گوناگون

تحلیلی بر اختلال آنورکسیا نروزا و تب فراگیر لاغری در جامعه

تحلیلی بر اختلال آنورکسیا نروزا و تب فراگیر لاغری در جامعه

پارسینه: تلاش برای داشتن اندام متناسب و لاغر در میان جوامع امروزی تبدیل به مشکل شایع و خطرآفرینی شده است، بحث لاغری و تناسب اندام امروزه در کنار مد و زیبایی تبدیل به بحث اصلی محافل زنانه شده و پیرو آن معرفی انواع داروهای لاغری و موسسات متولی این امر ،ورزش های عجیب و غریب و حتی عمل های جراحی با عناوین پیکرتراشی و...که درمورد صحت و سقم آنها ارزیابی درستی به عمل نیامده و گاه خطر آفرین و مشکل ساز از آب در می‌آیند.

مدگرایی و تقلید از هنرپیشه های معروف بخصوص توجه دختران جوان و نوجوانان را بیش از حد معطوف به داشتن اندام باریک کرده است اما نگاهی واقع بینانه به زندگی هنر پیشه ها و ستاره های دنیای مد شاید آن روی دیگر سکه را نیز به ما نشان دهد تا با دید بهتری به مسئله مهمی مانند تناسب اندام بیاندیشیم.

فوت آنا کارولینا رستون، مانکن ۲۱ ساله برزیلی در نوامبر ۲۰۰۶ به دنبال ابتلا به عفونت ناشی از آنورکسیا نروزا،این مانکن برزیلی با ۱۷۲ سانتی متر قد وزنی معادل ۴۰ کیلوگرم داشت یعنی متناسب با وزن یک دختر بچه ۱۲ ساله با قد یک مترو نیم. چندی بعد از فوت رستون، دنیای مد یکی دیگر از پیشروان عرصه مدلینگ را از دست داد ،لوئیس راموس در اثر نارسائی قلبی ناشی از آنورکسیا جان باخت.

پس از آن مانکن های اروپایی خواستار تغییر معیار های زیبائی از سوی مدیست ها شدند و با اعتراض به وضعیت جسمانی خود از رفتن روی سکوی مد خودداری نمودندچرا که افزایش آنورکسیا حکایت از وخامت اوضاع داشت.از آن پس انجمن مد ایتالیا اعلام کرد از پذیرش مانکن های باسایز کمتر از ۴۲ خودداری می کند که با تعجب همگان مواجه شد والبته زیاد مورد استقبال قرار نگرفت ،پس از آن مقامات بهداشتی ایتالیا سعی کردند برای کاهش میزان آنورکسیا در دختران جوان و نوجوانان که از مدل ها الگو برداری می کردند فشار مضاعفی وارد کنند تا با تغییر وزن مانکن ها تب لاغری میان جوانان فروکش کند.

از طرف دیگر ستاره های هالیوود نیز از این بیماری در امان نبوده اند ،آنجلینا جولی ستاره معروف هالیوود و سفیر حسن نیت سازمان ملل با وجود شهرت بسیار زیاد خود مبتلا به آنورکسیا است.

کارن کارنیتر نوازنده و بازیگر معروف هالیوودی در۱۹۸۳ درسن ۳۳ سالگی دراثر عوارض ناشی از آنورکسیا درگذشت.

جین فوندا بازیگر ۷۶ ساله هالیوود اعتراف کرده از۱۲ تا ۳۵ سالگی به این بیماری مبتلا بوده است همچنین سالی فیلد،دمی مور،کاترین مک فی،لیدی گاگا،آنا هاتاوی بازیگران نام آشنای هالیوودی هستند که روزگاری از آنورکسیا رنج برده اند وآنچه امروزه به عنوان زیبائی و خوش اندامی از آن یاد میشود کابوس شبانه روز آنها بوده که برای برخی نیز به مرگ منجر شده است.


آنورکسیا نروزا یا بی اشتهایی عصبی از دید یک روانشناس بالینی براساس dsm
آنورکسیا در زیر طبقه اختلالات خوردن قرار دارد ،این افراد اختلال مدام خوردن و رفتار مرتبط با خوردن را تجربه می کنند که به تغییراتی درمصرف غذا منجر می شود.

این اختلال عملکرد جسمانی، روانی و اجتماعی فرد را به طور قابل ملاحظه ای مختل می کند.
اختلالات خوردن (eating disorder)شامل:
۱-بی اشتهایی عصبی anorexia nervosa: که خود شامل دو نوع محدود کننده و نوع پرخوری /پاکسازی bulimia nervosa می باشد
۲-اختلال پرخوریbinge_eating disorder
۳-اختلال مصرف غذای دوری جو/محدود کنندهavoidance/restrictive food intake disorder
۴-اختلالات خوردن مرتبط با کودکی شامل:
۵-هرزه خواری pica
۶-نشخوارrumination disorder

علائم بی اشتهایی عصبی در DSM_5
محدودیت مصرف انرژی نسبت به نیازمندی ها ،که به وزن بدن بسیار کم با توجه به سن،جنسیت،مسیر رشد وسلامت جسمانی منجر می شود.وزن بسیار کم به صورت وزنی تعریف شده که کمتر از حداقل طبیعی یادرمورد کودکان و نوجوانان ،کمتر ازحداقل مورد انتظار است.

