تئوری رائفی پوری؛ ارتباط حادثه قطار مشهد به سلبریتیها!

پارسینه: رائفی پور فکر میکند این بحث مبارزه او با سلبریتیها تا این حد اهمیت دارد که یک گروه برای به انحراف کشیدن ذهن جامعه از آن مبارزه، اتفاق تلخ قطار مشهد یزد را رقم بزنند که تا به این لحظه ۱۸ نفر جانشان را از دست دادهاند.
کاوه معینفر - بعد از توئیت توهین آمیز علی اکبر رائفی پور درباره هنرمندان و بحث تعرض و تجاوز، که با واکنش گستردهای در میان هنرمندان مواجه شد، حال ایشان درباره حادثه تلخ روز گذشته قطار مشهد - یزد هم توئیتهایی زده است که یک نوع توهم عجیب و غریب در آن دیده میشود.
رائفی پور احتمال عمدی بودن اتفاق روز گذشته را مطرح ساخته و اضافه کرده است در صورت عمدی بودن میتواند یکی از دلایل آن، به محاق رفتن این بحث مبارزه او با سلبریتیها باشد! در توئیت اول گفته است:
«قرار گرفتن یک دستگاه بیل مکانیکی بر روی ریل قطار به هیچ وجه طبیعی و منطقی نیست. ضمن عرض تسلیت به خانواده های داغدار ، اجازه ندهید موج رسانه ای زیر ضربه قرار گرفتن پیاده نظام فرهنگی صهیونیسم در داخل کشور کمرنگ شود. صد البته حساب سینما گران و هنرمندان متعهد و ایران دوست جداست.»
واقعا عجیب است که رائفی پور فکر کند این بحث مبارزه او با سلبریتیها تا این حد اهمیت دارد که یک گروه یا تشکیلاتی برای به انحراف کشیدن ذهن جامعه از آن چنین اتفاق تلخی را رقم بزنند که تا به این لحظه 18 نفر جانشان را از دست دادهاند و خانوادههای زیادی داغدار شدهاند. واقعا خودت به این فکر کردهای؟ این ادعا بر اساس چه استدلالی است؟
حداقل یک شفاف سازی انجام بدهید تا ما هم از پایه و اساس چنین استدلالی مطلع شویم والا همین جوری انگار فقط ارتباط دادن گودرز به شقایق است و یا مصادره به مطلوب کردن هر اتفاقی برای اثبات فرضیات خودتان.
باید به رائفی پور گفت ما هم میدانیم توی این مملکت به قول شما سلبریتی دوزاری هم داریم ، بهر حال در هر رشته و صنفی آدمهای سودجو و سو استفادهگر پیدا میشود. خصوصیات سلبریتیهای دوزاری این است که درباره بسیاری موضوعات حرف میزنند که شناخت، آگاهی و یا دانشی از آن ندارند. یک چیزی شنیدهاند و بر اساس آن شنیده محدود قضاوت و اظهار نظر و ... میکنند.
اما اینکه یک کسی تبر به دست بگیرد و بخواهد ریشه اهالی فرهنگ و هنر را با یک برچسب سلبریتی بزند را هم میشناسیم.
آقای رائفی پور شما هم از طریق همین شبکههای اجتماعی و دنیای مجازی معروف شدهاید و طرفدارانی پیدا کردهاید، بدون شک شما هم سلبریتی شبکههای مجازی یا شاخ مجازی هستید البته از یک طیف دیگر. و اتفاقا عملکردتان نشان می دهد درباره بسیاری موضوعات و اتفاقات حرف زده و توئیتهای سلبریتی وار میزنید.
حال جالب است که کسی منتقد عملکرد کسانی شود که خود او هم مانند آنان هم در عمل هم در گفتار است. بیشتر به یک طنز تلخ شبیه است.
مطرح ساختن چنین فرضیه ساده انگارانه ای که حادثه تلخ قطار مشهد - یزد را رقم زدند تا اذهان عمومی جامعه نسبت به سلبریتیهای دوزاری منحرف شود، واقعا حیرتآور است!
فقط حیرت از این سکوت و چشم بستن قوه قضائیه، وزارت ارشاد، خانه سینما، صنوف سینمایی و حتی سازمان سینمایی اوج، حوزه هنری، بنیاد روایت فتح و ... نسبت به این حرفها و فرضیههای رائفی پور است!
کاوه معینفر - بعد از توئیت توهین آمیز علی اکبر رائفی پور درباره هنرمندان و بحث تعرض و تجاوز، که با واکنش گستردهای در میان هنرمندان مواجه شد، حال ایشان درباره حادثه تلخ روز گذشته قطار مشهد - یزد هم توئیتهایی زده است که یک نوع توهم عجیب و غریب در آن دیده میشود.
رائفی پور احتمال عمدی بودن اتفاق روز گذشته را مطرح ساخته و اضافه کرده است در صورت عمدی بودن میتواند یکی از دلایل آن، به محاق رفتن این بحث مبارزه او با سلبریتیها باشد! در توئیت اول گفته است:
«قرار گرفتن یک دستگاه بیل مکانیکی بر روی ریل قطار به هیچ وجه طبیعی و منطقی نیست. ضمن عرض تسلیت به خانواده های داغدار ، اجازه ندهید موج رسانه ای زیر ضربه قرار گرفتن پیاده نظام فرهنگی صهیونیسم در داخل کشور کمرنگ شود. صد البته حساب سینما گران و هنرمندان متعهد و ایران دوست جداست.»
