گوناگون

با یکی دو جلسه اصلاح‌طلبان با حاکمیت گشایشی ایجاد نمی‌شود

با یکی دو جلسه اصلاح‌طلبان با حاکمیت گشایشی ایجاد نمی‌شود

پارسینه: یک فعال سیاسی اصلاح طلب گفت: وضعیت موجود خیلی پیچیده‌تر از این‌ها است که با یکی دو جلسه گشایشی ایجاد شود. به هر حال مدت‌ها بین مجموعه اصلاح‌طلبان و حاکمیت بی‌اعتمادی و چالش‌هایی وجود داشته که به سادگی قابل ترمیم نیست.

با یکی دو جلسه اصلاح‌طلبان با حاکمیت گشایشی ایجاد نمی‌شود. محمد نعیمی‌پور فعال سیاسی اصلاح‌طلب، در پاسخ به این سوال که ارزیابی شما از دیدار اخیر برخی از فعالان اصلاح‌طلب با رئیس‌جمهور، رئیس قوه قضاییه و دبیر شورای عالی امنیت ملی چیست، گفت: این دیدار‌ها در هر صورت کار خوبی است و صرف نظر از این که چه نتایجی داشته باشد، باید با مقامات و مسئولان حاکمیت صحبت کرد. چون صحبت نکردن هیچ دردی را دوا نمی‌کند و بهتر است طرفین از نقطه‌نظرات همدیگر مطلع باشند.

به نقل از ایلنا، بخش هایی از گفت و گوی نعیمی پور را در ادامه می خوانید:

*البته باید رعایت شود که این گفت‌وگو بین طرفین باشد و از گفت‌وگو‌های رسانه‌ای فاصله بگیرد. گفت‌وگو‌های رسانه‌ای جایگاه خودش را دارد و قبلا هم انجام شده است. اما گفت‌وگو‌های حضوری و خصوصی نیاز است برای اینکه احیانا در مورد مسائل کشور نتایجی کسب شود.

*وضعیت موجود خیلی پیچیده‌تر از این‌ها است که با یکی دو جلسه گشایشی ایجاد شود. به هر حال مدت‌ها بین مجموعه اصلاح‌طلبان و حاکمیت بی‌اعتمادی و چالش‌هایی وجود داشته که به سادگی قابل ترمیم نیست.

*اما اینکه بالاخره نظریات مجموعه اصلاح طلب به طور مستقیم و بدون ملاحظات خاص به حاکمیت منتقل می‌شود، کار خوبی است و شاید بتواند در آینده راهگشا باشد؛ اما اینکه فکر کنیم با یکی دو ملاقات و جلسه مسئله‌ای به این پیچیدگی می‌تواند حل شود، ساده‌اندیشی است.

*بحث و گفت‌وگو در سطوح قدرت، کاملا به قدرت چانه‌زنی و نقشی که گروه‌ها در ساحت قدرت دارند، بستگی دارد.

*هرچه قدرت کمتر باشد، امکان صحبت و لابی کردن و به نتیجه رسیدن کمتر خواهد بود؛ اما اینکه به خاطر این موضوع اصلاً نباید صحبت کرد هم کار بسیار اشتباهی است و باید این راه‌ باز بماند. چون زمان می‌تواند مشخص کند که معادلات قدرت چگونه است.

*در حال حاضر اصلاح‌طلبان در ساحت قدرت توان اندکی دارند؛ لذا نمی‌توانند انتظار داشته باشند که از یک حدی بیشتر تأثیرگذار شوند. بحث آشتی ملی هم از همین نوع است. خیلی از کسانی که در اردوگاه اصول‌گرایی هستند، ضرورتی در آشتی ملی نمی‌دانند یا حتی ممکن است بگویند که اصلاً موضوعیت ندارد.

*البته این موضوع مهم است و همواره باید در برنامه باشد و در مورد آن صحبت شود. در سطوح مختلف حاکمیت باید راجع به اینکه همۀ معتقدین به جمهوری اسلامی بتوانند در کنار هم باشند و تصمیماتی را متأثر از صحبت‌های یکدیگر اتخاذ کنند، رایزنی شود.

*لذا این کار‌ها هیچ وقت نباید از موضع سیاست و سیاست‌ورزی متوقف شود. در سخت‌ترین شرایط و شرایطی بد‌تر از این هم نباید متوقف شود تا معادلات قدرت اجازه بدهد که با یک توان و قدرت چانه‌زنی بیشتر این طور موضوع‌ها پیش بیاید.

