گوناگون

آیا «ایرانیان» ورود به آمریکا از طریق برنده شدن در «لاتاری» را انکار می‌کنند؟ شهروند درجه ۲ به توان ۲!

آیا «ایرانیان» ورود به آمریکا از طریق برنده شدن در «لاتاری» را انکار می‌کنند؟ شهروند درجه ۲ به توان ۲!

پارسینه: ویزای مهاجرت گوناگونی یا لاتاری گرین کارت یکی از انواع ویزاهای مهاجرتی آمریکا است. از سال ۱۹۹۰ و به دستور کنگره آمریکا، هر سال وزارت امور خارجه آمریکا مطابق بخشی از قانون مهاجرت و ملیت، به صورت قرعه‌کشی (موسوم به لاتاری) تعدادی افراد را برای دریافت این نوع ویزا انتخاب می‌کند که نهایتاً منجر به دریافت کارت اقامت دائم آمریکا (معروف به گرین کارت) می‌شود. اما این تمام ماجرا نیست و در سالهای اخیر زندگی در خاک آمریکا با شهروندی که از راه لاتاری به دست می آید سخت تر از قبل شده است.

علی علیزاده - تحریریه پارسینه| باز نیمه اردیبهشت شد و تب و تاب جستجوی نام قبولی در میان افرادی که در قرعه کشی گرین کارت آمریکا شرکت کرده اند بالاگرفته است. اما حقایقی در متن این ماجرا هست که شاید به مذاق بسیاری خوشایند نباشد. باید پذیرفت به دست آوردن شانس زندگی در آمریکا از طریق لاتاری در میان جوامع و کشورهای کمتر توسعه یافته، دارای اختلافات سیاسی عمیق با آمریکا و یا عقب افتاده رواج دارد و از سوی دیگر سیاستمداران آمریکا مدعی هستند این مسیر اعطای شهروندی را برای حفظ تنوع نژادی و یا حتی در لایه های پنهان تر، جذب نخبه هایی که توانایی مالی و یا سایر شرایط مهاجرتی قابل قبول برای راه پیدان کردن به خاک آمریکا را ندارند، در قانون سالانه جذب شهروند گنجانده اند.

ایالات متحده هرساله مجوز زندگی ده ها هزار نفر پذیرفته شده در این قرعه کشی را که عمدتاً در کشورهای مورد نظر زندگی می کنند طی مراحلی از جمله مصاحبه توسط کارشناسان اداره مهاجرت و آفیسر مربوطه در سفارتهایی که از قبل مشخص شده اند صادر می کند به شرط آنکه از نگاه افسر مربوطه صلاحیت آنها تأیید شود و زندگی آنها در خاک آمریکا برای شهروندان آمریکایی دردسر ایجاد نکند.

جالب اینجاست که متأسفانه افرادی که از طریق لاتاری فرصت شهروندی و زندگی در آمریکا را پیدا کرده اند و به نوعی رویای آنها محقق شده، پس از مدت کوتاهی متوجه شرایط سختی می شوند که بهیچ عنوان در مورد آن یا آمادگی ندارند و یا پیش بینی نکرده بودند. این مورد در بین افراد و فرهنگهای مهاجر تازه وارد شده به خاک آمریکا صدق می کند و البته در میان جامعه ایرانی به شکل معنا داری پر رنگ تر و زننده تر است.

در سالهای اخیر و مخصوصاً از زمانی که جمهوری خواهان به رهبری ترامپ بر قدرت تکیه کردند، فاصله طبقاتی از یک سو و حتی اختلاف در میان فرهنگهای گوناگون در سرزمین پهناوری همچون آمریکا بیشتر از قبل شد. جایی که ترامپ با برچسبهای ناجوانمردانه ای، به قومیتها و نژادهای گوناگون از جمله مسلمانان که قانوناً در آمریکا زندگی می کنند تاخت.

حمله ترامپ تبعاتی داشت که حتی پس از گذر از دوران ریاست جمهوری وی، اثراتش بر جوامع و حتی شهروندان آمریکایی باقی مانده است. بستن دروازه های ورود به آمریکا حتی بر روی متخصصان و دانشجویان نخبه ای که صلاحیت ورود به آمریکا را داشتند اما با برچسب «مسلمان تهدید کننده» روبرو شدند از یک سو تا توقف برنامه سالانه قرعه کشی تنوع نژادی یا لاتاری که اساساً ترامپ و هم حزبیهای نژاد پرستش به شدت با آن مخالف بودند از سوی دیگر باعث شد بین مردم و فرهنگها فاصله شهروندی پدیدآورد و دود آن از بخت بد به چشم افرادی رفت که اصالتاً آمریکایی نبودند.

به گواه بسیاری از ایرانیان، «جامعه ایرانی» بر خلاف آنچه از روی عقبه، عقل و تعصب تصور می شد، به شدت از این اوضاع تأثیر پذیرفت و نتیجه آن همان اتمسفری است که اکنون شاهدش هستیم. بسیاری از شهروندانی که از طریق لاتاری فرصت زندگی در آمریکا را پیدا می کنند، اگر از سوی سایر فرهنگها و نژادها تهدید نشوند، قطعاً در میان بخشی از جامعه ایرانی دچار طرد شدگی نانوشته ای می شوند که عزت نفس آنان را به شدت مورد حمله قرار می دهد.

