با سلطان گواهینامه ایران آشنا شوید!
پارسینه: گواهینامههای دریایی سلطان گواهینامه ایران هم به قایقرانی، ملوانی عمومی، ملوانی صیادی، شناور بقا و قایقهای نجات، افسری کشتیهای فلزی، سکانگیری کشتیهای فلزی و کارآموز دوره فرماندهی محدود میشود.
مرد ۳۸ سالهای که در طول زندگیش همه کار کرده، از صنعتگری و اختراع تا خلبانی و سکانداری کشتی، و بیشترین تعداد گواهینامه را در ایران دریافت کرده است، از زندگی خود میگوید. وی سلطان گواهینامه ایران است.
به گزارش همشهری، تا به امروز حتما با سلاطین مختلفی از سلطان سکه گرفته تا سلطان بلامنازع مرغ (!) آشنا شدهاید؛ سلاطینی که نهتنها سودی برای ما نداشتهاند که شرشان دامن اقتصاد جامعه و خانواده را میگرفت و ول نمیکرد! اما این دلیل نمیشود که از همه سلاطین نامی پلید بر جای ماند و خاطرهای تلخ.
سلاطینی هم هستند که نامشان نشانه پشتکار و تلاش است. مانند «امید ذاتعلی» ۳۸ساله که دستی در صنعت، اختراع، ورزش و هنر دارد، اما به سبب دریافت بیشترین تعداد گواهینامه، به سلطان گواهینامه ایران شهرت یافته است. با هم داستان او را میخوانیم.
ریشه در کودکی
برای شرح ماجرایی که به امید لقب سلطان گواهینامه ایران را الصاق کرده به دوران کودکی او بازمیگردیم؛ به زمانی که مهارتهای فنی و کار با ابزارآلات سنگین و صنعتی را دوست داشت.
او در اینباره میگوید: «متولد ۱۳۶۳هستم و زادگاهم استان مرکزی است. پدرم راننده چرثقیل بود و به همین سبب همیشه در پارکینگ خانهمان کلی ابزار مکانیکی پیدا میشد؛ ابزارهایی که تعدادشان را شاید فقط یک مکانیک حرفهای باید داشت. زمانی که پدرم با آنها کار میکرد من هم مشتاقانه نگاه میکردم. بهتدریج با کارکرد بسیاری از آنها آشنا شدم؛ حتی به سنین نوجوانی که رسیدم گوشهای از آن پارکینگ برای خودم یک مکانیکی کوچک راه انداختم که در آن، همهچیز از تلفن خانه تا دوچرخه دوستان را تعمیر میکردم!
علاقه به کارهای فنی با روحیه پیگیری و پشتکار در من وجود داشت و کمتر کسی از اعضای خانواده آن را بهعنوان استعدادی ویژه درنظر میگرفت یا درصدد پرورش آن بود. فقط یادم هست که آن سالها پدرم تأکید داشت حتما درسم را بخوانم و ادامه دهم تا آقا و نوکر خودم باشم. تصور نسل قدیم اینگونه بود که مهارتهای فنی نمیتواند به منزله یک تخصص علمی و حتی دانشگاهی باشد؛ برای همین اگر فرزندی سراغ اینگونه از مهارتها میرفت، اَنگ درسخوان نبودن به او میچسباندند!
خلاصه، سالها گذشت و من با توجه به یکی دیگر از علاقهمندیهایم یعنی علوم رایانه و نرمافزار وارد دانشگاه شدم. مدرک کارشناسی را که گرفتم، سرمایهای مختصر فراهم کردم و خط تولید ایزوگام را در کارخانهای جمع و جور راه انداختم. البته نکتهای را تا فراموش نکردم، اضافه کنم که گواهینامه پایه یک را زمانی که حدودا ۲۰ساله بودم، گرفتم و آن زمان چند باری هم پشت فرمان جرثقیلهای بزرگ نشسته بودم و از رانندگی با خودروهای موتوری سنگین لذت میبردم.»