*بزرگ‌ترین مشکل کشور و سیاستمداران، چه آن‌ها که در قدرت هستند و چه آن‌ها که خارج از قدرت یا در حاشیه قدرت هستند، این است که بتوانند با جامعه ارتباط برقرار کنند. برقرار کردن ارتباط با جامعه هم کار ساده‌ای نیست.

*احتیاج به مهارت‌های خاصی دارد و می‌توان گفت که بخش عمده‌ای از مشکلاتی که الآن بروز کرده، ناشی از این است که امکان صحبت با مردم یا یک ارتباط منسجم مرتب وجود ندارد. نه از جانب حاکمیت و نه از جانب منتقدان حاکمیت.

*به نظر من، متأسفانه اینکه در جامعه مدنی باید فعال بود و کار کرد، بیشتر یک لقلقه زبان بوده و هیچ وقت به طور عمیق در مورد آن فکر نشده و به طور کافی هم اقدام نشده است.

*متأسفانه بعضی‌ها آن را در حد یک کار خیریه یا ایجاد سمن یا نهاد‌های تحت عنوان NGO می‌دانند. نه اینکه مفید نباشد؛ اما عملا این‌ موارد نمی‌توانند به طور گسترده‌ای ارتباط با جامعه مدنی را فراهم کنند و متأسفانه حتی خودشان نمی‌توانند با هم هماهنگی کرده و یک کار و هدف را به طور هماهنگ پیش ببرند.

*احزاب ما خیلی ضعیف‌تر از این حرف‌ها هستند که بتوانند برنامه‌های گسترده‌تری داشته باشند و با مردم ارتباط برقرار کنند؛ در واقع احزاب در حد بحث و بررسی مسائل سیاسی روز بروز دارند. در حالی که ابعاد کار با مردم و جامعه مدنی طلب می‌کند که احزاب در فعالیت‌های اجتماعی و فرهنگی بیشتر از این کار کنند.

*هر چند که معتقد هستم که اصلاً کاری نکرده‌اند و لذا احزابی که الآن در حاشیه هستند اگر بخواهند توانمند شوند و کار‌های مؤثری کنند، ضرورت دارد که در زمینه‌های اجتماعی و فرهنگی فعال باشند و در زمینه‌ مسائل اقتصادی کشور هم صاحب نظر باشند. صرف دادن یک سری بیانیه نمی‌شود عنوان کرد که ما حزب داریم. کار حزب سازماندهی و تشکیلات و ساماندهی مردم است که ما از این جهت دچار خلأ کامل هستیم.

*همۀ ما از مردم صحبت می‌کنیم؛ اما معلوم نیست که منظور از مردم چه کسانی هستند. در واقع ما به مخاطبان خود و کسانی که مسائل و حرف‌های ما را دنبال می‌کنند، عنوان مردم می‌دهیم. غیر از ما کسان دیگر هم این کار را می‌کنند؛ بنابراین این حرف کلی که مردم این طور می‌خواهند یا این طور نمی‌خواهند، خیلی دقیق نیست و ما را به اشتباه و انحراف می‌اندازد؛ یعنی اصلاح‌طلبان و سایرین.

*باید اول تکلیف این مسئله روشن شود؛ اما مهم‌تر از آن این است که این مباحث مربوط به افکار عمومی و واکنش آن‌ها نیست. این‌ها در سطح سیاست‌ورزی و سیاست است که شاید اصلاً مورد علاقه مردم هم نباشد فقط نتایج این کار‌ها می‌تواند مورد توجه باشد.

*لذا سیاست مدار کسی است که ضمن اینکه به افکار عمومی توجه دارد، از افکار عمومی به عنوان ابزار در سیاست در جای خود استفاده می‌کند. نه اینکه تنها ابزار و تنها نقطه قوتش این باشد که بخواهد به طور مرتب و در هر موضوعی با افکار عمومی صحبت کند، قبل از اینکه نتایج کار‌ها، صحبت‌ها و اقداماتش روشن باشد.

*اتفاقا من اعتقاد دارم که خلط مبحث در این قضیه باعث شده است که اشتباهات فاحشی توسط سیاست‌مداران صورت بگیرد و به جای اینکه برای حل مسائل کشور پیش قراول باشند، دنباله رو فضایی هستند که بیشتر هم در فضای مجازی شکل می‌گیرد و این دنباله رویی برای سیاست مدار اشکال اساسی است.

ارسال نظر

اخبار مرتبط سایر رسانه ها
    اخبار از پلیکان

    نمای روز

    اخبار از پلیکان

    داغ

    حواشی پلاس

    صفحه خبر - وب گردی

    آخرین اخبار