به گزارش پارسینه؛ رضا رویگری، هنرمند پیشکسوت کشورمان که مدتی پیش دچار حاشیههای بسیاری شده بود، این روزها در آرامش، در خانهای که برایش مهیا شده به سر میبرد و به گفته خودش حالش خوب است.
این بازیگر در گفتوگویی درباره اینکه این روزها چه میکند و از وضعیتی که دارد راضی است؟ گفت: «خدا را شکر نسبت به قبل حالم خیلی بهتر است. در خانهای که مستقر شدم، آقایان قرایی و اصغری از طرف صداوسیما همراه خانوادههایشان خیلی برایم زحمت کشیدند. دو پرستار هم شبانهروز در کنارم هستند و فیزیوتراپ هم دارم که به منزل میآید و کارم را انجام میدهد. خداراشکر از وضعیت موجود راضیام و امیدوارم حالم بهتر شود؛ دیگر راضیام به رضای خدا.»
رویگری ضمن تشکر از دوستانی که در این مدت او را تنها نگذاشتند، گفت: «خدا را شکر میکنم که نگذاشتند من تنها بمانم. این روزها همچنان تحت درمان هستم. با فیزیوتراپیهایی هم که داشتم، پاهایم خدا را شکر کمی بهتر شدهاند و راه افتادهام. در حال حاضر چند روزی است که با عصا راه میروم و از آن حالتی که نمیتواستم از جایم بلند شوم درآمدهام. فعلا مشکلی ندارم و به لحاظ معیشتی و سایر مسائل هم همه چیز خوب پیش میرود.»
او درباره این که آیا هنرمندان هم به دیدنش میآیند؟ پاسخ داد: «برخی دوستان و هنرمندان گهگاهی به دیدنم میآیند. اخیرا هم چندین کار برای بازی پیشنهاد شده است که باید ببینم وضعیتم چطور میشود. خودم که خیلی دوست دارم کارم را ادامه بدهم و بازی داشته باشم، اما با این حال فعلاً ممکن نیست، باید کمی وضعیتم تغییر کند و بهتر شوم.»
رضا رویگری در پایان گفت: «هیچ حرفی ندارم، جز این که بگویم خدا را شکر. امیدوارم از این حالی که هستم بهتر شوم. از همه دوستانی هم که کمکم کردند تشکر میکنم. این روزها بیشتر در خانه تلویزیون تماشا میکنم و اینطور خودم را مشغول میکنم. به امید روزهای بهتر.»
پنجم اردیبهشت امسال ویدئویی کوتاه از رضا رویگری، منتشر شد که در آن اعلام شده بود این بازیگر از یک هفته قبل به آسایشگاه کهریزک برده شده و برای رهایی از آنجا از مردم کمک خواسته است.
رضا رویگری در نهایت پس از سه هفته بستری شدن در آسایشگاه کهریزک، ۱۸ اردیبهشت در منزلی که همراه با پرستار مهیا شده بود، ساکن شد.

