آیا دوام ازدواج های امروزی از قبل کمتر شده؟
پارسینه: همانطور که میدانید امروزه ازدواجها بی دوام شده اند و اکثرا پس از مدتی از هم میپاشند، دلیل این موضوع را در ادامه بررسی میکنیم.
علت ازدواجهای بی دوام امروزی
هر وقت زن و شوهرهای ۹۰ سالهرا در پارک میبینم این سوال در ذهنم جرقهمیزند کهچهچیزی باعث شدهازدواجشان این همهسال پایدار بماند؛ و چطور ما میتوانیم مثل آنها برای همیشهکنار یکدیگر زندگی خوبی داشتهباشیم.
ازدواج و زندگیهای آدامسی در اصطلاح بهازدواجهایی گفتهمیشود کهابتدای آن همهچیز خوب و شیرینی است، ولی بعد از گذشت مدتی و با برخورد کردن با یک سری مشکلات، ازدواج بی معنی شدهو از هم میپاشد.
چرا امروزهازدواجها کم دوام شدهاند؟
شاید این مسئلهبرای خیلیها کلیشهای باشد، اما یکی از رازهای ازدواجهای با دوام همین ارتباط هاست. قبل از ازدواج دربارهارزشهای خود بگویید و از سازگار بودنشان اطمینان حاصل کنید. بهعنوان مثال فقط دربارهبچهدار شدن صحبت نکنید دربارهتربیت و بزرگ کردنشان هم بگویید. دربارهمسائل مالی بگویید، دربارهنحوهدرآوردن پول و زمانی کهمیخواهید بازنشستهشوید. پس از ازدواج دربارهخوشحالیها و ناراحتی ها، دربارهچیزهایی کهبهشما حس خوبی میدهند و بالعکس چیزهایی کهحس بدی میدهند، چهچیزی شما را بهوجد میآورد و چهچیزی کسل میکند. هیچوقت بهبهانهکم حرف بودن این مسائل را نادیدهنگیرید. البتهکم حرفها هم ممکن است زندگی موفقی داشتهباشند در صورتی کهبدانند چگونهدربارهاحساساتشان حرف بزنند.
«با یک رانندهتاکسی دربارهبهتر بودن ازدواجهای سنتی و زندگی شیرین و پایدار نسل قدیم حتی در سختترین مشکلات صحبت میکردیم. واژهسازی قشنگی کرد. گفت زندگیهای الان شدهزندگیهای آدامسی. اولش شیرین است، اما بعد کهبی مزهشد آن را دور میاندازند.» در ادامهنگاهی روان شناسانهبهچرایی این موضوع و راهحلهای مدیریت آن خواهیم داشت.
دلایل کم دوامتر شدن زندگیهای مشترک امروزی
دربارهعشق و علاقهدر زندگی مشترک، باورهای فرهنگی زیادی وجود دارد از جملهاین کهازدواج باعث از بین رفتن عشق میشود یا رابطههمهزن و شوهرها بعد از گذشت چند سال سرد میشود یا حتی همین اصطلاح زندگی آدامسی کهدربارهزندگیهای امروزی استفادهمیشود. اما آیا واقعا عشق بعد از چند سال زندگی مشترک تمام میشود؟ پاسخ بهاین سوالات نیازمند داشتن یک دیدگاهچند جانبهبهمسئلهعشق و ازدواج است.
برای مثال شاید یکی از علل این کهزندگیهای امروزی کم دوامتر و سستتر بهنظر میآیند، تغییر سطح توقعات و آگاهی همسران بهخصوص زن ها، دربارهزندگی مشترک و از بین رفتن تدریجی تابوی طلاق و جدایی باشد. احتمالا چند دهقبل، اگر زن و شوهرها از زندگی مشترک شان ناراضی بودند، بهخاطر هنجارهای سفت و سخت اجتماعی کمتر بهسمت جدایی و طلاق کشیدهمیشدند.
تصورهای اشتباهدربارهکاهش عشق با گذشت زمان
آیا واقعا ازدواج و گذشت چند سال از زندگی مشترک، منجر بهکاهش عشق بین افراد میشود؟ برای پاسخ بهاین سوال، بهتر است اشارهای داشتهباشیم بهیک نظریهدربارهعشق. عشق مفهومی انتزاعی است و بدون شک تعریف آن با استفادهاز واژهها یکی از دشوارترین کارهاست.
