به این سه دلیل وحشتناک ازدواج نکنید!

پارسینه: توی این مقاله، بر اساس تجربیاتم دلایل وحشتناک برای ازدواج رو بهتون میگم تا راحتتر بتونید برای مسیر پیش روتون تصمیمگیری کنید.
وقتی تو کارم مواجه میشم با استدلالهای آدمها در خصوص علت ازدواج شون، مغزم میپوکه؛ بنابراین تصمیم گرفتم یه نگاه عینی و دقیقی به انگیزه آدمها از ازدواج داشته باشم. گاهی مقاصد اصلی زیر چند لایه دیگه مخفی شدن و نیازه یکی تکونشون بده تا به سطح بیان و بتونین ببینیدشون. این کار در تخصص منه، خیالتون تخت، کمکتون میکنم. هم بیش از ده ساله که تجربه زندگی متاهلی دارم و هم بیشت از ده ساله که با زوجهای مختلف، به واسطه شغلم هر روز، دارم کلنجار میرم. همه تجربه و دانشم رو در اختیارتون میذارم، امیدوارم بتونه براتون موثر واقع بشه.
دلیل وحشتناک اول: ازدواج برای حل مشکلات ارتباطی
به نقل از ارگانیک مایندد؛ بنا به دلایل نامشخصی خیلیها به ازدواج به عنوان یه چوب جادویی نگاه میکنن که قرار عجی مجی کنه و تمام مشکلات، جنگ و دعواها، محدودیتها و رفتارهای سمی رو نیست و نابود کنه. این طرز فکر به شدت غلطه. با متعهد شدن تمام ابعاد رابطه شما تقویت میشه. به به عجب جملهای: "با متعهد شدن تمام ابعاد رابطه تقویت میشه". الان دقیق توضیحش میدم. بر اساس این اصل، اگه شما عاشقانه همدیگه رو دوست داشته باشین و با احترام با هم برخورد کنین، با ازدواج، عشق و احترام بینتون روز به روز پر رنگتر میشه.
اما متاسفانه این واقعیت درباره مشکلاتی که در رابطتون دارین هم صادقه، یعنی اگه نمیتونین با همدیگه ارتباط خوبی داشته باشین، عدم ارتباط صحیح بعد از ازدواج وضعیت بدتری به خودش میگیره. اگه برای هم احترام قائل نیستین، با ازدواج کردن قرار نیست احترام بینتون درست بشه، حتی میتونه اوضاع بدتر از قبل هم بشه. اساسا وقتی ازدواج میکنین، اگه شرایط خوبی داشته باشین، اوضاع بهتر و اگه شرایط بدی داشته باشین، اوضاع بدتر از سابق میشه، حالا خود دانی!
دلیل وحشتناک دوم: ازدواج به دلیل ترس از تنها موندن
تنها موندن واقعا مزخرفه. اما چیزی که مزخرفتر از تنهاییه، ازدواج با آدمیه که فقط داشته تصادفی از کنارتون رد میشده و شما از ترس تنها موندن بهش بله گفتین. احتمالا این جمله معروف رو دیگه خیلی شنیدین، اما منم یه بار دیگه تکرارش میکنم بلکه تلنگری باشه، هیچ کس در کنار آدمی که از کنار خودش بودن لذت نمیبره، لذت نمیبره. الکی پیچیدهاش کردم به نظرم! منظورم اینه هیچ کس از بودن در کنار آدمی که از تنهاییش لذت نمیبره، خوشحال نمیشه. یعنی شما قبل از اینکه یه نفر دیگه رو خوشحال کنین، باید بتونین خودتون رو خوشحال کنین و اگه نیاز دارین یه نفر دیگه وارد زندگیتون بشه تا آدم خوشحالی بشین، پس آدم خوشحالی نیستین.
مشکل هم میدونین کجاست؟ مشکل تو ارزیابی و قضاوت شما از خودتونه. یعنی برای نظر دیگران درباره خودتون بیشتر از نظر خودتون ارزش قائل هستین و بازم یعنی فکر میکنین ارزش شما به عنوان یه انسان توسط بودن کنار کسی که هستین تعریف میشه؛ بنابراین بهتون پیشنهاد میکنم اول از همه شغلتون رو خیلی جدی بگیرین و به مسائل مالیتون سر و سامان بدین، بعد بگردین اونی که کنارش به وجد میاین رو پیدا کنین.