زندگی با احساس انزوا در میان توده ای از مردم هموطن که تصور می کنند تو در برابر آنهایی که با سرمایه گذاری، پیشنهاد عالی شغلی و یا درجات عالی تحصیلی فرصت زندگی در آمریکا را تنها با یک شانس قرعه کشی پیدا کردی، کمترین حسی است که دیوانه وار زندگی روزمره و چالش های تطبیق با شرایط جدید را برای ایرانیان تازه وارد دوچندان می کند!

در این میان حتی ایرانیانی که سالها قبل از طریق لاتاری، شهروندی آمریکا را کسب کرده اند هم از این قاعده مستثنا نیستند. آنها هم در بسیاری از موارد دلیل حضور خود در آمریکا را مخفی می کنند و یا حتی متوصل به دروغ می شوند.

چندی پیش همزمان با نزدیک شدن به زمان اعلام نتایج لاتاری گرین کارت آمریکا در سال ۲۰۲۴، با برخی از هموطنان ساکن در آمریکا برای راستی آزمایی از چنین موضوعی مصاحبه به عمل آوردیم و به شرط آنکه اسامی و نام آن‌ها مخفی بماند، اطلاعات جالبی در همین مورد در اختیارمان قراردادند. برای دستیابی به این اطلاعات از میان چهارده خانواده ایرانی که در هشت ایالت مختلف آمریکا زندگی می‌کنند، سئوال‌های مشترک و کوتاهی مطرح و عموماً با پاسخ‌های یکسانی مواجه شدیم. بنظر می‌رسد برخی از ایرانیان به محض ورود به آمریکا و یا حتی پس از سالها زندگی در این کشور به دلیل مواجهه با چنین فضایی، به مرور با نوعی پنهان کاری تا دگردیسی فرهنگی روبرو می‌شوند و در نهایت برای زندگی راحت‌تر در چنین اتمسفری، مسیر انکار را در پیش می‌گیرند.

توضیح درباره کل این ماجرا بهیچ عنوان درباره کیفیت زندگی و درجات آزادی شهروندان و مهاجران در آمریکا نیست، بلکه بررسی کوتاه درباره تحول در فرهنگ ایرانیان، انکار واقعیت و فضای سنگین حاکم بر خانواده هایی است که از طریق پذیرفته شدن در قرعه کشی کارت سبز آمریکا، باید سختی زندگی در میان افرادی را تحمل کنند که از بخت بد، هموطن و هم ریشه خودشان است.

هر چند برای دستیابی به یک نتیجه کامل و قابل استناد، به جامعه آماری مشخص و ابزار دقیق برای سنجش آنچه تخمین زده ایم و روایت شده نیاز است و بی انصافی است به کل جامعه ایرانی ساکن آمریکا الحاق کرده و نسبت دهیم، اما شاید در همین حد تلنگر برای مردمی که با هزاران امید و آرزو، رنج سفر و ترک وطن را به جان خود می خرند، بد نباشد روایت کنیم آنچه ممکن است دیر یا زود با آن روبرو شوند.

ارسال نظر

  • تف به کمونیست

    پارسینه

    همین الان من در ایران شهروند درجه 2 حساب میشوم.

    شهروند درجه 1 مسئولین و نمایندگان و بچه هاشون هستن.

  • ناشناس

    اینکه تعجبی نداره ما در کشور خودمان هم شهروند درجه 3 هستیم بعد از سوریها و عراقی ها و لبنانی ها و.....

  • علیرضا

    موضوع بسیار واقعی و تاسف باری بود که برای اولین بار توسط یک رسانه داخلی مطرح شد

  • شیرین صفوی

    ببخشید ها. ببخشید ها.!!!!! اکثرا دارای شغل کار ماشین مسکن حالا اجاره ای حتی خریداری و فرزندان در حال تحصیل هم هستند. کاری به عشق و حالی ها و معاند و مخالف و سیاسی نداریم. ولی اکثرا دارای شغل و ماشین هستن ها !!!!!!!!! حالا تو بگو قسطی و مدام هم درحال قسط و کار ولی آیا جوانان و بازنشستگان در ایران این امکان رو دارن !!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!! ممکنه مهاجرت جدیدا بسیار عالی نباشه و خوب هم نباشه ولی اونا که قدیمی هستن رفاه نسبی دارن ها ! دیگه اینجوری ها هم واسه قدیمی ها نیست از امثال ماها هم یه پرسش بکنید که هیچ ربطی به سیاست ندارن ولی مثلا سیتی زن هستند اونم بخاطر اقوام درجه یک نمونه اش خود من ما از طریق پدر بزرگ و مادر بزرگ و بعد به پدر و مادر رسیدن و بعد به ما رسیدن سیتی زن شدیما شرایط امثال ماها با اونایی که بعد اوباما ترامپ هستن فرق میکنه

  • ناشناس

    خودت خندت نگرفت اينو نوشتي

اخبار مرتبط سایر رسانه ها
    اخبار از پلیکان

    نمای روز

    اخبار از پلیکان

    داغ

    حواشی پلاس

    صفحه خبر - وب گردی

    آخرین اخبار