انواع نقشهای والدی در تربیت فرزندان
پارسینه: یک روانشناس نوشت: در بین روشهای والدگری، بهترین شیوه فرزندپروری، شیوه مقتدرانه است که در کنار پذیرش بی قید و شرط فرزندان، کنترل و احترام به چارچوبها و قوانین اختصاصی خانواده را در بر دارد.
دکتر مهناز عسکریان روانشناس، استاد و عضو هیئت علمی دانشگاه، در ارتباط انواع نقشهای والدی در تربیت فرزندان نوشت: تربیت فرزندان، مهمترین نقش والدینی زوجین به حساب میآید. والدین از طریق فرزند پروری سعی میکنند برنامهای رو برای ارضای نیازهای فرزندانشان تدوین کنند. مهمترین این نیازها عبارتند از: امنیت یا تامین و حفظ سلامت - مراقبت -کنترل- برانگیختگی عقلانی و تحریک هوشی . ایجاداین برنامهها فرایند پیچیدهای را تشکیل میدهد که میتواند هریک چالشهای و مشکلات زیادی را پیش پای والدین بگذارد. با این وجود، ضروریست تا این برنامهها و عادات رفتاری، به منظور پاسخ دادن به نیاز سلامت بچهها از قبل ایجاد شده و حتی منجر به حفاظت بچهها در برابر سوانح و حوادث نیز باشد.
کارهایی مثل تنها نگذاشتن بچهها توی موقعیتهایی که بالقوه خطرناک به نظر میرسند و یا یاد گرفتن مهارتهای لازم برای مدیریت ناکامی و یا خشمی که هر پدر یا مادری به طور طبیعی در حین با سر و کله زدن با بچهها تجربه خواهند کرد. مهارتهای لازم برای فراهم کردن غذا و سرپناه ارضای نیازهای دلبستگی، همدلی، درک بچهها و فراهم کردن حمایت هیجانی از او میبایست در والدین ایجاد شده باشه تا آنها بتوانند از عهده مراقبت مطلوب از بچهها بر بیایند. خیلی از مشکلات رفتاری وقتی بروز میکنه که برنامه و روالهای معینی یا همان راههای معینی برای پاسخ به نیازهای اساسی بچه وجود نداشته باشد و الگو یا ساختار متناسبی برای روال تربیتی فرزندان در اختیار والدین نباشد. این الگوها و ساختارها موید سبکهای والدی است که هر یک میتواند تاثیرات انحصاری را بر تربیت فرزندان برجای بگذارد.
بازبینی یه سری مطالعات گستردهای که در مورد پدیده پدری و مادری یا همان والدی انجام شده پیشنهاد شده است که با ترکیب دو بعدرفتاری پذیرش و کنترل، چهار تا سبک والدی حاصل میگردد که هر کدام از آنها با پیامدهای رشدی معینی برای فرزندان در ارتباط است. در واقع بامریند، باتوجه به دو بعدپذیرش وکنترل، چهارتا شیوه فرزندپروری را معرفی میکند:
کارهایی مثل تنها نگذاشتن بچهها توی موقعیتهایی که بالقوه خطرناک به نظر میرسند و یا یاد گرفتن مهارتهای لازم برای مدیریت ناکامی و یا خشمی که هر پدر یا مادری به طور طبیعی در حین با سر و کله زدن با بچهها تجربه خواهند کرد. مهارتهای لازم برای فراهم کردن غذا و سرپناه ارضای نیازهای دلبستگی، همدلی، درک بچهها و فراهم کردن حمایت هیجانی از او میبایست در والدین ایجاد شده باشه تا آنها بتوانند از عهده مراقبت مطلوب از بچهها بر بیایند. خیلی از مشکلات رفتاری وقتی بروز میکنه که برنامه و روالهای معینی یا همان راههای معینی برای پاسخ به نیازهای اساسی بچه وجود نداشته باشد و الگو یا ساختار متناسبی برای روال تربیتی فرزندان در اختیار والدین نباشد. این الگوها و ساختارها موید سبکهای والدی است که هر یک میتواند تاثیرات انحصاری را بر تربیت فرزندان برجای بگذارد.