از زمین و دریا تا آسمان!
امید در تورق کتاب خاطراتش به حدود سال ۱۳۹۳میرسد و ادامه میدهد: «در این سال بود که یک روز کارشناس اداره کار استان طبق روال، برای بازرسی و بررسی کارخانه، نزد ما آمد. آنجا بود که گفت هر فردی که راننده لیفتراک در کارخانه است باید گواهینامه ویژه آن را داشته باشد.
این شاید همان جرقه نخستی بود که مرا به سوی دنیای گواهینامهها سوق داد. چون به فراگیری انواع مهارتها علاقه داشتم در این زمینه پیشقدم شدم، اما طبیعی بود که مشغلههای جورواجور کارخانهداری بازه زمانی ثبتنام تا آزمون را بیش از ۱۰ماه به درازا کشاند.
در این مدت زمانی هم، آموزش و اعطای گواهینامههای ویژه به آموزشگاههای خصوصی واگذار شد که در استان ما فقط یکی از این آموزشگاهها فعال بود. این را هم اضافه کنم که در این زمان، من علاوه بر گواهینامههای راهنمایی و رانندگی ۳، ۲ و یک، تعدادی گواهینامه ورزشی و همچنین گواهینامه دریانوردی گرفتم.
با این شرایط، زمانی که به آموزشگاه مذکور مراجعه کردم تا دوره آموزش رانندگی با لیفتراک را سپری کنم، کاغذنوشتهای روی دیوار آموزشگاه، توجهم را جلب کرد! روی آن کاغذ تصویر فردی از شهر خمین را بهعنوان سلطان گواهینامه با ۱۶گواهینامه مختلف، ثبت کرده بودند.
کاغذ نوشته را که دیدم با خودم فکر کردم من اگر تعداد گواهینامههایم بیشتر از این فرد نباشد، کمتر هم نیست! بعد از پرسوجوی مختصر از مسئول آموزشگاه درباره میزان اعتبار و صحت عنوان سلطان گواهینامه ایران (آن فرد معرفیشده روی کاغذنوشته)، این ایده سراغم آمد که من نیز با توجه به علایقم و پشتکاری که دارم، کمیت و کیفیت گواهینامههایم را رسمیت ببخشم. همین شد که رفتم سراغ مهارتها و ورزشهای هوایی!»
گرانترین گواهینامهها
او میافزاید: «زمانی که این تصمیم مهم را گرفتم، در حال سپری کردن دورههای آموزشی دریانوردی بودم و به درجه افسری رسیده بودم. از سوی دیگر، ورزش و مهارتهای هوایی را شروع کردم و رفتم سراغ گواهینامههای مختلف خلبانی. از هواپیماهای تکموتوره با ظرفیت یک یا ۲نفر شروع کردم تا دریافت گواهینامه پروازهای تجاری که ویژه استخدام در شرکتهای خدمات پروازی است.»
او در پاسخ این سوال که دریافت کدام گواهینامه بیشترین زمان و هزینه را صرف میکند، این چنین میگوید: برای دریافت گواهینامههای خلبانی از پاراگلایدر که هماکنون کمکمربی آن هستم تا گواهینامههای پیپیال و سیپیال خلبانی، بهطور میانگین بین ۳۰۰تا ۵۰۰میلیون تومان باید هزینه کرد که نوسان قیمت آن مربوط به نوع آموزشگاه و میزان ساعتهای پروازی است. هماکنون برای هر ساعت پرواز باید بین ۲تا ۳میلیون تومان پرداخت کرد.
ناگفته نماند که هریک از ورزشها و مهارتهای هوایی دارای رتبهبندی است که اغلب، گواهینامه هر رتبه را باید جداگانه دریافت کرد؛ بهعنوان مثال ورزش پاراگلایدر از مقدماتی شروع میشود تا رتبههای مربیگری (مَستِر) و تَندِم یا همان پرواز ۲نفره میرسد.
ارسال نظر