راهکارهایی برای دوام ازدواج
این در حالی است کهحتی دربارهماهیت عشق هیچ نظریهمشترک و عموماً پذیرفتهشدهای وجود ندارد. در این میان نظریهعشق «رابرت جی استرنبرگ» بیش از دیگر نظریات مورد توجهروان شناسان قرار گرفتهاست. «استرنبرگ» نظریهای ارائهدادهاست کهدر آن عشق را بهشکل یک مثلث تصور میکند. او میگوید کهعشق مرکب از سهبخش است:صمیمیت، شور و شوق (شهوت) و تصمیم (تعهد). جالب است بدانید بیشتر مردم تنها مولفهشور و شوق را نشانهعشق میدانند و، چون بهصورت طبیعی در ابتدای زندگی مشترک این مولفهپررنگتر و قویتر است، این برداشت را دارند کهاوایل زندگی بیشتر عاشق یکدیگر بودهاند و بهمرور زمان از عشق آنها کاستهشدهاست.
این در حالی است کهمعمولا بهمرور زمان دو جنبهدیگر عشق یعنی صمیمیت و تعهد پختهتر و قویتر خواهد شد و آن چهتعیین کنندهیک رابطهمشترک موفق است، تعادل بین این سهمولفهاست. شور و شوق بعد انگیزشی رابطهاست و در واقع، آن چیزی است کهباعث میشود زن و شوهرها برای یکدیگر جذاب و خواستنی باشند بنابراین بسیار طبیعی است کهدر ابتدای زندگی، بیشترین بخش رابطهزن و شوهرها را بهخود اختصاص دهد. بهمرور زمان و با شناخت بیشتر، زن و شوهرها در دیگر جنبهها با یکدیگر صمیمیت پیدا میکنند.
برای مثال صمیمیت عاطفی، روان شناختی، عقلانی، معنوی، اجتماعی و تفریحی، زیبایی شناختی و ... یعنی زن و شوهرها بدون شور و هیجان اولیهمیتوانند در آرامش از صمیمیت چند جانبهدر زندگی شان لذت ببرند و بهاین رابطهرضایت بخش احساس تعهد و تعلق داشتهباشند.
احتمالا بعد از گذشت چندین سال و گاهی چند دهه، دیگر تنها شور و هیجان نیست کهبرای آنها لذت بخش است بلکهصحبت کردن با یکدیگر، درد دل کردن، کمک و همکاری کردن، تفریح کردن، در میان گذاشتن عمیقترین احساسات و نیازها با یکدیگر، همدل بودن با هم و ... میتواند بهاندازهشور و شوق اولیهبرای زن و شوهرها رضایت بخش و ارضا کنندهباشد؛ بنابراین همان طور کهگفتم اوضاع دوام عشق آن قدرها هم بد نیست! لازم نیست با از بین رفتن شور و شوق اولیهناامید شدهو احساس کنیم ازدواج مان دارد از دست میرود. کافی است دیدگاهمتعادلتر و منطقی تری دربارهعشق و دوست داشتن داشتهباشیم و از باورهای منفی یا باورهای مثبت غیر واقع بینانهدست بکشیم.
چگونهزندگی مشترک بادوامی داشتهباشیم؟
توصیههایی برای افزایش رضایتمندی از زندگی مشترک
یاد گرفتیم عشق و دوست داشتن باید چند جانبهباشد و با کم رنگ شدن یک جنبهاز آن، نباید از ازدواج مان نا امید شویم، چهکار کنیم کهدر گذر زمان زندگی مشترک مان رضایت بخش باقی بماند؟
گفتگو کنید:در زندگی مشترک، تنها گفت و گوی دو نفرهاست کهمیتواند منجر بهحل مشکل و تعارض شود، اما گفتگو کردن آداب و شرایط خاصی دارد. در یک گفتگو شما باید هم گویندهخوبی باشید و هم شنوندهخوبی. بهخصوص خوب شنیدن را تمرین کنید. گفتگو فرصتی است برای حل مسئلهبهگونهای کهتا حد امکان خواستههای دو طرف برآوردهشود، نهاین کهمیدانی باشد برای جنگ قدرت.
با یکدیگر وقت بگذرانید: کار زیاد، مشغلهفرزندان و ... بهانههای خوبی نیستند برای غافل شدن از یکدیگر. فعالیتهای دو نفرهمانند پارک رفتن، فیلم دیدن و هر فعالیتی کهبرای هر دوی شما جذاب است میتواند باعث افزایش رضایتمندی شما از زندگی مشترک شود.
ابراز احساسات کنید: این حرفها کهاز ما گذشته، من با رفتارم دوست داشتنم را نشان میدهم و نیازی بهگفتن نیست و ... را فراموش کنید. با گفتن یک جملهمحبت آمیز یا قدرشناسانه، خرید یک شاخهگل و ... بههمسرتان نشان دهید کهچقدر بهاو علاقهدارید و معجزهآن را ببینید!