بازبینی یه سری مطالعات گستردهای که در مورد پدیده پدری و مادری یا همان والدی انجام شده پیشنهاد شده است که با ترکیب دو بعدرفتاری پذیرش و کنترل، چهار تا سبک والدی حاصل میگردد که هر کدام از آنها با پیامدهای رشدی معینی برای فرزندان در ارتباط است. در واقع بامریند، باتوجه به دو بعدپذیرش وکنترل، چهارتا شیوه فرزندپروری را معرفی میکند:
چهار شیوه فرزندپروری:
۱. قدرت طلب یا سلطه گر (مستبدانه)
۲. اقتدارطلب یا مقتدر (مقتدرانه)
۳. آسان گیر یا سهل انگار (سهل گیرانه)
۴. بی توجه یا نادیده انگار (نادیده انگارانه)
۱. والدین مقتدر: این والدین در ارتباط با فرزندانشان از روش گرم، پذیرا و کودک مدار توأم با اعمال کنترل معتدل استفاده میکنند. این شیوه به بچهها این امکان را میدهد تا مسئولیتهای متناسب با سنشان را به عهده بگیرندو زمینهای را پایه ریزی میکنند تا در آن بیشترین سود برای رشد بچهها به عنوان افرادی خودگردان و با کفایت فراهم بشود. والدینی که از این شیوه استفاده میکنند، باعث میشوند که بچهها یاد بگیرند که برای حل تعارضهای بین فردیشان بهتر است که از زاویه دید طرف مقابل هم به مسئله نگاه کنندو موارد را در فضایی از گفتگوی دوستانه بررسی کنند. این مجموعه از مهارتها برای حل همکارانه مسائل مفید است و باعث رشد مطلوب ارتباط با همسالان بچهها و در نتیجه ایجاد یک شبکه حمایت اجتماعی سالم و مفید برای فرد میشود. دراین شیوه دو بعد رفتاری پذیرش وکنترل هردو به وفور دیده میشود. دکتر مهناز عسکریان انواع نقشهای والدی در تربیت فرزندان
۲ . والدین سلطه گر یا قدرت طلب: بچههای والدینی که سبک سلطه گر دارند، در بزرگسالی گرایش به تبدیل شدن به افرادی خجالتی میباشند و از برقراری روابط صمیمانه دوری میکنند. سبک انضباط گرای افراطی این گروه از والدین به بچهها یاد میدهند که اطاعت بدون پرسشگری، یعنی اطاعت کورکورانه بهترین روش برای مدیریت اختلافات بین فردی و حل مسائل است. مشخصه این والدین وجود پذیرش توام با کنترل گری افراطی روی فرزند است. در این روش والدگری، پذیرش فرزندان کم است، ولی میزان کنترل زیاد میباشد.
۳. والدین سهل انگاریاآسان گیر : فرزندان والدین سهل انگاری که در اعمال انضباط برای تربیت بچهها کوتاهی میکنند. این دسته از کودکان در مرحله بزرگسالی، فاقد کفایت لازم برای دنبال کردن طرح و برنامه هایشان هستند و قابلیت کنترل تکانههای عصبی شان هم بسیارضعیف است. در یک جمله، در این روش والدگری، پذیرش فرزندان بالا بوده، ولی میزان کنترل کم است.
۴. والدین نادیده انگار یا بی توجه :کودکانی که پذیرش کمی از والدینشون دریافت کردند یا به سختی و مستبدانه تربیت شده اند و یا از نظارت کافی والدین بر رفتار فرزندانشان بیبهره بوده اند، در بزرگسالی دچار مشکلات سازگاری میشوند و ممکن است مجبور بشوندکه از خدمات خانواده درمانی استفاده کنند. به خصوص زمانی که سابقه تنبیه شدید بدنی هم در دوران کودکی وجود داشته باشه، این قضیه خیلی جدیتر پیامد به همراه خواهد داشت. کودکانی که درکودکی زیاد در معرض تنبیه بدنی قرار گرفته اند، یادمیگیرندکه از رفتارهای نامناسب پرخاشگرانه برای حل تعارضاشان استفاده میکنندو تمایل پیدا میکنند تا از پرخاشگری برای حل مسائل خودشان باهمسالانشان استفاده کنند. کودکانی که تنبیه بدنی افراطی شدهاند، در بزرگسالی در معرض خطر شکل گیری مشکلات رفتاری میشوند و درگیر رفتارهای زورگویی میشوند.
