گوناگون

چرا نمی توانید سیگار را ترک کنید؟

چرا نمی توانید سیگار را ترک کنید؟

پارسینه: ترک سیگار عملا یه بازی ذهنیه. یعنی این خود شما هستید که میزان قدرتش رو تعیین می‌کنید.

اگه سیگاری باشید، احتمالا چند‌باری برای ترکش تلاش کردید، یک ماه، کامل گذاشتینش کنار، ولی بعدش، روز از نو روزی از نو… امروز می‌خوام راجع به این حرف بزنم که چرا تلاش برای ترک سیگار عموما با شکست مواجه میشه و برای اینکه شانس ترک رو بالا ببریم باید دقیقا چه کنیم؟

به نقل از ارگانیک مایندد؛ یکی از بزرگترین مشکلاتی که اجازه نمیده ترک کنید، اینه که تصور می‌کنید بعد از چند ماه سیگار نکشیدن، می‌تونید هر از گاهی یه پک بزنید! یعنی خودتون رو متقاعد می‌کنید که خب «ایول من سیگار لعنتی رو ترکش کردم و دیگه سیگاری نیستم» به این بهانه، شروع می‌کنید به پک زدن سیگار و دوباره سیگار کشیدن! مثلا میگید حالا که چند ماهه ترک کردم، الانم که هوا انقدر خوبه و با رفقا دور همیم، چه اشکالی داره یه نخ بکشم، یه نخ سیگار قراره به کجای دنیا برخوره؟! در حالیکه واقعیت اینه: کسی که یک بار در طول زندگیش به ماده‌ای معتاد میشه، فرقی نمی‌کنه مواد مخدر باشه، الکل یا سیگار، دیگه تا آخرین لحظه عمر، نسبت به اون ماده در موضع ضعف و مستعد بازگشت به اعتیاد خواهد بود.
بنابراین، برای ترک موفقیت‌آمیز، قدم اول اینه که حباب توهم سیگار کشیدن تفننی رو بترکونید و برای همیشه باهاش خداحافظی کنید. یادتون باشه، هیچ آدم غیر سیگاری که هر از گاهی سیگار بکشه، نداریم! آدم یا سیگار میکشه یا نمی‌کشه، تماااام. کسی که سیگاری نیست، یعنی هیچوقت، تحت هیچ شرایط و در هیچ موقعیتی، لب به سیگار نمی‌زنه، تموم شد و رفت! دقیقا برای همینه که به تدریج کنار گذاشتن سیگار اصولا جواب نمیده و براساس تحقیقات کسانی در ترک بلند مدت موفق‌تر عمل کردن که کاملا ناگهانی، از همون روزی یه بسته، مصرف سیگارشون رو به صفر رسوندن.

روش کاهش دادن تدریجی، نهایتا چند روز دووم میاره! می‌دونید چرا؟ چون صرفا راهکار پوشالیه که بدون ترک واقعی از شر خودسرزنشی‌تون خلاص بشید. یعنی بخش سرزنشگر ذهن‌تون رو باهاش راضی کنید که «آقا ببین، من که دارم برای ترک تلاش می‌کنم، دیگه دست از سرم بردار».

نکته ماجرا اینجاست، روشی که برای ترک سیگار به کار می‌گیرید اصلا مهم نیست، اگر قرار باشه تو ترک موفق بشید، واقعا باید «بخواید» سیگار رو کنار بذارید و استفاده از روش کم کردن تدریجی، فقط نشون میده که این «خواست» هرگز حقیقی نیست! شما هنوز اونقدری از سیگار منزجر نشدین که با همه وجودتون بخواید از خودتون دورش کنید. خیلی از آدم‌ها میگن من بالاخره یه روز ترک می‌کنم یا مثلا، من می‌خوام سیگار رو ترک کنم، ولی فعلا شرایط کاریم خیلی داره بهم استرس میده و نمی‌خوام چند تا هندونه با یه دست بردارم یا مثلا، الان وسط اسباب‌کشی‌ام، هر وقت برم خونه جدید ترک می‌کنم و... این حرف‌ها، بهتر بگم این «بهونه‌ها» همه‌شون مزخرفن!

دلیلشم اینه که نیکوتین، ولع روانی عمیقی در ناخودآگاه شما ایجاد کرده، که دائما، بخش خودآگاه ذهن رو وادار میکنه برای توجیه و تغذیه این اشتیاق سیری‌ناپذیر، بهونه‌های مضحک بسازه و معلومه که شما تسلیمش میشید؛ شما الان مدت‌هاست که برده نیکوتین هستید؛ اونه که تو گوش شما زمزمه می‌کنه: تو روز خیلی سختی رو پشت سر گذاشتی، پس الان استحقاق یه نخ سیگار رو داری و شما بار‌ها و بارها، مطیعانه، گوش به فرمان این صدا میشید.

خب، پس وقتی دشمن رو به روی شما روانشناختیه و ذهن‌تون رو شست و شو داده که به سیگار کشیدن ادامه بدید، شما هم با تکنیک‌های روان‌شناختی به جنگش برید، شما هم ذهن و روان‌تون رو گول بزنید و قانعش کنید سیگار نکشه، درست همونطوری که تا الان برای سیگار کشیدن گولش میزدین! پس شروع کنید و انقدر به خودتون دروغ بگید که عمیقا از سیگار متنفر بشید. چطوری؟ الان با مثال براتون توضیح میدم.

