گوناگون

فال حافظ امروز ۲۰ فروردین ۱۴۰۱

فال حافظ امروز ۲۰ فروردین ۱۴۰۱

پارسینه: امروز ۲۰ فروردین ماه مانند روال هر روز یکی از غزل های حافظ شیرازی را برایتان تعبیر و تفسیر می کنیم.

برای گرفتن فال حافظ و تعبیر و تفسیر آن باید علم و سواد کافی داشت. به همین دلیل تصمیم گرفته‌ایم تا هر روز تعبیر یکی از غزل های حافظ شیرازی را برایتان بگذاریم. امروز بیستم فروردین ماه به غزل شماره ۱۹۰ حافظ می پردازیم.

غزل شماره ۱۹۱ حافظ از زلف دراز و بلند و پر و پیچ و تاب محبوب سخن به میان می‌آورد که علامت و نشانه مو‌های بلند شاه ابواسحاق است. حافظ به دنبال یاری می‌گردد که از روی سخا با او وفادار باشد و در برابر بدکاری‌های حافظ چشم‌پوشی کرده و نیکوکاری نماید. آن محبوب با صدای آلات موسیقی پیام دل را به حافظ رسانده و با او می می‌نوشد.

تعبیر و تفسیر این غزل در فال حافظ شما

احساس تنهایی می‌کنی و اینکه هیچ‌کسی ارزش واقعی تو را نمی‌داند و دوست و غمخوار حقیقی نداری، با این حال اینکه انسان دوستی صمیمی نداشته باشد، خیلی بهتر از این است که با انسان‌های نادرست معاشرت کند. هرکسی را محرم اسرار دلت قرار نده و به راحتی به کسی اعتماد مکن زیرا تمام غم‌های دنیا به سوی دلت خواهد شد. حریفان تو در حال نیرنگ زدن هستند، مراقب خودت باش. به دنبال یاری باش که وفادار بوده و جوانه امید را دل تو بکارد، نه اینکه گره کار تو را محکم‌تر و کار را دشوارتر کند.

متن غزل شماره ۱۹۱ حافظ

آن کیست کز روی کرم با ما وفاداری کند
بر جای بدکاری چو من یک دم نکوکاری کند
اول به بانگ نای و نی آرد به دل پیغام وی
وان گه به یک پیمانه می با من وفاداری کند
دلبر که جان فرسود از او کام دلم نگشود از او
نومید نتوان بود از او باشد که دلداری کند
گفتم گره نگشوده‌ام زان طره تا من بوده‌ام
گفتا منش فرموده‌ام تا با تو طراری کند
پشمینه پوش تندخو از عشق نشنیده‌است بو
از مستیش رمزی بگو تا ترک هشیاری کند
چون من گدای بی‌نشان مشکل بود یاری چنان
سلطان کجا عیش نهان با رند بازاری کند
زان طره پرپیچ و خم سهل است اگر بینم ستم
از بند و زنجیرش چه غم هر کس که عیاری کند
شد لشکر غم بی عدد از بخت می‌خواهم مدد
تا فخر دین عبدالصمد باشد که غمخواری کند
با چشم پرنیرنگ او حافظ مکن آهنگ او
کان طره شبرنگ او بسیار طراری کند

معنی و تفسیر غزل شماره ۱۹۱ حافظ

بیت اول

آن کیست کز روی کرم با ما وفاداری کند
بر جای بدکاری چو من یک دم نکوکاری کند

آن چه‌کسی است و کجاست که از روی لطف به دوستی و وفاداری با من برخیزد. به من که آلوده به گناه هستم توجه کرده و در حق من نیکوکاری کند. این استفهام انکاری است، یعنی در اطرافم هیچ‌کسی نیست که چنین بزرگوار و جوانمرد باشد.

✦✦✦✦
بیت دوم

اول به بانگ نای و نی آرد به دل پیغام وی
وان گه به یک پیمانه می با من وفاداری کند

در ادامه بیت قبل: بدین گونه که ابتدا همراه با ساز و آواز پیام جانان را به دل من برساند و سپس با من هم‌پیمانه شده و در نوشیدن شراب همراه من باشد.

✦✦✦✦
بیت سوم

دلبر که جان فرسود از او کام دلم نگشود از او
نومید نتوان بود از او باشد که دلداری کند

با وجود اینکه جانم از دست محبوب خسته و فرسوده شد و آرزوی دلم را نداد؛ با این حال نمی‌توانم از او ناامید باشم و امیدوارم روزی دل مرا بدست آورد.

✦✦✦✦
بیت چهارم

گفتم گره نگشوده‌ام زان طره تا من بوده‌ام
گفتا منش فرموده‌ام تا با تو طراری کند

به یار گفتم که با اینکه زمان درازیست عاشقت هستم هنوز نتوانسته‌ام حتی یک گره از زلف تو را باز کنم یعنی اسیر زنجیر زلف یار هستم اما به وصالش دست نمی‌یابم. او به من گفت من از طره مویم چنین خواسته‌ام که دل تو را به تاراج ببرد و با تو دلبری و افسونگری کند.