تفریح اعضای گروه طالبان در کنار خانواده با اسلحه

عکسهای شگفتانگیز حیات وحش ۲۰۲۲/برترینهای دنیا مشخص شدند+عکس

توقف پرسپولیس مقابل ذوب آهن

دیدنی های روز؛ از جشنواره بالن تا روز جهانی فیل

دیدنی های روز؛ از موعظه هفتگی پاپ تا جشنواره فیلم لوکارنو

پیروزی زنان بلندقامت والیبال مقابل ازبکستان

خانه قدیمی ابتهاج پس از درگذشت او

کریمان جان فدای دوست کردند __سگی بگذار ما هم مردمانیم __ با پوزش و عرض ادب و احترام ، محمد مهدی اسلامی .
۱۲:۲۵ - ۱۴۰۱/۰۳/۲۲
ناشناس00.08 اولا که فقط درسته نه فقت و بکن درسته نه بکون که این نشون میده کلا عقل و سواد درست و حسابی نداری...دوما تو وامثال تو و رضا رویگریه دو رو باعث شدین که توی این مملکت دیگه هیچ کسی ارزش نداشته باشه خودی و غیر خودی راه انداختین ..این همه مشکلات و بدبختی هست پس نه تو و نه رویگری دو ریال کسی حسابتون نمیکنه روضا رویگری هم بزار بره الله الله بخونه» با سلام و احترام بر جنابعالی نا شناس جان عزیز و خوبم ، البته داشتن دانش بسیار مهم است ولی علم بدون داشتن دو چیز مضراست و وسیله ی تخریب و اطاعت از شیطان ، 1_ نداشتن عقل ( اگر بزرگواری بفرمائید و عقل را هم تعریف بفرمائید ، که خیلی آقائی کرده اید )، 2_داشتن تقوای الهی ( یعنی در همه حال حال و همه جا بیاد خدا بودن و برای رضای او تعالی ، سخن حق گفتن و به حق عمل کردن ، و تحقیر و مسخره نکردن برادران و خواهران مؤمن ، ومحترم شمردن آنان، فضل فروشی نکردن و مغرور نبودن و بدیگران فخر نفروختن به آنان و فرو بردن خشم خود هنگام عصبانی شدن که همه ی اینها نشان انسانیت آدمی است ) . اما قبل ار توجه به دانش صوری افراد قربان شما بشوم ابتداء باید بنگریم که مفهوم سخن گوینده هر که باشد باسواد یا بیسواد ، مؤمن یا کافر ، کودک یا بزرگ ، درست و حق است یا نه، اگر درست وحق است با تواضع قبول کنیم و اگر باطل است با حفظ احترام او درستِ مطلب را برایش بگوئیم وگرنه دور از جان جناب شما ، داستان همان داستان کوری ببین که عصا کش کوری دگر شود ، خواهد شد . اما جسارتاََ جنابعالی هم خودتان مرقوم فرمده اید «دوماََ» که تنوین برای کلمات فارسی بکار بردن غلط است ، البته این بنده ی نا چیز خدای نا خواسته قصد جسارت ندارم ، فقط دوستانه عرض می کنم پس خود ما هم که حتی سواد خواندن ونوشتن ادبیات فارسی ، زبان مادری خودمان را هنوز نیاموخته ایم ، لازم بود مرقوم می فرمودید «ثانیا» یا اگر میخواستید فارسی بیان بفرمائید کافی بود ، «دوم آن که.» بکار ببرید ،و اما ، نعوذ بالله دو رو بودن جناب آقای رویگری را چگونه ثابت می کنیم ؟ اگر قادر به اثبات آن نباشیم میدانید که مرتکب گناه کبیره شده ایم آن هم علناََ در حضور این عزیزان کاربر در اینجا . و اما لطف بفرمائید ایراد سخن آن بنده ی خدا را با ارائه دلیل و بطور متقن بیان بفرمائید تا خودش و بی سوادانی مانند بنده ی حقیر هم بدانیم و مر تکب آنگونه خطاء ها نشویم . و اما وجود مشکلات زیاد دلیل بر نا دیده گرفتن مشکلات دیگر نمی شود . خواندن سرود الله الله آن بنده ی خدا هم که در آن روز موجب شادی و خوشحالی آن همه مردم عزیز انقلابی شده بود ، از فصائل او محسوب میشود ، بنده احادیث مربوطه را در مورد شاد کردن بندگان خدای تعالی جداگانه در همینجا برای شما عزیزان خواهم نوشت ان شا ءالله . سخن زیاد است ولی فعلاََ بهمین مقدار بسنده می کنم ،این زمان بگذار تا وقت دگر . فقط عزیزان بزرگوارمان ،همه بکوشیم خودمان را داناتر از پیامبر و ائمه ی معصومین (ع) تصور نکنیم .که چنین نمی کنیم ان شاءالله موفق و مؤید و شاد کام باشید . با عرض ادب و اردت ، خدمتگزار کوچکتان محمد مهدی اسلامی .
پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمودند:
إِنَّ أَحَبَّ الْأَعْمَالِ إِلَی اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ إِدْخَالُ السُّرُورِ عَلَی الْمُؤْمِنِین؛=به درستی که شاد کردن مؤمنان، دوست داشتنی ترین کارها در نزد خدای متعال است.
امام باقر (علیه السلام) می فرماید:
مَا عُبِدَ اللَّهُ بِشَی ءٍ أَحَبَّ إِلَی اللَّهِ مِنْ إِدْخَالِ السُّرُورِ عَلَی الْمُؤْمِن؛=هیچ عبادتی برای خداوند محبوب تر از شاد کردن مؤمن نیست.
امام رضا (علیه السلام) می فرماید:
فَإِنَّهُ لَیسَ شَی ءٌ مِنَ الْأَعْمَالِ عِنْدَ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ بَعْدَ الْفَرَائِضِ أَفْضَلَ مِنْ إِدْخَالِ السُّرُورِ عَلَی الْمُؤْمِن؛[=
به درستی که بعد از انجام واجبات هیچ کاری در نزد خدای عز و جل برتر از شاد کردن مؤمن نیست.