ترس شدید از افزایش وزن یا چاق شدن ،یا رفتار مداومی که در افزایش وزن اختلال ایجاد می کند،با اینکه فرد وزن بسیار کمی دارد.

اختلال درنحوه ای که فرد وزن یا شکل بدنش را احساس می کند،تاثیر بی مورد وزن یا شکل بدن بر ارزیابی از خویشتن ، یا عدم تشخیص مداوم جدی بودن کم وزنی کنونی.
تعریف:
متخصصان بالینی درصورتی فرد را مبتلا به بی اشتهایی عصبی تشخیص می دهند که سه نشانه زیر را آشکار سازد:خوردن به شدت محدود ،که باعث می شود فرد وزن بسیار کم داشته باشد ،ترس شدید و غیر واقع بینانه از چاق شدن یا افزایش وزن ،وخودپنداره ی آشفته درمورد شکل یا وزن بدن.به عبارت دیگر این افراد غذای خود را به شدت محدود می کنند واحساس می کنند که چاق هستند با اینکه به طور جدی لاغر می باشند.

متخصصان ممکن است درچارچوب بی اشتهایی عصبی افراد را به دوصورت (نوع محدود کننده)به این معنی که پرخوری نمی کنندو(نوع پرخوری/پاکسازی) به این معنی که پرخوری می کنند. طبقه بندی می کنند.

این افراد یک سری علائم جسمانی ناشی از کمبود مواد غذائی مانند خستگی و بیحالی ،مشکلات پوستی،مشکلات عضلانی و اسکلتی و جدی تر از آن فشار خون پائین ،کندی ضربان قلب و مشکلات تنفسی را نشان می دهند ،از طرفی ممکن است دچار ناباروری شده ومشکل در دستگاه گوارش را نیز به همراه داشته باشند.

افراد مبتلا به بی اشتهایی عصبی به میزان بالاتری به اختلالات خلقی ،اضطراب،کنترل تکانه ومصرف مواد روی می آورند.

شیوع:
در زنان به میزان ۲۵ درصد بیشتر از مردان شایع است ،ابتلا در زنان به میزان۹/. و درمردان۳/. درصد است .بیشترین سن ابتلا در دختران جوان و نوجوانان است .(رده سنی بین ۲۰ تا۳۰ سال)

بجز مرگ ناشی از عوارض آنورکسیا ،مرگ ناشی از خودکشی در زنان مبتلا به آنورکسیا که به نوع پرخوری / پاکسازی مبتلا هستند و به طور همزمان دچار افسردگی نیز می باشند بسیار شایع است.

ملاک های تشخیص اختلال پرخوری عصبی در DSM_5
دوره های مکرر پرخوری با دومشخصه زیر:
۱-خوردن درمدت زمان مجزا(مثلا دردو ساعت)با مقدار غذایی که قطعا بیشتر از آن است که فرد درمدت مشابه خواهد خورد.
۲- احساس نداشتن کنترل در دوره(احساس اینکه فرد نمی تواند خود را درخوردن کنترل کند)
رفتارهای نامناسب جبرانی مکرر به منظور پیشگیری از افزایش وزن ،مانند استفراغ عمدی،سوء مصرف ملین ها،روزه گرفتن بیش از حدیا ورزش زیاد.
پرخوری ورفتارهای جبرانی نامناسب هردو به طور متوسط،حداقل یک بار به مدت سه ماه
ارزیابی خود بی جهت تحت تاثیر شکل و وزن بدن قرار دارد.
این اختلال منحصرا درطول دوره های بی اشتهایی عصبی روی نمی دهد.
تعریف:
افراد مبتلا به پرخوری/پاکسازی در طول مدت زمان کوتاهی مقدار بیش از اندازه غذا مصرف می کنند .آنها در طول این دوره فقدان احساس کنترل دارند که موجب می شود نتوانند خوردن را کنترل کنند یا آن را متوقف نمایند.آنها برای اینکه از افزایش وزن جلوگیری کنند به پاکسازی می پردازند و درطول آن به استفراغ عمدی،سوءمصرف ملین ها، روزه گرفتن ویا ورزش غیر عادی میپردازند تا کالری اضافی را دفع نمایند.این افراد حداقل یک بار درهفته به پرخوری و پاکسازی می پردازند.

در dsm-4 اختلال پرخوری به دو نوع فرعی پاکسازی و غیر پاکسازی متمایز می شد.افرادیکه به استفراغ عمدی روی می آوردند یا از قرص های ملین استفاده می کردند به عنوان پاکسازی و افرادیکه به ورزش مفرط یا روزه گرفتن روی می آوردند نوع غیر پاکسازی نام داشتند اما در dsm_5 این تمایز معتبر شناخته نشده و انواع فرعی حذف شده اند.