واقعا عجیب است که رائفی پور فکر کند این بحث مبارزه او با سلبریتیها تا این حد اهمیت دارد که یک گروه یا تشکیلاتی برای به انحراف کشیدن ذهن جامعه از آن چنین اتفاق تلخی را رقم بزنند که تا به این لحظه 18 نفر جانشان را از دست دادهاند و خانوادههای زیادی داغدار شدهاند. واقعا خودت به این فکر کردهای؟ این ادعا بر اساس چه استدلالی است؟
حداقل یک شفاف سازی انجام بدهید تا ما هم از پایه و اساس چنین استدلالی مطلع شویم والا همین جوری انگار فقط ارتباط دادن گودرز به شقایق است و یا مصادره به مطلوب کردن هر اتفاقی برای اثبات فرضیات خودتان.
باید به رائفی پور گفت ما هم میدانیم توی این مملکت به قول شما سلبریتی دوزاری هم داریم ، بهر حال در هر رشته و صنفی آدمهای سودجو و سو استفادهگر پیدا میشود. خصوصیات سلبریتیهای دوزاری این است که درباره بسیاری موضوعات حرف میزنند که شناخت، آگاهی و یا دانشی از آن ندارند. یک چیزی شنیدهاند و بر اساس آن شنیده محدود قضاوت و اظهار نظر و ... میکنند.
اما اینکه یک کسی تبر به دست بگیرد و بخواهد ریشه اهالی فرهنگ و هنر را با یک برچسب سلبریتی بزند را هم میشناسیم.
آقای رائفی پور شما هم از طریق همین شبکههای اجتماعی و دنیای مجازی معروف شدهاید و طرفدارانی پیدا کردهاید، بدون شک شما هم سلبریتی شبکههای مجازی یا شاخ مجازی هستید البته از یک طیف دیگر. و اتفاقا عملکردتان نشان می دهد درباره بسیاری موضوعات و اتفاقات حرف زده و توئیتهای سلبریتی وار میزنید.
حال جالب است که کسی منتقد عملکرد کسانی شود که خود او هم مانند آنان هم در عمل هم در گفتار است. بیشتر به یک طنز تلخ شبیه است.
مطرح ساختن چنین فرضیه ساده انگارانه ای که حادثه تلخ قطار مشهد - یزد را رقم زدند تا اذهان عمومی جامعه نسبت به سلبریتیهای دوزاری منحرف شود، واقعا حیرتآور است!
فقط حیرت از این سکوت و چشم بستن قوه قضائیه، وزارت ارشاد، خانه سینما، صنوف سینمایی و حتی سازمان سینمایی اوج، حوزه هنری، بنیاد روایت فتح و ... نسبت به این حرفها و فرضیههای رائفی پور است!
بابا یکی این متوهم رو از برق بکشه بیرون
بابا یکی اینو ببره بستری کنه خیلی حالش بده
یکی نیست از این جماعت بپرسه ( رائفی پور ، حسن عباسی ، پناهیان ، سعید قاسمی ....) بیش از ۳۰ سال هست که تربیون دارید ، چه گره ای از مشکلات این کشور باز کرده اید ، چه باری از روی دوش مردم برداشته اید ، تربیون های شما ، عامل نفرت پراکنی و کینه توزی و دشمنی مردم شده ، تربیون فقط باعث جدایی و تفکیک و رو در رو قرار دادن مردم شده است و جزء آرامش و رفاه و آسایش چیزی عاید شما نشده و نکرده است . !!! خواهشاً از این تربیون ها پایین بیاید ، جماعتی که پای منبر شما نشسته اند و جماعتی که تیغ تهمت شما بر گلوی آنهاست ، مثل شماها نیاز به آرامش و رفاه و آسایش دارند ، آنها خسته از مشکلات اقتصادی ، دلزده از معضلات اجتماعی ، سرخورده از تنش و جنگ سیاسی ، حداقل در این هوای آلوده ناشی از گرد و خاک و آلودگی شیمیایی راه تنفسشان را نبندید .
متاسفانه یک معضل خیلی خیلی بزرگ در ایران ، ۴۴ سال هست که مردم ما گرفتار آن هستند و متاسفانه کسی برای حل این معضل پیش قدم نمی شود و یا قرار هست ما ایرانیها با این معضل بزرگ کنار بیاییم ، چون نان بعضی ها از همین راه و شیوه و مسلک هست ، ما باید پاسخگوی کسانی در این کشور باشیم ، که هیچ گونه سمت اداری ندارند و حتی به نهادی و ارگانی وابسته نیستند ، مردم کجای دنیا با این قوانین زتدگی می کنند ، که صبح اول وقت از شما می پرسند که تو بهایی هستی ، در جواب می گویی چرا من باید بهایی باشم ، می گوید چون من می گویم ، !! تو جاسوسی ، چرا من باید جاسوس باشم ، چون من می گویم ، تو ضد انقلابی ، چون من می گویم ، شماره ملی رو باید بگی چون باید سرچ کنند که تو مشکل اخلاقی داری و بعد هم تیراندازی ، تو نباید در جشنواره کن پوششت اینطور باشد و این صحبتها را نمی گفتی ، در جشن عروسی دخترت نمی رقصیدی ، علی دایی ۴ بار ازدواج کرده ، چراغ های هسته ای خاموش شود ، به آمریکا حمله شود ، از دیوار سفارت عربستان بالا برویم ، به اسرائیل حمله شود ، خاتمی از خانه بیرون نیاید ، به سعید حجاریان تیراندازی کنیم ...... چرا در گنجه بازه ، کو تخم مرغ تازه ، !! کی و چه وقت قرار هست که مردم این سرزمین بدون دغدغه و نگرانی و استرس ،بدون معضلات اجتماعی ، مشکلات اقتصادی ، تنش و جنگ سیاسی ، بدون رائفی پورها زندگی کنند ؟!!!