افزایش ظرفیت تاب آوردن در زندگی
پارسینه: “ظرفیت تاب آوری ما در قبال تجربههای زندگی” بستگی دارد تا “شدت و وخامت خود تجربه ها”.
تصور کنید که به شدت سرماخورده اید و چند شب است که خوب نخوابیده اید. با اوقات تلخی و بی حالی از رختخواب بلند میشوید و برای رفتن به سر کار، مدرسه یا دانشگاه آماده میشوید. باران هم از یک طرف میبارد و مسیر طولانی در پیش دارید. آهسته میرانید چرا که با ترافیک سنگینی مواجه اید. مشاجره با همسرتان هنگام خارج شدن از خانه نیز ذهن تان را به خود مشغول کرده است. همان طور که در جاده رانندگی میکنید، متوجه میشوید چرخ اتومبیل پنچر شده است. در این حین چه احساسی دارید؟
طاقت این یکی رو دیگه ندارم!
اکنون روز متفاوتی را تصور کنید:
سالم هستید و از سرماخوردگی خبری نیست و خوراک، ورزش و خواب خوبی داشته اید. شاداب از خواب بیدار میشوید. خورشید در آسمان میدرخشد. روز کاری نسبتا راحتی در پیش دارید و درست طبق برنامه عمل میکنید. هنگام خروج از خانه، همسرتان به گرمی و خوش رویی بدرقه تان میکند. موقع رانندگی در خیابان، یک نفر چراغ قرمز را رد کرده و با اتومبیل شما تصادف میکند. خوشبختانه کسی آسیبی نمیبیند. وحشت میکنید، اما وقتی متوجه میشوید فقط فلز و پلاستیک خسارت دیده، آرام میشوید. با راننده اتومبیل دیگر، صحبت میکنید و مدارکتان را به یکدیگر میدهید. اتومبیل شما هنوز حرکت میکند. تصمیم میگیرید فردا صبح به شرکت بیمه زنگ بزنید.
در این دو مثال چه اتفاقی افتاد؟ این دو مثال چه تفاوتی با هم دارند؟ ادامه مطالب را دنبال کنید:
در روز اول، با وجود اینکه شدت مشکل، نسبتا کم بود (پنچر شدن یک چرخ اتومبیل)، اما ظرفیت تحمل و تاب آوری شما نیز خیلی کم و محدود بود و از این رو احساس درماندگی کردید.
در روز دوم، شدت مشکل خیلی بیشتر بود (خسارت دیدن اتومبیل)، اما ظرفیت تحمل و تاب آوری شما نیز بالاتر بود، بنابراین درمانده نشدید.
این مثالها نشان میدهد احساس بهزیستی و خرسندی ما بیشتر به "ظرفیت تاب آوری ما در قبال تجربههای زندگی" بستگی دارد تا "شدت و وخامت خود تجربه ها".
افزایش چنین ظرفیتی در خود، به مرور زمان تحمل تجربیات دشوار را آسانتر میسازد و ما را به راحتی درمانده نمیسازد.
طاقت این یکی رو دیگه ندارم!
اکنون روز متفاوتی را تصور کنید:
سالم هستید و از سرماخوردگی خبری نیست و خوراک، ورزش و خواب خوبی داشته اید. شاداب از خواب بیدار میشوید. خورشید در آسمان میدرخشد. روز کاری نسبتا راحتی در پیش دارید و درست طبق برنامه عمل میکنید. هنگام خروج از خانه، همسرتان به گرمی و خوش رویی بدرقه تان میکند. موقع رانندگی در خیابان، یک نفر چراغ قرمز را رد کرده و با اتومبیل شما تصادف میکند. خوشبختانه کسی آسیبی نمیبیند. وحشت میکنید، اما وقتی متوجه میشوید فقط فلز و پلاستیک خسارت دیده، آرام میشوید. با راننده اتومبیل دیگر، صحبت میکنید و مدارکتان را به یکدیگر میدهید. اتومبیل شما هنوز حرکت میکند. تصمیم میگیرید فردا صبح به شرکت بیمه زنگ بزنید.
در این دو مثال چه اتفاقی افتاد؟ این دو مثال چه تفاوتی با هم دارند؟ ادامه مطالب را دنبال کنید:
در روز اول، با وجود اینکه شدت مشکل، نسبتا کم بود (پنچر شدن یک چرخ اتومبیل)، اما ظرفیت تحمل و تاب آوری شما نیز خیلی کم و محدود بود و از این رو احساس درماندگی کردید.
در روز دوم، شدت مشکل خیلی بیشتر بود (خسارت دیدن اتومبیل)، اما ظرفیت تحمل و تاب آوری شما نیز بالاتر بود، بنابراین درمانده نشدید.
این مثالها نشان میدهد احساس بهزیستی و خرسندی ما بیشتر به "ظرفیت تاب آوری ما در قبال تجربههای زندگی" بستگی دارد تا "شدت و وخامت خود تجربه ها".
افزایش چنین ظرفیتی در خود، به مرور زمان تحمل تجربیات دشوار را آسانتر میسازد و ما را به راحتی درمانده نمیسازد.
منبع: سایت دکتر مهدی شاهمرادی
ارسال نظر