افراد مبتلا به پرخوری/پاکسازی دچار مشکلات جسمانی زیادی می شونداز جمله:
مسمومیت در اثر استفاده مکرر از داروهایی که موجب استفراغ می شوند.
پوسیدگی دندان به دلیل استفراغ های مکرر و تماس مواد اسیدی معده با دندان ها
احتباس آب در دست ها و پاها و عضله قلبی
مشکل در دریچه قلب
صدمه جدی به معده و روده

شیوع:
در زنان ۵/۱ و درمردان ۵/. درصد است.

نظریه ها و درمان:
اختلال خوردن از تعامل پیچیده بین آسیب پذیری ژنتیکی فرد،تجارب وی در رابطه با خوردن ،تصویر ذهنی فرد از بدن خویش و تاثیرات فرهنگی_اجتماعی ایجاد می شود.

ازدیدگاه زیستی نقش سروتونین ودوپامین و نقص در گیرنده های مربوط به آن در بدن بسیار حائذ اهمیت است ،ژن های این گیرنده ها در سیستم لیمبیک متمرکز هستند که در تغییر دادن در هیجان ها نقش دارند،این ژن ها از طرفی با ژن های دیگری که با روان رنجوری ،خلق افسرده و پردازش گزینشی محرک های هیجانی مرتبط هستند ارتباط دارد.از طرفی f MRI مغز زنان مبتلا فعالیت بیشتر بادامه را نشان می دهد.

درمان با توجه به دیدگاه زیستی به کمک SSRIs را شامل می شودکه البته به نظر می رسد اثر بخشی محدودی داشته باشد. همچنین تاکید شده که استفاده از این داروها بعد از رسیدن به وزن قابل قبول در درمانجویان صورت گیرد.

با توجه به شواهدمداخلات درمانی با دارو اثربخشی کمتری نسبت به درمان های شناختی رفتاری داشته است.

دیدگاه روانشناختی درمورد این اختلال بر نشانه های اصلی اختلال خوردن مبنی بر داشتن تصویر نادرست از بدن تاکید دارد.مولفه ادراکی تصویر بدن یعنی شیوه ای که فرد ظاهر جسمانی خود را مورد ارزیابی قرار می دهد وخود را باسایرین مورد مقایسه قرار می دهدکه اغلب در این اختلال افراد خود را بزرگ تر و چاق تر از حد معمول نسبت به دیگران درنظر میگیرند.مولفه رفتاری این اختلال مربوط به وارسی مکرر اندام ها ،اندازه گیری مکرر سایز و وزن است که منجر به پوشیدن لباس های گشاد و اجتناب از تعاملات اجتماعی یا درصورت اجبار تحمل اضطراب شدید می شود .(فرد از اینکه در معرض دید دیگران قرار داشته باشد بیم دارد چون ارزیابی درستی از ظاهر خود ندارد.)

درمان های شناختی_رفتاری درصورت پیروی از این مدل شامل چند مرحله می شوند:
هدف اصلی درمان عبارت است از مشخص کردن و تغییر دادن فرض های ناسازگارانه فرد در رابطه با شکل و وزن بدن او و همچنین تغییر رفتار های ناسازگارانه وی مانند وارسی کردن وزن واجتناب

پس در درمان اختلال بی اشتهای عصبی متخصصان سعی می کنند:
۱-سوگیری گزینشی افراد را درمورد بخش هایی از بدنشان تغییر دهند و با استفاده از مواجه سازی (دیدن خود در آینه)هیجانات منفی مرتبط با آن را بررسی و به رفع آنان کمک کنند.
۲- مداخلات درمانی جهت کاهش رفتار وارسی کردن
۳-استفاده از روش های ذهن آگاهی برای بهبود تصویر ذهنی از بدن تا شناخت ها و عواطف منفی پیرامون آن را کاهش دهند.
۴-آموزش روانی درمورد عقایدی که منجر به ایجاد تصویر منفی از بدن شده است.

در چارچوب مداخلات اجتماعی _فرهنگی بخصوص در درمان نوجوانان ازروش معروف به (مدل مازلی) استفاده می شود.در این روش خانواده ها به مدت ۱۰ تا۲۰ جلسه به مدت ۶ماه تا یک سال در درمان شرکت می کنند و مسئولیت وزن و خوردن فرزند خود را به عهده میگیرندتا اینکه به مرور درمانجو استقلال لازم در این زمینه را پیدا کند.البته اثر بخشی این روش درمقایسه با روش درمان فردی کم تر است اما به دلیل در دسترس بودن در سطح گسترده مورد استفاده قرار می گیرد.

ارسال نظر

اخبار مرتبط سایر رسانه ها
    اخبار از پلیکان

    نمای روز

    اخبار از پلیکان

    داغ

    حواشی پلاس

    صفحه خبر - وب گردی

    آخرین اخبار