گوناگون

کیف قاپی برای گرفتن جشن نامزدی

پارسینه: چند جوان ورزشکار وقتی متوجه شدند که دو موتور‌سوار با حمله به زن جوانی دست به سرقت کیف او زده‌اند، به تعقیب آنها پرداختند و مانع فرارشان شدند.

همشهری: عصر دوشنبه 19فروردین‌ماه سال‌جاری اهالی خیابان آسمان‌ها، در سعادت‌آباد صدای جیغ زنی را شنیدند که مرتب فریاد می‌زد: دزد؛ دزد.


آنها همزمان دو جوان موتور‌سوار را دیدند که کیف این زن را سرقت کرده و قصد فرار دارند. شهروندان با دیدن این صحنه به سمت موتور‌سواران رفتند تا مانع فرار آنها شوند. در همین هنگام چند جوان ورزشکار که از آن حوالی می‌گذشتند هم متوجه ماجرا شدند و کیف‌های باشگاه خود را به سمت موتور‌سواران پرتاب کردند که همین باعث شد تعادل دو موتور‌سوار به هم بخورد و هردو به زمین بخورند.

بعد از اینکه سارقان نقش زمین شدند کیف زن جوان نیز از دستشان افتاد. آنها وقتی خود را در محاصره شهروندان گرفتار دیدند تصمیم به فرار گرفتند.

راکب موتور‌سوار به سرعت سوار موتورش شد و از فرصت استفاده کرده و پا به فرار گذاشت اما ترک‌نشین فرصتی برای فرار نداشت و به دام اهالی محل افتاد.دقایقی بعد مأموران کلانتری شهرک غرب که با تماس شهروندان در محل حادثه حاضر شده بودند دزد جوان را بازداشت کردند و به کلانتری انتقال دادند.

آموزش دزدی

پسر جوان بعد از دستگیری برای انجام تحقیقات به شعبه پنجم دادسرای جنایی تهران منتقل شد و در بازجویی‌ها به کیف‌قاپی اعتراف کرد. وی درخصوص انگیزه‌اش به دادیار موسوی گفت: چند وقت پیش به خواستگاری دختر مورد علاقه‌ام رفتم و بالاخره بعد از دو سال جواب مثبت از او گرفتم. قرار بود هفته آینده مراسم نامزدی‌ام را جشن بگیرم اما حالا با این وضعیت نمی‌دانم چه آینده‌ای در انتظارم است. وی ادامه داد:

برای گرفتن مراسم نامزدی و پرداخت کرایه مغازه‌ام نیاز به 300هزار تومان پول داشتم. پیش از حادثه مهدی که یکی از بچه‌محل‌هایم است به دیدن من آمد. با او درددل کردم و گفتم اجاره مغازه‌ام عقب افتاده و اگر آن را پرداخت نکنم صاحب مغازه بیرونم می‌کند. از طرفی اگر بیکار شوم نامزدم ممکن است نامزدی را به هم بزند. وی ادامه داد: مهدی وقتی این موضوع را شنید پیشنهاد دزدی را مطرح کرد. قرار شد با او شریک شوم و بعد از اینکه 300هزار تومان کرایه مغازه‌ام را به‌ دست آوردم و جشن نامزدی گرفتم دیگر سمت دزدی و خلاف نروم غافل از اینکه در نخستین سرقت به دام پلیس خواهم افتاد.

وی در ادامه گفت:این نخستین‌باری بود که مرتکب جرم شدم و حالا خیلی پشیمانم. پیشنهاد دزدی را همدستم مهدی مطرح کرد. او سابقه‌دار است و پیش از این بارها دست به دزدی زده بود اما من تازه‌کار بودم و اصلا نمی‌دانستم چطور باید کیف یک زن را بقاپم. حتی یک‌بار چند روز پیش به سمت یک زن در شمال پایتخت رفتیم و همدستم از من خواست تا کیف وی را بقاپم اما من نتوانستم و در نقشه خود ناکام ماندیم. آن روز مهدی به من آموزش داد که چطور باید کیف شخصی را در یک چشم به‌هم زدن بقاپم. اما من باز هم ترس داشتم و روزی که برای سرقت به سعادت‌آباد رفتیم دست و پایم شروع کرد به لرزیدن.

خیلی ترسیده بودم، وقتی به سمت زن جوان رفتیم آرام در گوش مهدی گفتم که نمی‌توانم دست به سرقت بزنم، برای همین مهدی به سمت وی رفت و کیف او را قاپید، زن جوان مقاومت کرد و داد و فریاد راه انداخت با وجود این مهدی کیف را از دستش گرفت و هردو پا به فرار گذاشتیم اما یک‌دفعه اهالی محل به سمت ما حمله کردند. وی افزود: بعد از اینکه به زمین خوردیم مهدی به سرعت سوار موتورش شد، مرا جاگذاشت و متواری شد.

این پسر جوان بعد از اعتراف به سرقت با دستور قاضی موسوی در اختیار مأموران پایگاه دوم پلیس آگاهی پایتخت قرار گرفت. تحقیقات تکمیلی در این پرونده برای افشای جرائم احتمالی دیگر از سوی این جوان و دستگیری همدست فراری‌اش ادامه دارد تا زوایای پنهان پرونده آشکار شود.

