«تئوری همه چیز»؛ استیون هاوکینگ و عشق و خیانت

پارسینه: هاوکینگ که دچار اختلال عصبی و نخاطی شده است رفته رفته تمام بدنش را از دست رفته می بیند و به گفته ی پزشکان تنها دو سال مهلت زندگی دارد، اما به مسیر خودش ادامه می دهد...
چه چیز خاص تر از اینکه هیچ مرزی وجود نداشته باشه و برای تلاش انسان نیز نباید هیچ مرزی وجود داشته باشه، همگی ما متفاوت هستیم. هر چقدر زندگی سخت باشه ، همیشه کاری هست که بتونید انجام بدید و در آن موفق باشید تا زندگی هست امید هم هست.
(تئوری همه چیز) تلفیقی از یک فیلم زندگی نامه ای و درام است، در فیلم ما شرح داستان زندگی استیون هاوکینگ را میبینیم، بر مبنای کتاب :(سفر به ابدیت ،زندگی من با استیون) نوشته ی جین وایلد هاوکینگ، فیلم" جیمز مارش" با استفاده از عناصر درگیر کننده ی چهره ای چون هاوکینگ موفق شده مخاطب را با خودش و داستان فیلم درگیر کند استفاده از مثلث عشقی (جاناتان ،استیون ،جین)باعث شده عام ترین مخاطب سینما هم با مضمون درگیر کننده و ازلی و ابدی عشق و خیانت همراهی کند، وگرنه شرح زندگی استیون هاوکینگ و مصائب دراماتیک زندگی اش و پرداخت مسائل ثقیل علمی در پرده ی سینما نمی تواند جذابیت ایجاد کند.
تئوری فیلم معمولی میشد اگر که بازی ویژه ی ادی ردمین را نداشت ،ردمین که با شایستگی موفق به کسب اسکار بهترین بازیگر مرد سال شد در ساخته ی مارش به خوبی می درخشد، او برای اجرای این نقش مدتی از نزدیک با استیون هاوکینگ زندگی کرده است و همچنین با چند تن از مبتلایان بیماران ( ای ال اس) نشست و برخاست داشته است او به خوبی موفق می شود از زبان بدنش استفاده کند و واکنش های ناخودآگاهش را در براب محیط کنترل کند، از همین رو به درستی و بدون آنکه به ورطه ی اغراق بیفتد، نقش یک انسان مبتلا به این بیماری را ایفا می کند و این کمترین پاداش وزن کم کردن و کلاس رفتن های فشرده ی ردمین برای ایفای این نقش است .

او روایت گر یک چهره ی زمینی بوده و به همین دلیل تماشاگر می تواند بهتر با کاراکتر ارتباط برقرار کند،استیون ادامه ی زندگی اش را در دونوبت مدیون" جین" است، بار اول در سکانسی است که متوجه ی بیماری اش می شود و عشق جین او را به زندگی بر می گرداند و بار دوم سکانس موافقت جین برای زنده ماندن همسرش به قیمت لال شدنش است .



(تئوری همه چیز) تلفیقی از یک فیلم زندگی نامه ای و درام است، در فیلم ما شرح داستان زندگی استیون هاوکینگ را میبینیم، بر مبنای کتاب :(سفر به ابدیت ،زندگی من با استیون) نوشته ی جین وایلد هاوکینگ، فیلم" جیمز مارش" با استفاده از عناصر درگیر کننده ی چهره ای چون هاوکینگ موفق شده مخاطب را با خودش و داستان فیلم درگیر کند استفاده از مثلث عشقی (جاناتان ،استیون ،جین)باعث شده عام ترین مخاطب سینما هم با مضمون درگیر کننده و ازلی و ابدی عشق و خیانت همراهی کند، وگرنه شرح زندگی استیون هاوکینگ و مصائب دراماتیک زندگی اش و پرداخت مسائل ثقیل علمی در پرده ی سینما نمی تواند جذابیت ایجاد کند.
تئوری فیلم معمولی میشد اگر که بازی ویژه ی ادی ردمین را نداشت ،ردمین که با شایستگی موفق به کسب اسکار بهترین بازیگر مرد سال شد در ساخته ی مارش به خوبی می درخشد، او برای اجرای این نقش مدتی از نزدیک با استیون هاوکینگ زندگی کرده است و همچنین با چند تن از مبتلایان بیماران ( ای ال اس) نشست و برخاست داشته است او به خوبی موفق می شود از زبان بدنش استفاده کند و واکنش های ناخودآگاهش را در براب محیط کنترل کند، از همین رو به درستی و بدون آنکه به ورطه ی اغراق بیفتد، نقش یک انسان مبتلا به این بیماری را ایفا می کند و این کمترین پاداش وزن کم کردن و کلاس رفتن های فشرده ی ردمین برای ایفای این نقش است .

او روایت گر یک چهره ی زمینی بوده و به همین دلیل تماشاگر می تواند بهتر با کاراکتر ارتباط برقرار کند،استیون ادامه ی زندگی اش را در دونوبت مدیون" جین" است، بار اول در سکانسی است که متوجه ی بیماری اش می شود و عشق جین او را به زندگی بر می گرداند و بار دوم سکانس موافقت جین برای زنده ماندن همسرش به قیمت لال شدنش است .



ارسال نظر