در روایات دیگری، شاد کردن مؤمنان به منزله شاد کردن ائمه اطهار (علیهم السلام) و شاد کردن پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) و شاد کردن خدای متعال دانسته شده است:
هر کس مؤمنی را شاد کند، مرا شاد کرده است و هر کس مرا شاد کند، خداوند را شاد کرده است.
امام صادق (علیه السلاماید، بلکه به خدا سوگند که ما را شاد کرده اید؛ بلکه بالاتر به خدا سوگند که رسول خدا را شاد کرده اید . قال الکاظم علیه السلام: «الْمُؤمِنُ اخُ الْمُؤمِن لِابیهِ وَامِّهِ»
با عرض ادب و ارادت ، خدمتگزار کوچک برادران و خواهران عزیزمان ، محمد مهدی اسلامی .
۱۲:۳۱ - ۱۴۰۱/۰۳/۲۲
اقای اسلامی...اگر بنی ادم اعضای یکدیگرند پس چرا وقتی مردم تو ابادان عزادار و داغدار بودن و عزیزانشون زیر اوار بودن تو همفکرانت تو تهران جشن و شادی و متیتینگ راه انداخته بودین؟ با سلام و احترام بر جنابعالی ناشناس جان عزیزم ، ضمن تشکر از بابت انتقاد یا پرسشی که فرموده اید ، باید خدمت با سعادتتان عرض کنم که این حقیر در همان موقعی که کسانی لب به اعتراض گشوده بودن به این مطلب پاسخی نوشتم که اینک بخدمت با سعادتت جنا شما دوست عزیزم نیز ارسال می کنم : اگر کمی دقت کنیم خواهیم دید که این دو عمل هر دو برای مؤمن ارزشمند است ، عزا دل ها را رقیق میکند و حس همنوعدوستی را تقویت می کند که از دین است و این جشن نیز قلوب مؤمنین را شاد و محکم می کند در جهت تقویت همان دین . ان شاءالله موفق و مؤید باشید . گر نکو بنگری به جشن و عزا __هر دو پیوسته باهمند به جزا __آن یکی تقویت کند ه ی دین __وین دگر هادم است به بغض و به کین __ هر دو در یک جهت برای خدا __ کفر و ایمان زهم کنند جدا _
با عرض ادب و ارادت ، محمد مهدی اسلامی .
۱۲:۲۹ - ۱۴۰۱/۰۳/۲۲
شما هایی که باعث این وضع موجود هستین حق نداری کسی رو نصیحت بکنی..اول از سر و کول مردم بیایید پایین و بزارید مردم نفس بکشند بعد نصیحت کنید...ضمنا وجود داشته باش اون بالا به اسم ناشناس لایک منفی نزن با سلام و احترام بر جنابعالی خدا حفظتان کند ، میدانید که انسان عاقل (که بحمدالله تعالی حضرتعالی نیز از جمله ی همان بزرگواران هستید ) نصیحت و خیر خواهی را یعنی سخن حق و درست را با کمال شهامت و بلند همتی و مردانگی می پذیرد حتی اگر شمر بگوید . مرد باید که گیرد اند ر گوش ور نبشته است پند بر دیوار _ قر آن کریم گوینده ی بدون عمل را سرزنش می کند « لم تقلون ما لا تعلمون » ولی پذیرنده ی سخن حق را که نه تنها مذمت نمی کند ، بلکه بفرمایش رسول خدا که میفرماید سخن حق را بپذیرید حتی از کودک و باطل را نپذیرید حتی از حکیم .باشد ونیز فرمایش مولی علی (ع) را بخاطر مبارکتان بیاورید که می فرماید سخن حق را بپذیرید اگر چه مشرک ( ومنافق) بگوید . اما این که میفرمائید ما بوجود آورنده ی این وضع موجود هستیم ، قربان شما بشوم ، اگر منظورتان وجود مشکلات است که ما نیز مانند دیگران هستیم ، منتها بنده که از قشر ضعیف باز نشستگان ( آن هم معلم باز نشسته ) هستم ولی اگر بر زبان نمی آورم ، (اکنون هم اگر جنابعالی نمی فرمودید ، نیازی بگفتنش نمی دیدم )، دلیل بر این نمی شود که سخن حق را نگویم . من آنچه شرط بلاغ است با تو می گویم __تو خواه از سخنم پند گیر و خواه (خدای نا خواسته ) ملال ، انش ءالله که میل کنید بلال ، از مال حلال ، واز این دوستدار و خدمتگزار کوچکتان نیز نرنجید ، اگر من عرضه ندارم که آدم باشم شما عزیزم با کرامت و بزرگواری حتی با این بنده ی نا چیز رفتار بفرمائید . از بابت انتقاد تان نیز که یک هدیه است برای حقیر ممنون و سپاسگزارتان هستم . باز هم امری داشته باشید با افتخار در خدمتگزاریتان آن مقداری که بتوانم ، آماده ام . اما بارها بنده عرض کرده ام هر گز به این نمرات مثبت و منفی توجهی نداشته وندارم ، دلخوش کردن به اینها را بیهوده سر گرم کرن خود میدانم . اما وجود داشته باشم ؟ بنده که و چه هستم که حالا ابراز وجود بکنم عزیزم ؟ بارها عرض کرده ام کسی وعددی و نبوده و نیستم .و اما آقا سروش جانم باز هم از آن ساندیس هاکه می شناسید و این دوستدارتان را نیز ساندیس می نامید برایم هدیه بفرمائید قول میدهم که کم بخورم و بمرض قند مبتلاء نشوم لطفاََ ظاهر شویدمیدانید که بنده دوستتان دارم و از جناب شما نمی رنجم . قدری هم آرامشتان را حفظ کنید تا ان شاءالله عمر پر برکت طولانی داشته باشید . ان شاءالله موفق و مؤید و سربلند باشید . با عرض ادب و ارادت ، دوستدارتان محمد مهدی اسلامی .