هر وقت زن و شوهرهای ۹۰ سالهرا در پارک میبینم این سوال در ذهنم جرقهمیزند کهچهچیزی باعث شدهازدواجشان این همهسال پایدار بماند؛ و چطور ما میتوانیم مثل آنها برای همیشهکنار یکدیگر زندگی خوبی داشتهباشیم.
ازدواج و زندگیهای آدامسی در اصطلاح بهازدواجهایی گفتهمیشود کهابتدای آن همهچیز خوب و شیرینی است، ولی بعد از گذشت مدتی و با برخورد کردن با یک سری مشکلات، ازدواج بی معنی شدهو از هم میپاشد.
چرا امروزهازدواجها کم دوام شدهاند؟
شاید این مسئلهبرای خیلیها کلیشهای باشد، اما یکی از رازهای ازدواجهای با دوام همین ارتباط هاست. قبل از ازدواج دربارهارزشهای خود بگویید و از سازگار بودنشان اطمینان حاصل کنید. بهعنوان مثال فقط دربارهبچهدار شدن صحبت نکنید دربارهتربیت و بزرگ کردنشان هم بگویید. دربارهمسائل مالی بگویید، دربارهنحوهدرآوردن پول و زمانی کهمیخواهید بازنشستهشوید. پس از ازدواج دربارهخوشحالیها و ناراحتی ها، دربارهچیزهایی کهبهشما حس خوبی میدهند و بالعکس چیزهایی کهحس بدی میدهند، چهچیزی شما را بهوجد میآورد و چهچیزی کسل میکند. هیچوقت بهبهانهکم حرف بودن این مسائل را نادیدهنگیرید. البتهکم حرفها هم ممکن است زندگی موفقی داشتهباشند در صورتی کهبدانند چگونهدربارهاحساساتشان حرف بزنند.
«با یک رانندهتاکسی دربارهبهتر بودن ازدواجهای سنتی و زندگی شیرین و پایدار نسل قدیم حتی در سختترین مشکلات صحبت میکردیم. واژهسازی قشنگی کرد. گفت زندگیهای الان شدهزندگیهای آدامسی. اولش شیرین است، اما بعد کهبی مزهشد آن را دور میاندازند.» در ادامهنگاهی روان شناسانهبهچرایی این موضوع و راهحلهای مدیریت آن خواهیم داشت.
دلایل کم دوامتر شدن زندگیهای مشترک امروزی
دربارهعشق و علاقهدر زندگی مشترک، باورهای فرهنگی زیادی وجود دارد از جملهاین کهازدواج باعث از بین رفتن عشق میشود یا رابطههمهزن و شوهرها بعد از گذشت چند سال سرد میشود یا حتی همین اصطلاح زندگی آدامسی کهدربارهزندگیهای امروزی استفادهمیشود. اما آیا واقعا عشق بعد از چند سال زندگی مشترک تمام میشود؟ پاسخ بهاین سوالات نیازمند داشتن یک دیدگاهچند جانبهبهمسئلهعشق و ازدواج است.
برای مثال شاید یکی از علل این کهزندگیهای امروزی کم دوامتر و سستتر بهنظر میآیند، تغییر سطح توقعات و آگاهی همسران بهخصوص زن ها، دربارهزندگی مشترک و از بین رفتن تدریجی تابوی طلاق و جدایی باشد. احتمالا چند دهقبل، اگر زن و شوهرها از زندگی مشترک شان ناراضی بودند، بهخاطر هنجارهای سفت و سخت اجتماعی کمتر بهسمت جدایی و طلاق کشیدهمیشدند.
تصورهای اشتباهدربارهکاهش عشق با گذشت زمان
آیا واقعا ازدواج و گذشت چند سال از زندگی مشترک، منجر بهکاهش عشق بین افراد میشود؟ برای پاسخ بهاین سوال، بهتر است اشارهای داشتهباشیم بهیک نظریهدربارهعشق. عشق مفهومی انتزاعی است و بدون شک تعریف آن با استفادهاز واژهها یکی از دشوارترین کارهاست.
