علت گرایش انسان به سمت پارتنری مشابه والدینش چیست؟

پارسینه: در شرایط برابر، هرگز نمیشه تاثیر راحتی و امنیت «احساس آشنا بودن» رو به عنوان نیروی محرکه برقرار شدن یک رابطه، ایجاد احساس عشق و حفظ حس اعتماد نادیده گرفت.
تا حالا شده احساس کنید که بعضی از زوجها طوری به هم شبیه هستن که نمیشه تشخیص داد زن و شوهرن یا خواهر برادر؟ خب شاید براتون جالب باشه که بدونید، اکثر گونهها، از جمله پرندهها، پستانداران و حتی ماهیها، جفتهایی رو برای خودشون انتخاب میکنن که به لحاظ ظاهری، شبیه مراقبین اولیهشون باشه؛ این گرایش رو بهش میگن «Positive sexual imprinting یا نقشپذیری جنسی مثبت» و معناش اینه که مثلا اگر یک بز مادر، از بچه گوسفند مراقبت کنه و یا گوسفند مادر، از یک بچه بز نگهداری کنه، این بچهها بعد از بالغ شدن، تمایل دارن با گونه مادرخوندهشون جفت گیری کنن نه مادری که ازش متولد شدن!
به نقل از ارگانیک مایندد؛ به نظر میرسه که این گرایش در انسانها هم وجود داره؛ از بررسی شباهت زن و شوهرها با والدین شون مشخص شده که خانمها عموما به سمت آقایونی جذب میشن که چهرهای شبیه به پدرشون دارن و آقایون هم در مقابل، به سمت پارتنری تمایل نشون میدن که ظاهرش شبیه مادرشون باشه. البته این شباهتها به چهره خلاصه نمیشه، بلکه میشه نقاط اشتراکی رو در قد، رنگ مو، رنگ چشم، قومیت و حتی مقدار موی بدن هم دید.
پس اگه شباهت مهمه، چرا خواهر و برادرمون به لحاظ جنسی برامون جذاب نیستن؟ برای اکثر افراد، حتی تصور رابطه جنسی با خواهر یا برادرشون به شدت مشمئزکنندهست و این بیزاری هم بواسطه دو فرآیند اتفاق میافته: ۱) ما به طور ذاتی نمیتونیم به سمت کسانی که در دوران کودکی زمان زیادی رو در کنارشون گذرونیم، جذب بشیم. ۲) ما ذاتا از کسی که مادرمون، وقت زیادی رو برای مراقبت کردن ازش صرف کنه، به لحاظ جنسی دور میشیم.
به این بیزاری جنسی نسبت به اعضای خانواده درجه یک رو میگن «نقش پذیری جنسی منفی negative sexual imprinting» که در واقع وسیله طبیعته برای اینه که مطمئن بشه ما سعی نمیکنیم از طریق بستگان نزدیکمون تولید مثل داشته باشیم، چون چنین رابطهای با افزایش احتمال انواع اختلالات ژنتیکی مرتبطه و همونطور که میدونید، همه هدف طبیعت حفظ بقاست.
بگذریم، اجازه بدید برگردیم به بحث اصلی، علیرغم نتایج تمام این تحقیقات، اگر شما به من بگین که پارتنرتون هیچ شباهت ظاهری به مادر یا پدرتون نداره، من چندان تعجب نمیکنم، شباهت ظاهری با والدین، احتمالا جز معیارهای اصلی هیچ کس نیست! همه آدمها فقط کسی رو میخوان که جذاب، مهربون و باهوش باشه!
اما حداقل در شرایط برابر، هرگز نمیشه تاثیر راحتی و امنیت «احساس آشنا بودن» رو به عنوان نیروی محرکه برقرار شدن یک رابطه، ایجاد احساس عشق و حفظ حس اعتماد نادیده گرفت. والدین ما به هر حال، اولین کسانی هستن که ما از جانبشون، توجه و عشق رو تجربه میکنیم و یاد میگیریم، پس شیوه عشقورزی اونها، فارغ از سالم بودن یا نبودنش، به عنوان شیوه درست، نقطه امن و مسیر آشنا، در ذهن ما ثبت میشه و باعث میشه خونه امن و آماده خودمون برای عاشق شدن رو در پارتنری ببینیم، که خاطره همون دست از احساسات رو مجددا برامون زنده میکنه.
به نقل از ارگانیک مایندد؛ به نظر میرسه که این گرایش در انسانها هم وجود داره؛ از بررسی شباهت زن و شوهرها با والدین شون مشخص شده که خانمها عموما به سمت آقایونی جذب میشن که چهرهای شبیه به پدرشون دارن و آقایون هم در مقابل، به سمت پارتنری تمایل نشون میدن که ظاهرش شبیه مادرشون باشه. البته این شباهتها به چهره خلاصه نمیشه، بلکه میشه نقاط اشتراکی رو در قد، رنگ مو، رنگ چشم، قومیت و حتی مقدار موی بدن هم دید.
پس اگه شباهت مهمه، چرا خواهر و برادرمون به لحاظ جنسی برامون جذاب نیستن؟ برای اکثر افراد، حتی تصور رابطه جنسی با خواهر یا برادرشون به شدت مشمئزکنندهست و این بیزاری هم بواسطه دو فرآیند اتفاق میافته: ۱) ما به طور ذاتی نمیتونیم به سمت کسانی که در دوران کودکی زمان زیادی رو در کنارشون گذرونیم، جذب بشیم. ۲) ما ذاتا از کسی که مادرمون، وقت زیادی رو برای مراقبت کردن ازش صرف کنه، به لحاظ جنسی دور میشیم.
به این بیزاری جنسی نسبت به اعضای خانواده درجه یک رو میگن «نقش پذیری جنسی منفی negative sexual imprinting» که در واقع وسیله طبیعته برای اینه که مطمئن بشه ما سعی نمیکنیم از طریق بستگان نزدیکمون تولید مثل داشته باشیم، چون چنین رابطهای با افزایش احتمال انواع اختلالات ژنتیکی مرتبطه و همونطور که میدونید، همه هدف طبیعت حفظ بقاست.
بگذریم، اجازه بدید برگردیم به بحث اصلی، علیرغم نتایج تمام این تحقیقات، اگر شما به من بگین که پارتنرتون هیچ شباهت ظاهری به مادر یا پدرتون نداره، من چندان تعجب نمیکنم، شباهت ظاهری با والدین، احتمالا جز معیارهای اصلی هیچ کس نیست! همه آدمها فقط کسی رو میخوان که جذاب، مهربون و باهوش باشه!
اما حداقل در شرایط برابر، هرگز نمیشه تاثیر راحتی و امنیت «احساس آشنا بودن» رو به عنوان نیروی محرکه برقرار شدن یک رابطه، ایجاد احساس عشق و حفظ حس اعتماد نادیده گرفت. والدین ما به هر حال، اولین کسانی هستن که ما از جانبشون، توجه و عشق رو تجربه میکنیم و یاد میگیریم، پس شیوه عشقورزی اونها، فارغ از سالم بودن یا نبودنش، به عنوان شیوه درست، نقطه امن و مسیر آشنا، در ذهن ما ثبت میشه و باعث میشه خونه امن و آماده خودمون برای عاشق شدن رو در پارتنری ببینیم، که خاطره همون دست از احساسات رو مجددا برامون زنده میکنه.
ارسال نظر