در بین روشهای والدگری فوق، بهترین شیوه فرزندپروری، شیوه مقتدرانه میباشد که در کنار پذیرش بی قید و شرط فرزندان، کنترل و احترام به چارچوبها و قوانین اختصاصی خانواده را در بر دارد. در نتیجه کودکان در این خانوادهها از اعتماد به نفس کافی برخوردار بوده، توان برونریزی هیجانات را در خانواده به شیوهای معقول و خانواده پسند دارا میباشد و همچنین کمتر خود را در معرض سرکوبیهای هیجانی و پنهانکاریهای پیاپی در مییابد./ اندیشه معاصر
۱. قدرت طلب یا سلطه گر (مستبدانه)
۲. اقتدارطلب یا مقتدر (مقتدرانه)
۳. آسان گیر یا سهل انگار (سهل گیرانه)
۴. بی توجه یا نادیده انگار (نادیده انگارانه)
۱. والدین مقتدر: این والدین در ارتباط با فرزندانشان از روش گرم، پذیرا و کودک مدار توأم با اعمال کنترل معتدل استفاده میکنند. این شیوه به بچهها این امکان را میدهد تا مسئولیتهای متناسب با سنشان را به عهده بگیرندو زمینهای را پایه ریزی میکنند تا در آن بیشترین سود برای رشد بچهها به عنوان افرادی خودگردان و با کفایت فراهم بشود. والدینی که از این شیوه استفاده میکنند، باعث میشوند که بچهها یاد بگیرند که برای حل تعارضهای بین فردیشان بهتر است که از زاویه دید طرف مقابل هم به مسئله نگاه کنندو موارد را در فضایی از گفتگوی دوستانه بررسی کنند. این مجموعه از مهارتها برای حل همکارانه مسائل مفید است و باعث رشد مطلوب ارتباط با همسالان بچهها و در نتیجه ایجاد یک شبکه حمایت اجتماعی سالم و مفید برای فرد میشود. دراین شیوه دو بعد رفتاری پذیرش وکنترل هردو به وفور دیده میشود. دکتر مهناز عسکریان انواع نقشهای والدی در تربیت فرزندان
۲ . والدین سلطه گر یا قدرت طلب: بچههای والدینی که سبک سلطه گر دارند، در بزرگسالی گرایش به تبدیل شدن به افرادی خجالتی میباشند و از برقراری روابط صمیمانه دوری میکنند. سبک انضباط گرای افراطی این گروه از والدین به بچهها یاد میدهند که اطاعت بدون پرسشگری، یعنی اطاعت کورکورانه بهترین روش برای مدیریت اختلافات بین فردی و حل مسائل است. مشخصه این والدین وجود پذیرش توام با کنترل گری افراطی روی فرزند است. در این روش والدگری، پذیرش فرزندان کم است، ولی میزان کنترل زیاد میباشد.
۳. والدین سهل انگاریاآسان گیر : فرزندان والدین سهل انگاری که در اعمال انضباط برای تربیت بچهها کوتاهی میکنند. این دسته از کودکان در مرحله بزرگسالی، فاقد کفایت لازم برای دنبال کردن طرح و برنامه هایشان هستند و قابلیت کنترل تکانههای عصبی شان هم بسیارضعیف است. در یک جمله، در این روش والدگری، پذیرش فرزندان بالا بوده، ولی میزان کنترل کم است.
۴. والدین نادیده انگار یا بی توجه :کودکانی که پذیرش کمی از والدینشون دریافت کردند یا به سختی و مستبدانه تربیت شده اند و یا از نظارت کافی والدین بر رفتار فرزندانشان بیبهره بوده اند، در بزرگسالی دچار مشکلات سازگاری میشوند و ممکن است مجبور بشوندکه از خدمات خانواده درمانی استفاده کنند. به خصوص زمانی که سابقه تنبیه شدید بدنی هم در دوران کودکی وجود داشته باشه، این قضیه خیلی جدیتر پیامد به همراه خواهد داشت. کودکانی که درکودکی زیاد در معرض تنبیه بدنی قرار گرفته اند، یادمیگیرندکه از رفتارهای نامناسب پرخاشگرانه برای حل تعارضاشان استفاده میکنندو تمایل پیدا میکنند تا از پرخاشگری برای حل مسائل خودشان باهمسالانشان استفاده کنند. کودکانی که تنبیه بدنی افراطی شدهاند، در بزرگسالی در معرض خطر شکل گیری مشکلات رفتاری میشوند و درگیر رفتارهای زورگویی میشوند.
در بین روشهای والدگری فوق، بهترین شیوه فرزندپروری، شیوه مقتدرانه میباشد که در کنار پذیرش بی قید و شرط فرزندان، کنترل و احترام به چارچوبها و قوانین اختصاصی خانواده را در بر دارد. در نتیجه کودکان در این خانوادهها از اعتماد به نفس کافی برخوردار بوده، توان برونریزی هیجانات را در خانواده به شیوهای معقول و خانواده پسند دارا میباشد و همچنین کمتر خود را در معرض سرکوبیهای هیجانی و پنهانکاریهای پیاپی در مییابد./ اندیشه معاصر
ارسال نظر