✦✦✦✦
بیت پنجم

پشمینه پوش تندخو از عشق نشنیده‌است بو
از مستیش رمزی بگو تا ترک هشیاری کند

خرقه‌پوشان بداخلاق یعنی زاهدان و صوفیان از عشق هیچ بویی نبرده‌اند، یک رمز از حقایق عشق را برایشان بازگو کن تا مست شده و دست از این هوشیاری بردارند. یعنی زاهد اگر مست نیست چون عشق را نمی‌شناسد.

✦✦✦✦
بیت ششم

چون من گدای بی‌نشان مشکل بود یاری چنان
سلطان کجا عیش نهان با رند بازاری کند

برای فقیر بی‌نام و نشانی مثل من داشتن یاری در آن مقام و مرتبه بالا دور از دسترس است، چگونه امکان دارد که پادشاه با رند مقیم سر بازار، نظر و عشق پنهانی داشته باشد؟

✦✦✦✦
بیت هفتم

زان طره پرپیچ و خم سهل است اگر بینم ستم
از بند و زنجیرش چه غم هر کس که عیاری کند

من هیچ ترسی از بند و زنجیر گیسوان یار ندارم و تحمل جور زلف یار برایم آسان است. زیرا هرکس که مثل من راه عیاری را پیش گرفت، دیگر نباید از زندان و زنجیر بترسد.

✦✦✦✦
بیت هشتم

شد لشکر غم بی عدد از بخت می‌خواهم مدد
تا فخر دین عبدالصمد باشد که غمخواری کند

در راه عشق از هر جهت غم‌های فراوان به سوی من حمله‌ور می‌شوند و من از بخت و اقبال کمک می‌خواهم که عبدالصمد که مایه مباهات دین است غمخواری مرا بکند و با مهربانی خود غصه را از دلم بزداید.
فخرالدین عبدالصمد بحرآبادی از رجال، عالمان و اندیشمندان معاصر حافظ بوده است.

✦✦✦✦
بیت نهم

با چشم پرنیرنگ او حافظ مکن آهنگ او
کان طره شبرنگ او بسیار طراری کند

ای حافظ، با وجود چشمان پر از حیله و فریبی که یار دارد، قصد و نیت وصال او را نداشته باش، چراکه زلف سیاهش در دلبری بسیار بی‌رحم و یغماگر است.

معنی و تفسیر فال

معنی

۱- آیا کسی یافت می شود که از روی کرم و بخشش خود با ما وفاداری کرده و بجای بدکاریهای من، لحظه ای به من نیکی کند؟

۲- ابتدا با آواز خوش خود و ناله نی، پیغام یار و معشوق را به دلم رساند و سپس با دادن یک ساغر شراب، به من وفای به عهد خود را ثابت کند.

٣- اگرچه جان در غم دلبر فرسوده شد و مراد دلم از او حاصل نشد اما نباید از او مأیوس شد زیرا امید است که از ما دلجویی کند.

۴- به دلبر گفتم من تا خود بوده ام نتوانستم از گیسوی پرشكن گرهی باز کنم و او گفت که من خود به او دستور داده ام تا چون طراران، دست را به یغما برد.

۵- به آن صوفی تندخو و عربده کش که از عشق، بویی نبرده است، کمی از مستی و بیخودی اش بگو تا خود پرستی را رها کند و هوشیاری را کناری نهد.

۶- فقیر بی نام و نشانی چون من مشکل می تواند باری چون او داشته باشد، کی سلطان می تواند با قلندر بی سروپایی، در خلوت خود، به عیش و نوش بپردازد؟

۷۔ اگر از آن گیسوی خم اندر خم یار ستمی ببینم، آسان است، هر کس که عیاری و راهزنی کند نباید غمی از زنجیر و بند او داشته باشد.

۸- لشکر غم بی حد و حساب شد و من تنها از بخت و اقبال خود کمک می خواهم تا شاید مایه فخر و مباهات دین «عبد الصمد» به غمخواری از من سراغی گیرد.

۹- ای حافظ با وجود چشمان پرنیرنگ و افسون اما، قصد رفتن به سوی او مکن زیرا که گیسوی سیاه و شبرنگ او، سخت غارتگر دلهاست

تفسیر اول فال

به دنبال یار وفاداری هستی که با خوب و بد تو بسازد و فکر کسی در سر توست که خود می دانی بین شما تفاوت بسیاری است و وصال او بعيد به نظر می رسد. اگر در این راه اصرار داری باید خود را آماده مقابله با هرگونه مشکلی بکنی، اما صلاح تو در این است که از این فکر منصرف شوی. زیرا این راه بسیار پر نشیب و فراز است و سختی های بسیار دارد.

تفسیر دوم فال

راز دل خود را نزد هر کسی فاش نکنید که برخی افراد دنبال سواستفاده هستند و اعتماد کردن به آن ها غم و اندوه برای شما به همراه خواهد داشت.

مراقب حیله های حسودان باشید. تلاش کنید دوستی مورد اعتماد و باوفا پیدا کنید تا گره از کار شما بگشاید نه اینکه خودش باری بر دوش شما گردد. شاید به نظر برسد دیگران ارزش واقعی شما را نمی دانند اما اندوهگین نباشید، آینده روشنی در انتظار شماست. /اندیشه معاصر

ارسال نظر

اخبار مرتبط سایر رسانه ها
    اخبار از پلیکان

    نمای روز

    اخبار از پلیکان

    داغ

    حواشی پلاس

    صفحه خبر - وب گردی

    آخرین اخبار