جایگاه تربیتی والدین بر دانش آموز

پارسینه: پژوهشگر تعلیم و تربیت کودک در مقالهای نوشت: به عقیده پژوهشگران تعلیم و تربیت فرزندان در نقش دانش آموز به عنوان ویترین و دور نمای شخصیت خانواده در جامعه نمایان میشوند.
به گزارش پارسینه، زیبا عراکی پژوهشگر تعلیم و تربیت کودک در مقالهای نوشت: خانواده به عنوان اولین نهاد و جزو لاینفک و پایههای تربیتی دانش آموزان شناخته شده است. نقش تربیتی و الگوپذیری فرزندان از پدر و مادر به ویژه مادر بیشتر است لذا برای تربیت صحیح فرزندان انتظار میرود با توجه به نقش الگوپذیری فرزندان؛ والدین تلاش کنند محیط خانه را مملو از آرامش، صمیمت و از همه مهمتر صداقت کنند.
به عقیده پژوهشگران تعلیم و تربیت فرزندان در نقش دانش آموز به عنوان ویترین و دور نمای شخصیت خانواده در جامعه نمایان میشوند. خانواده از همان بدو تولد خواستهی یا ناخواسته در مسائل تربیتی فرزند سهیم هستند و اولیا باید به شکل اصولی و صحیح در امر تربیت فرزند اقدام نمایند که ماحصل اثر بخش آن زمانی رخ میدهد که پدر و مادر از بلوغ عاطفی که شامل روحیه صداقت و مسئولیت پذیری و احترام به حقوق دیگران و... است بهرهمند باشند.
امام علی علیه السلام میفرمایند: خیر اخوانک من دعاک الی صدق المقال بصدق مقاله ولدیک الی افصل العمال بحسن اعماله؛ بهترین برادرانت (دوستانت) کسی است که با راستگویی اش تو را به راستگویی دعوت کند و با اعمال نیک خود تو را به بهترین اعمال برانگیزد (تصنیف غرر الحکم ودرالکلم صفحه۴۱۷ ح ۹۵۳۵).
هرچند صاحب نظران محیط خانواده را به عنوان نخستین نهاد اجتماعی میدانند و دانش آموز با الگوی پذیری از والدین، مسیر رشد عاطفی و جسمی خود را طی میکنند با این حال نقش چشمگیر و اساسی الگو پذیری از گروه همسالان و جامعه را نباید نادیده گرفت.
دانش آموز در محیط مدرسه و در بین همسالان خود با الگو پذیری از دوستان و معلم علاوه برشکوفایی استعداد همانند سازی یا برتری جویی بر گروه همسالان، خود را به عنوان هدف در رفتار و کردار خود طرح ریزی میکند. نکته قابل توجه زمانی پدیدار میشود که دانش آموز در آستانه بلوغ قرار میگیرد، با ورود به این دوران وابستگی دانش آموز به دوستان و گروه همسالان عمیقتر و تاثیر گذاری آن شدیدتر خواهد بود و آن به عنوان یک نیاز اساسی مطالبه میکند. کنکاش و رصد دانش آموز در انتخاب دوست باید به طور نامحسوس در افق دید والدین قرار گیرد و باید کارکرد آنان به صورت مشاورهای و گاها راهبردی نمایان گردد زیرا پیدا کردن و انتخاب کردن دوست خوب مهارتی است که باید دانش آموز خود از آزمون آن سربلند بیرون بیاید.
یک دوست خوب میتواند شخصیت فرد را به بالاترین حد ممکن ارتقا بخشد. در نتیجه والدین باید به این امر واقف باشند با تعامل دوستانه ونظارت غیر مستقیم به فرزندشان آنها را در انتخاب دوست اصلح و همخوانی با معیارها و ضابطههای مشخص شده به صورت آگاهانه و عاقلانه یاری دهند. چرا که این مورد به عنوان یک سرمایه گذاری بزرگ محسوب میشود اگر نظارت منطقی صورت پذیرد او در آینده به عنوان یک انسان و شهروند موفق زندگی خواهد کرد. در ارتباط با انتخاب دوست برای فرزندان، جنبه افراط و تفریط باید رعایت شود چرا که ممکن است عواقب جبران ناپذیری بدنبال داشته باشد. پنهان کردن روابط دانش آموز با گروه همسالان بدلیل محدودیتهای غیر منطقی والدین مقدمهای است برای تقلب رفتاری و پنهان کاری دانش آموز، که این مخفی کاری میتواند دامنه قانون گریزی دانش آموز را گسترش دهد. بر همین اساس والدین باید این اطمینان را به فرزندشان دهند که این مشاورهها در رابطه با انتخاب دوست صرفا از سر دلسوزی وعلاقه و جزو دغدغههای پدر و مادر است. کلید بسیاری از مسائل در خانواده با گفتگو و تعامل همراه با احترام و صداقت قابل حل است؛ که میتواند او را به عنوان یک دانش آموز مسئولیت پذیر و قانونمند پرورش دهد.
