جهانگیر الماسی در یادداشتی در خصوص فیلم جدید فرهادی نوشت:
فیلم آقای
فرهادی اثر متفاوت و بسیار ابتدایی است، اما در برخی موارد شما را تا نزدیکی ساحل اندیشه ،اثری مثل داستان توکیو یا مرگ در ونیز به پیش می برد.
نکته اینکه اثر فرهادی فارغ از زیباشناسی موضوعی یا ساختاری، در قالب تقسیم بندیهای متداول پست مدرنیستی و.. هم قرار نمی گیرد.
گاهی سادگی هایش را بسیار دوست دارم، اما یادمان نرود بسیاری از این احساسات و عمق متعلق به حضور و نقش آفرینی پاک وکلاسیک بازیگر نخست فیلم است.
در طراحی نقش کارکرد لبخند شخصیت آن قدر عمیق است که تاثیر حسی ژوکوند را یاد میآورد بی اغراق و آن جا که لبخند بدلیل واضحی محو می شود گویی عمارت انسانیت فرو می ریزد بسادگی هم چنانکه وقتی به ماجرا دقیق می شوی زندان بد بختی شکست و تراژدی زندگی چند نفر در جامعه ما به مبلغی در حدود هفت یا هشتصد دلار بسته است.
آن هم در یک کشور نفت و گاز و آهن و اورانیوم و طلا و نقره و مس .. خیز و هرکدام از این معادن قادرند بودجه سالها و حتی قرنی از زندگی مردم کشورهای دیگر را تامین کنند و این عمق فاجعه است.
اتحاد تخیل و واقعیت جاری در حقیقت زندگی مردمی ... بماند یا هویتی که فرهادی آن را با نشانه های بسیار ابتدایی و پیش پا افتاده می خواهد نه تعریف که رمز گشایی نماید.
در این موارد با آقای فرهادی همسو نیستم برای من حافظ و سعدی نشانههای سنت کج و هویت معوج نیستند این هزارو چهارصد سال کمیتش بسیار بیشتر از سه هزار سال دورتر است.
من فقط بخاطر پهلوانی رستم حضور ندارم دردهای توده مردم را در همیشه تاریخ بسنجیم چه بسا زخم ساسانی عمیقتر است. به هر حال فرهادی کار دیگری نیز ارایه می دهد، قاب تلویزیونی جای سینمایی را می رباید و این سوال چهره می کند؛ دیگر از لانگ شاتهای یانچو و کوبریک و فورد و کیا رستمی و کوروساوا در سینما خبری نخواهد بود.
باید تراژدی تلفن دستی بجای پرده عریض هفتاد و سی و پنج را باور کنیم؟ آن چنان که دیجیتال در برابر نگاتیو و مدرنیزم یازده بعدی و دنیای متاورس در برابر نگاتیو و .. را.
دلم میخواهد یک بار دیگر تاکید کنم بازیگری نقش نخست فیلم انقدر خوب است که ممکن است دیده نشود و این حیف است. این بازیگر درونش دریای مواجی بین قلب و مغز وجود دارد که بهانه همیشه زندگی است. مرز اسطوره و واقعیت انسان کوچولو در مسیر شدنی جاودانه و اقای فرهادی البته بسیار استادانه و دقیق مثل مینیاتور انرا نقش زده.
درود بر هردو یا علی؛
ارسال نظر