اینقدر باهوش هستم که بدونم الان دارید به چی فکر میکنید؟ الان با خودتون میگید دکی چقدر شما ایدهآلگرایی، خب اگه اینجوری باشه هیچکی نباید ازدواج کنه؟ خب جوابش اصلا سخت نیست، دوست خوبم، زجر تنهاییِ متاهلی، هرگز قابل مقایسه با تنهاییِ مجردی نیست. خیلی سوز داره وقتی متاهل باشی و احساس تنهایی کنی. از متاهلهای تنها بپرسی دقیق برات موضوع رو میشکافن که من دارم از چه دردی حرف میزنم. پس دیگه بهم نگید که چقدر ایدهآلگرام، باشه؟
دلیل وحشتناک سوم: ازدواج برای ثابت کردن چیزی
شاید عمه مادرتون مدام تو گوشتون از گذر زمان و تیک تاک ساعت میخونه و اینکه قرار نیست دیگه جوون باشین یا پدرتون فکر میکنه وقتشه دیگه بزرگ بشین. شایدم والدینتون جدا شدن و شما عزمتون رو جزم کردین به دنیا ثابت کنین بهتر از اونا هستین، یا اینکه تمام دوستاتون ازدواج کردن و میخواین بهشون نشون بدین شما هم میتونین ازدواج کنین. گاهی حتی شرایط از این هم مسخرهتر میشه. طرف به ازدواج به عنوان یه سمبل نگاه میکنه، فکر میکنه اگه ازدواج کنه چه شاهکاری خلق کرده، یه جوری دست طرف رو میگیره تو خیابان با افتخار به این ور و اون ورش نگاه میکنه که انگار واکسن کرونا رو کشف کرده. خلاصه اگه میخواین یه چیزی رو به یه کسی ثابت کنین، لطفا دست نگه دارین، جدی میگم، اصلا دلیل خوبی نیست و به فنا میرین.
رفقا دنیا به هیچ جاش حساب نمیکنه شما ازدواج کردین. تا حالا میلیاردها آدم این کار رو کردن. قرار نیست کاپ قهرمانی بگیرید، بنابراین اگه دلیلتون برای ازدواج یکی از این دلایلی هست که گفتم، لطفا ازدواج نکنین، به جاش روی رابطهتون کار کنین، رفتارهای سمی و سالم رو بشناسین. احساسات، هیجانات و نیازهای خودتون و پارتنرتون رو بشناسین. شناخت این چیزها زمان زیادی میبره، اما شما رو از کلی رنج و شاید هم طلاق در آینده حفظ میکنه. حالا اگه میخواید رو رابطهتون کار کنید، بهترین پیشنهادی که براتون دارم کمک گرفتن از یه متخصص روانشناس باشه، من و همکارانم سالها برای این کار آموزش دیدیم و مطمئنم میتونیم تو چند جلسه چراغهایی رو پیش روتون روشن کنیم تا دید شفافتری نسبت به مسیر پیش روتون داشته باشید.
دلیل وحشتناک اول: ازدواج برای حل مشکلات ارتباطی
به نقل از ارگانیک مایندد؛ بنا به دلایل نامشخصی خیلیها به ازدواج به عنوان یه چوب جادویی نگاه میکنن که قرار عجی مجی کنه و تمام مشکلات، جنگ و دعواها، محدودیتها و رفتارهای سمی رو نیست و نابود کنه. این طرز فکر به شدت غلطه. با متعهد شدن تمام ابعاد رابطه شما تقویت میشه. به به عجب جملهای: "با متعهد شدن تمام ابعاد رابطه تقویت میشه". الان دقیق توضیحش میدم. بر اساس این اصل، اگه شما عاشقانه همدیگه رو دوست داشته باشین و با احترام با هم برخورد کنین، با ازدواج، عشق و احترام بینتون روز به روز پر رنگتر میشه.
اما متاسفانه این واقعیت درباره مشکلاتی که در رابطتون دارین هم صادقه، یعنی اگه نمیتونین با همدیگه ارتباط خوبی داشته باشین، عدم ارتباط صحیح بعد از ازدواج وضعیت بدتری به خودش میگیره. اگه برای هم احترام قائل نیستین، با ازدواج کردن قرار نیست احترام بینتون درست بشه، حتی میتونه اوضاع بدتر از قبل هم بشه. اساسا وقتی ازدواج میکنین، اگه شرایط خوبی داشته باشین، اوضاع بهتر و اگه شرایط بدی داشته باشین، اوضاع بدتر از سابق میشه، حالا خود دانی!