آنها همزمان دو جوان موتور‌سوار را دیدند که کیف این زن را سرقت کرده و قصد فرار دارند. شهروندان با دیدن این صحنه به سمت موتور‌سواران رفتند تا مانع فرار آنها شوند. در همین هنگام چند جوان ورزشکار که از آن حوالی می‌گذشتند هم متوجه ماجرا شدند و کیف‌های باشگاه خود را به سمت موتور‌سواران پرتاب کردند که همین باعث شد تعادل دو موتور‌سوار به هم بخورد و هردو به زمین بخورند.

بعد از اینکه سارقان نقش زمین شدند کیف زن جوان نیز از دستشان افتاد. آنها وقتی خود را در محاصره شهروندان گرفتار دیدند تصمیم به فرار گرفتند.

راکب موتور‌سوار به سرعت سوار موتورش شد و از فرصت استفاده کرده و پا به فرار گذاشت اما ترک‌نشین فرصتی برای فرار نداشت و به دام اهالی محل افتاد.دقایقی بعد مأموران کلانتری شهرک غرب که با تماس شهروندان در محل حادثه حاضر شده بودند دزد جوان را بازداشت کردند و به کلانتری انتقال دادند.

آموزش دزدی

پسر جوان بعد از دستگیری برای انجام تحقیقات به شعبه پنجم دادسرای جنایی تهران منتقل شد و در بازجویی‌ها به کیف‌قاپی اعتراف کرد. وی درخصوص انگیزه‌اش به دادیار موسوی گفت: چند وقت پیش به خواستگاری دختر مورد علاقه‌ام رفتم و بالاخره بعد از دو سال جواب مثبت از او گرفتم. قرار بود هفته آینده مراسم نامزدی‌ام را جشن بگیرم اما حالا با این وضعیت نمی‌دانم چه آینده‌ای در انتظارم است. وی ادامه داد:

برای گرفتن مراسم نامزدی و پرداخت کرایه مغازه‌ام نیاز به 300هزار تومان پول داشتم. پیش از حادثه مهدی که یکی از بچه‌محل‌هایم است به دیدن من آمد. با او درددل کردم و گفتم اجاره مغازه‌ام عقب افتاده و اگر آن را پرداخت نکنم صاحب مغازه بیرونم می‌کند. از طرفی اگر بیکار شوم نامزدم ممکن است نامزدی را به هم بزند. وی ادامه داد: مهدی وقتی این موضوع را شنید پیشنهاد دزدی را مطرح کرد. قرار شد با او شریک شوم و بعد از اینکه 300هزار تومان کرایه مغازه‌ام را به‌ دست آوردم و جشن نامزدی گرفتم دیگر سمت دزدی و خلاف نروم غافل از اینکه در نخستین سرقت به دام پلیس خواهم افتاد.

وی در ادامه گفت:این نخستین‌باری بود که مرتکب جرم شدم و حالا خیلی پشیمانم. پیشنهاد دزدی را همدستم مهدی مطرح کرد. او سابقه‌دار است و پیش از این بارها دست به دزدی زده بود اما من تازه‌کار بودم و اصلا نمی‌دانستم چطور باید کیف یک زن را بقاپم. حتی یک‌بار چند روز پیش به سمت یک زن در شمال پایتخت رفتیم و همدستم از من خواست تا کیف وی را بقاپم اما من نتوانستم و در نقشه خود ناکام ماندیم. آن روز مهدی به من آموزش داد که چطور باید کیف شخصی را در یک چشم به‌هم زدن بقاپم. اما من باز هم ترس داشتم و روزی که برای سرقت به سعادت‌آباد رفتیم دست و پایم شروع کرد به لرزیدن.

خیلی ترسیده بودم، وقتی به سمت زن جوان رفتیم آرام در گوش مهدی گفتم که نمی‌توانم دست به سرقت بزنم، برای همین مهدی به سمت وی رفت و کیف او را قاپید، زن جوان مقاومت کرد و داد و فریاد راه انداخت با وجود این مهدی کیف را از دستش گرفت و هردو پا به فرار گذاشتیم اما یک‌دفعه اهالی محل به سمت ما حمله کردند. وی افزود: بعد از اینکه به زمین خوردیم مهدی به سرعت سوار موتورش شد، مرا جاگذاشت و متواری شد.

این پسر جوان بعد از اعتراف به سرقت با دستور قاضی موسوی در اختیار مأموران پایگاه دوم پلیس آگاهی پایتخت قرار گرفت. تحقیقات تکمیلی در این پرونده برای افشای جرائم احتمالی دیگر از سوی این جوان و دستگیری همدست فراری‌اش ادامه دارد تا زوایای پنهان پرونده آشکار شود.

ارسال نظر

اخبار مرتبط سایر رسانه ها
    اخبار از پلیکان

    نمای روز

    اخبار از پلیکان

    داغ

    حواشی پلاس

    صفحه خبر - وب گردی

    آخرین اخبار