فال حافظ امروز دوشنبه ۳۰ آبان ۱۴۰۱ با تفسیر زیبا و دقیق

پارسینه: فال حافظ در دوشنبه ۳۰ آبان ۱۴۰۱ منتشر شد.
فال حافظ امروز دوشنبه ۳۰ آبان ۱۴۰۱ را با ما در ادامه بخوانید. برای گرفتن فال حافظ و تعبیر و تفسیر آن باید علم و سواد کافی داشت. به همین دلیل تصمیم گرفتهایم تا هر روز تعبیر یکی از غزلهای حافظ شیرازی را برایتان بگذاریم. در فال حافظ دوشنبه ۳۰ آبان ۱۴۰۱ به بررسی غزل شماره ۲۵۷ حافظ میپردازیم.
غزل شماره ۲۵۷ از دیوان حافظ - روی بنما و مرا گو که ز جان دل برگیر
روی بنما و مرا گو که ز جان دل برگیر
پیش شمع آتش پروانه به جان گو درگیر
در لب تشنه ما بین و مدار آب دریغ
بر سر کشته خویش آی و ز خاکش برگیر
ترک درویش مگیر ار نبود سیم و زرش
در غمت سیم شمار اشک و رخش را زر گیر
چنگ بنواز و بساز ار نبود عود چه باک
آتشم عشق و دلم عود و تنم مجمر گیر
در سماع آی و ز سر خرقه برانداز و برقص
ور نه با گوشه رو و خرقه ما در سر گیر
صوف برکش ز سر و باده صافی درکش
سیم در باز و به زر سیمبری در بر گیر
دوست گو یار شو و هر دو جهان دشمن باش
بخت گو پشت مکن روی زمین لشکر گیر
میل رفتن مکن ای دوست دمی با ما باش
بر لب جوی طرب جوی و به کف ساغر گیر
رفته گیر از برم و زآتش و آب دل و چشم
گونهام زرد و لبم خشک و کنارم تر گیر
حافظ آراسته کن بزم و بگو واعظ را
که ببین مجلسم و ترک سر منبر گیر
تفسیر این غزل در فال حافظ شما
عاشقی پاکباز هستی و حاضری از هرچه داری، از جان و مال خودت در راه محبوب دست بشوی، آنچه تو را آزار میدهد بیپولی است. این موضوع افکار تو را به هم ریخته است. کمی از خودت بیرون بیا، به مجالس و مهمانیها رو کن و با دوستان به شادی بپرداز. با رفیقانت صمیمی و با خانوادهات صادق باش. زندگی را بر خود و دیگران سخت مگیر و با آسودگی با اتفاقات برخورد و رفتار کن. به دوستان و آشنایانت در حد توان کمک کن، چون نتیجه این کار را خواهی دید و آنها در لحظات بحرانی به کمک تو میشتابند. دست از پند و نصیحت دیگران بردار که نتیجه معکوس دارد.
تعبیر غزل شماره ۲۵۷ حافظ در فال شما :
با خانواده و دوستان خود صداقت داشته باشید و به دیگران سخت گیری نکنید، هرچقدر زندگی را سخت تر بگیرید سخت تر هم خواهد گذشت. از کمک به دوست و رفیق غافل نشوید تا آن ها هم در زمان نیاز به شما یاری برسانند.
مدتی است افکارتان درهم شده و از مشکلی رنج می برید که از بیان آن خودداری می کنید، علت آن تردید و وسواس و غروری است که جلوی اقدام شما را می گیرد. شکرگزاری خداوند را به جای آورید و به او توکل کنید.
معنی و تفسیر غزل شماره ۲۵۷ حافظ
روی بنما و مرا گو که ز جان دل برگیر
پیش شمع آتش پروانه به جان گو درگیر
چهره خودت را نشان بده و به من بگو تا دست از جان خود بشویم. بگذار آتش درون دل پروانه در حضور شمع رویت به جانش آتش بزند.
در لب تشنه ما بین و مدار آب دریغ
بر سر کشته خویش آی و ز خاکش برگیر
نگاهی به لب تشنه ما کن و آب (بوسه) از آن مضایقه مکن. بر سر کسی که در راه عشق تو کشته شده است قدم نهاده، او را از خاک گور جدا کن. یعنی به او زندگی دوباره ببخش.
ترک درویش مگیر ار نبود سیم و زرش
در غمت سیم شمار اشک و رخش را زر گیر
اگر درویش نقره و طلا ندارد از او دوری مکن. اشکی را که در غمت از دیده میبارد به جای نقره و رنگ زرد چهره اش را بهجای طلا فرض کن.
چنگ بنواز و بساز ار نبود عود چه باک
آتشم عشق و دلم عود و تنم مجمر گیر
۱- چنگ بنواز و ترانهای ساز کن و اگر چوب عود نیست که با سوزاندن آن هوا معطر گردد ناله و اعتراض مکن. عشق مرا بهجای آتش، دلم را بهجای عود و تن مرا بهجای آتشدان عودسوز به حساب بیاور.
ارسال نظر