قدم اول، فارغ از اینکه منطقی به نظر میرسه یا نه، همه اتفاقات منفی زندگی‌تون رو بندازید تقصیر سیگار. خسته‌ای؟ بخاطر سیگاره! افسرده شدی؟ بخاطر سیگاره! تو کار عملکردت افت کرده؟ بخاطر سیگاره! با رفقات بداخلاق و پرخاشگر شدی؟ بخاطر سیگاره! بازار کریپتو سقوط کرده؟ بخاطر سیگاره! متوجه شدید چی شد؟ قراره وقوع و حضور هر نکته منفی و ناخوشایندی تو زندگی رو به سیگار کشیدن پیوند بزنید.

در قدم دوم، یادداشت کنید که سیگار کشیدن چه هزینه و پیامد‌هایی براتون داره، و هر روز، هر بار که ولع سیگار سراغ‌تون میاد، نوشته‌تون رو نگاه کنید. مثلا، حدود ۱ تومن در ماه هزینه مالی، حداقل یک ساعت در روز زمان پاش میذاری، با یذره پیاده‌روی نفس کم میاری، مدام مریض میشی، سرفه‌های بی‌وقفه داری، همش بی‌حالی، بوی بد دهان و بدنت، دیگران رو ازت دور می‌کنه و... خلاصه، دائما، همه موارد منطقی و غیر منطقی علیه سیگار رو با چکش تو مغزتون بکوبید. شاید براتون عجیب به نظر برسه، ولی اینطوری کم کم، چنان از سیگار بیزار میشید که خودتون هم باورتون نشه!

در قدم سوم، با خودتون قرار بذارید که اگر قراره باز هم سیگار کشیدن رو شروع کنید، این بار خودتون «تنها» باشید. به عبارت دیگه، اینطوری نباشه که بخاطر اینکه یک دوست کنارتون سیگار کشید، شما هم هوس کردید. دو هیجان قدرتمند هست که می‌تونید از نیروی اون‌ها برای رسیدن به این هدف استفاده کنید. اول، احساس غرور: به دوستان و اطرافیان‌تون بگید که سیگار رو کنار گذاشتین و دیگه هیچوقت سمتش نخواهید رفت. اینطوری، احتمالا حداقل روتون نمیشه که جلوی اون‌ها دوباره سیگار بکشید. دوم، همدلی: یعنی کاری نکنید که اطرافیان‌تون خودشون رو باعث و بانی سیگار کشیدن دوباره شما بدونن و عذاب وجدان بگیرن.

حالا این اصلا چه کمکی می‌کنه؟ موضوع اینجاست که ولع سیگار، معمولا وقتی فرصت داشته باشید بهش فکر کنید، یا کسی جلوی چشم‌تون سیگار بکشه شروع میشه. یعنی اگر سرتون گرم باشه، عموما یادتون میره که دل‌تون سیگار می‌خواد. پس وقتی به خودتون قول بدید که فقط وقتی تنها هستید سیگار بکشید، به ندرت مجبور میشید که با این ولع و توجیه‌های منقطی که براتون میاره، بجنگید.

از طرف دیگه، اینطوری، دیگه نمی‌تونید از سیگار کشیدن دیگران، به عنوان بهونه یا توجیهی برای شل شدن استفاده کنید، بعد کم کم از سیگار کشیدن بقیه در اطراف‌تون عصبی میشید، خود این بیزاری و رنجشی که تو وجودتون ایجاد میشه، باعث میشه ذهن شما، شرطی بشه و عصبی شدن رو با سیگار پیوند بزنه، در نتیجه، ناخودآگاه، بیشتر از سیگار بدتون میاد و اراده‌تون برای دوری کردن ازش تقویت میشه.

در کل، اگر تصمیم‌تون برای ترک رو اجرایی کنید، بدون شک، روز‌هایی هست که اشتیاق و ولع سیگار، براتون غیر قابل تحمل به نظر میرسه؛ هفته اول قطعا به قدرت اراده فوق‌العاده‌ای نیاز دارید، درست مثل اینکه یه استیک رو جلوی یه فقیر گرسنه بذاری و ازش بخوای بهش دست نزنه. هفته دوم هنوز به همون سختیه، ولی انگیزه و اراده شما بیشتر شده، هفته سوم آسون‌تر میشه، چون تکرار و مدت زمان این ولع‌ها به مرور زمان، کمتر و کمتر میشه. هفته چهارم دیگه احتمالا بیشتر ساعات روز رو بدون هیچ ولعی پشت سر میذارید و از اونجا به بعد، بقیه مسیر سرازیری میشه.

اما در نهایت، یادتون نره که ترک سیگار عملا یه بازی ذهنیه. یعنی این خود شما هستید که میزان قدرتش رو تعیین می‌کنید. چون تاثیرات فیزیکی و علائم جسمانی ترک، اولا هیچ بدتر از یه سرماخوردگی ساده نیست و دوما، آدامس و قرص‌های نیکوتین، تو این مورد خیلی خوب جواب میدن. پس این جنگ، تماما ذهنی و روانیه. اگر تصورتون این باشه که هیچوقت قرار نیست تموم شه، واقعا تا آخر عمر هم دست از سرتون بر نمیداره، پس به عنوان یه مانع موقت نگاهش کنید، که صرفا باید چند هفته‌ای، برای عبور کردن ازش زمان بذارید

ارسال نظر

اخبار مرتبط سایر رسانه ها
    اخبار از پلیکان

    نمای روز

    اخبار از پلیکان

    داغ

    حواشی پلاس

    صفحه خبر - وب گردی

    آخرین اخبار