دلیل وحشتناک دوم: ازدواج به دلیل ترس از تنها موندن
تنها موندن واقعا مزخرفه. اما چیزی که مزخرفتر از تنهاییه، ازدواج با آدمیه که فقط داشته تصادفی از کنارتون رد میشده و شما از ترس تنها موندن بهش بله گفتین. احتمالا این جمله معروف رو دیگه خیلی شنیدین، اما منم یه بار دیگه تکرارش میکنم بلکه تلنگری باشه، هیچ کس در کنار آدمی که از کنار خودش بودن لذت نمیبره، لذت نمیبره. الکی پیچیدهاش کردم به نظرم! منظورم اینه هیچ کس از بودن در کنار آدمی که از تنهاییش لذت نمیبره، خوشحال نمیشه. یعنی شما قبل از اینکه یه نفر دیگه رو خوشحال کنین، باید بتونین خودتون رو خوشحال کنین و اگه نیاز دارین یه نفر دیگه وارد زندگیتون بشه تا آدم خوشحالی بشین، پس آدم خوشحالی نیستین.
مشکل هم میدونین کجاست؟ مشکل تو ارزیابی و قضاوت شما از خودتونه. یعنی برای نظر دیگران درباره خودتون بیشتر از نظر خودتون ارزش قائل هستین و بازم یعنی فکر میکنین ارزش شما به عنوان یه انسان توسط بودن کنار کسی که هستین تعریف میشه؛ بنابراین بهتون پیشنهاد میکنم اول از همه شغلتون رو خیلی جدی بگیرین و به مسائل مالیتون سر و سامان بدین، بعد بگردین اونی که کنارش به وجد میاین رو پیدا کنین.
اینقدر باهوش هستم که بدونم الان دارید به چی فکر میکنید؟ الان با خودتون میگید دکی چقدر شما ایدهآلگرایی، خب اگه اینجوری باشه هیچکی نباید ازدواج کنه؟ خب جوابش اصلا سخت نیست، دوست خوبم، زجر تنهاییِ متاهلی، هرگز قابل مقایسه با تنهاییِ مجردی نیست. خیلی سوز داره وقتی متاهل باشی و احساس تنهایی کنی. از متاهلهای تنها بپرسی دقیق برات موضوع رو میشکافن که من دارم از چه دردی حرف میزنم. پس دیگه بهم نگید که چقدر ایدهآلگرام، باشه؟
دلیل وحشتناک سوم: ازدواج برای ثابت کردن چیزی
شاید عمه مادرتون مدام تو گوشتون از گذر زمان و تیک تاک ساعت میخونه و اینکه قرار نیست دیگه جوون باشین یا پدرتون فکر میکنه وقتشه دیگه بزرگ بشین. شایدم والدینتون جدا شدن و شما عزمتون رو جزم کردین به دنیا ثابت کنین بهتر از اونا هستین، یا اینکه تمام دوستاتون ازدواج کردن و میخواین بهشون نشون بدین شما هم میتونین ازدواج کنین. گاهی حتی شرایط از این هم مسخرهتر میشه. طرف به ازدواج به عنوان یه سمبل نگاه میکنه، فکر میکنه اگه ازدواج کنه چه شاهکاری خلق کرده، یه جوری دست طرف رو میگیره تو خیابان با افتخار به این ور و اون ورش نگاه میکنه که انگار واکسن کرونا رو کشف کرده. خلاصه اگه میخواین یه چیزی رو به یه کسی ثابت کنین، لطفا دست نگه دارین، جدی میگم، اصلا دلیل خوبی نیست و به فنا میرین.
رفقا دنیا به هیچ جاش حساب نمیکنه شما ازدواج کردین. تا حالا میلیاردها آدم این کار رو کردن. قرار نیست کاپ قهرمانی بگیرید، بنابراین اگه دلیلتون برای ازدواج یکی از این دلایلی هست که گفتم، لطفا ازدواج نکنین، به جاش روی رابطهتون کار کنین، رفتارهای سمی و سالم رو بشناسین. احساسات، هیجانات و نیازهای خودتون و پارتنرتون رو بشناسین. شناخت این چیزها زمان زیادی میبره، اما شما رو از کلی رنج و شاید هم طلاق در آینده حفظ میکنه. حالا اگه میخواید رو رابطهتون کار کنید، بهترین پیشنهادی که براتون دارم کمک گرفتن از یه متخصص روانشناس باشه، من و همکارانم سالها برای این کار آموزش دیدیم و مطمئنم میتونیم تو چند جلسه چراغهایی رو پیش روتون روشن کنیم تا دید شفافتری نسبت به مسیر پیش روتون داشته باشید.
ارسال نظر