باید توجه داشت که الگو پذیری در استفاده از تقلب نقش سازندهای دارد. وقتی دانش آموز موفقیتها و دستاوردهای والدین خود را به عنوان شاخص تعیین میکند، اثر پذیری رفتار والدین میتواند در طول زمان همراه دانش آموز باشد. زمانی که پدر یا مادر در جامعه قانون گریزی و هنجار شکنی انجام میدهد وآن را به عنوان برگ برنده در خانواده و با اشتیاق و حرارت مطرح میکند به عنوان مثال مخدوش کردن پلاک خودرو و عبور از طرح ترافیک، پایمال کردن حق الناس، رعایت نکردن سرعت مجاز و عبور از چراغ قرمز و؛ و این قانون گریزی که ضد ارزش و ناهنجاری است به عنوان ارزش و هنجار در ذهن دانش آموز حک میشود و در صدد بر میآید که همانند پدر یا مادر دست به پیروزیهای کاذب و گاها مخرب زند که طبیعتا اثر مخرب به صورت مستقیم در رفتار و منش دانش آموز دارد.
بسیاری از روانشناسان و پژوهشگران عرصه تعلیم و تربیت عنوان میکنند زمانی که دانش آموزی مکررا از تقلب در آزمونها استفاده میکند بعد از آسیب شناسی و ریشه یابی متوجه میشوند این دانش آموزان در بستر خانواده بارها و بارها شاهد بوده که والدین ایشان مقید به قانون در جامعه نبوده و هنجار شکنی را به عنوان توانمندی و خلاقیت و احساس پیروزی حبابی برای خود در جمع خانواده مطرح کرده اند. نتیجه کلام اینکه دانش آموزان متقلب باز نمای رفتار و کردار محیط خانواده خود است.
اگر بخواهیم فرزند قانونمند و مسئولیت پذیری تربیت کنیم باید خودمان به عنوان یک شهروند قانونمند و مسئولیت پذیر شناخته شده باشیم. به یاد داشته باشید فرزندان هرگز با شعارهای کلیشه ایی تربیت نشدند و هرچه بوده قوه تصویر آنها و عمل والدین بوده است. زیرا هرچه بکاری همان درو خواهی کرد. هیچ پدر و مادری از اینکه فرزند متقلب داشته باشد احساس رضایت نمیکند چرا که تقلب یک قانون شکنی محرز است و باید به قبح این حرکت زشت بارها در خانواده اشاره کرد. افرادی که قوانین ساده خانواده را رعایت میکنند قاعدتا در مدرسه وجامعه بزرگتر به قوانین احترام میگذارند و فردی مسولیت پذیر خواهند بود. مسیولیت پذیری در تربیت فرزندان باعث تقویت حس احترام به حقوق دیگران میشود. رسیدن به این سطح استاندارهای مشخص و سادهای دارد که تاثیر چشم گیری در رفتار دانش آموز میگذارد. ابتدا والدین باید به فرزندان اطمینان قلبی دهند که نمره فقط یک عدد است واحساس ترس از کم شدن نمره را از فرزندشان با تعاملات مکرر دور کنند. تا دچار عواقب بدتر و جبران ناپذیرتر نشوند. زمانی که دانش آموزی در منزل از تقلب و نمره غیر واقعی خود با احساس فخر و پیروزی صحبت میکند والدین به جای تشویق و احساس رضایت بهتراست به صورت کاملا دوستانه به عواقب ناشی از قانون شکنی اشاره کنند و ایشان را از این حرکت ناپسند و پایمال کردن حق الناس بر حذر کنند. قابل ذکر است که مسئله تقلب در بین خانواده ایی که صرفا کسب نمره بالا مدنظر است به مراتب بیشتراست. والدین در بحث تربیت باید به روحیه مسئولیت پذیری در دانش آموزان به صورت جدی اهمیت دهند. چرا که عواقب آن در آیندهی نه چندان دور در شکل، عدم افزایش اعتماد به نفس، ضعف درسی دانش آموز و سرخوردگی دانش آموز گربیانگیر خانواده خواهد شد.
پژوهشگران حوزه آموزشی معتقدند درسالهای اخیر با تشکیل کلاسهای برخط و مجازی تقلب کردن به شکل گسترده ایی رایج شده هرچند آموزگاران راهکارهای مختلفی را انجام دادند همچنان مسئله تقلب در دانش آموزان رو به افزایش است و اگر خانواده به عنوان اصلیترین نهاد تربیتی به شکل اصولی این هنجارشکنی را حرکت ناپسند بر نشمارد همچنان شاهد این قانون شکنی توسط دانش آموزان خواهیم بود، زیرا در شرایط آموزش برخط ناظر اصلی رفتار دانش آموز آنهاست.
با سلام.عالی بود