راهکارهایی برای دوام ازدواج
این در حالی است کهحتی دربارهماهیت عشق هیچ نظریهمشترک و عموماً پذیرفتهشدهای وجود ندارد. در این میان نظریهعشق «رابرت جی استرنبرگ» بیش از دیگر نظریات مورد توجهروان شناسان قرار گرفتهاست. «استرنبرگ» نظریهای ارائهدادهاست کهدر آن عشق را بهشکل یک مثلث تصور میکند. او میگوید کهعشق مرکب از سهبخش است:صمیمیت، شور و شوق (شهوت) و تصمیم (تعهد). جالب است بدانید بیشتر مردم تنها مولفهشور و شوق را نشانهعشق میدانند و، چون بهصورت طبیعی در ابتدای زندگی مشترک این مولفهپررنگتر و قویتر است، این برداشت را دارند کهاوایل زندگی بیشتر عاشق یکدیگر بودهاند و بهمرور زمان از عشق آنها کاستهشدهاست.
این در حالی است کهمعمولا بهمرور زمان دو جنبهدیگر عشق یعنی صمیمیت و تعهد پختهتر و قویتر خواهد شد و آن چهتعیین کنندهیک رابطهمشترک موفق است، تعادل بین این سهمولفهاست. شور و شوق بعد انگیزشی رابطهاست و در واقع، آن چیزی است کهباعث میشود زن و شوهرها برای یکدیگر جذاب و خواستنی باشند بنابراین بسیار طبیعی است کهدر ابتدای زندگی، بیشترین بخش رابطهزن و شوهرها را بهخود اختصاص دهد. بهمرور زمان و با شناخت بیشتر، زن و شوهرها در دیگر جنبهها با یکدیگر صمیمیت پیدا میکنند.
برای مثال صمیمیت عاطفی، روان شناختی، عقلانی، معنوی، اجتماعی و تفریحی، زیبایی شناختی و ... یعنی زن و شوهرها بدون شور و هیجان اولیهمیتوانند در آرامش از صمیمیت چند جانبهدر زندگی شان لذت ببرند و بهاین رابطهرضایت بخش احساس تعهد و تعلق داشتهباشند.
احتمالا بعد از گذشت چندین سال و گاهی چند دهه، دیگر تنها شور و هیجان نیست کهبرای آنها لذت بخش است بلکهصحبت کردن با یکدیگر، درد دل کردن، کمک و همکاری کردن، تفریح کردن، در میان گذاشتن عمیقترین احساسات و نیازها با یکدیگر، همدل بودن با هم و ... میتواند بهاندازهشور و شوق اولیهبرای زن و شوهرها رضایت بخش و ارضا کنندهباشد؛ بنابراین همان طور کهگفتم اوضاع دوام عشق آن قدرها هم بد نیست! لازم نیست با از بین رفتن شور و شوق اولیهناامید شدهو احساس کنیم ازدواج مان دارد از دست میرود. کافی است دیدگاهمتعادلتر و منطقی تری دربارهعشق و دوست داشتن داشتهباشیم و از باورهای منفی یا باورهای مثبت غیر واقع بینانهدست بکشیم.
چگونهزندگی مشترک بادوامی داشتهباشیم؟
توصیههایی برای افزایش رضایتمندی از زندگی مشترک
یاد گرفتیم عشق و دوست داشتن باید چند جانبهباشد و با کم رنگ شدن یک جنبهاز آن، نباید از ازدواج مان نا امید شویم، چهکار کنیم کهدر گذر زمان زندگی مشترک مان رضایت بخش باقی بماند؟
گفتگو کنید:در زندگی مشترک، تنها گفت و گوی دو نفرهاست کهمیتواند منجر بهحل مشکل و تعارض شود، اما گفتگو کردن آداب و شرایط خاصی دارد. در یک گفتگو شما باید هم گویندهخوبی باشید و هم شنوندهخوبی. بهخصوص خوب شنیدن را تمرین کنید. گفتگو فرصتی است برای حل مسئلهبهگونهای کهتا حد امکان خواستههای دو طرف برآوردهشود، نهاین کهمیدانی باشد برای جنگ قدرت.
با یکدیگر وقت بگذرانید: کار زیاد، مشغلهفرزندان و ... بهانههای خوبی نیستند برای غافل شدن از یکدیگر. فعالیتهای دو نفرهمانند پارک رفتن، فیلم دیدن و هر فعالیتی کهبرای هر دوی شما جذاب است میتواند باعث افزایش رضایتمندی شما از زندگی مشترک شود.
ابراز احساسات کنید: این حرفها کهاز ما گذشته، من با رفتارم دوست داشتنم را نشان میدهم و نیازی بهگفتن نیست و ... را فراموش کنید. با گفتن یک جملهمحبت آمیز یا قدرشناسانه، خرید یک شاخهگل و ... بههمسرتان نشان دهید کهچقدر بهاو علاقهدارید و معجزهآن را ببینید!
منبع: مجله فنجان
ارسال نظر