مراقب کلامتان باشید، چون کلام باد هوا نیست
پارسینه: انسان متمدن آموخت که خاصیت ابزار کلام بسیار بسیار تاثیرگذارتر، عمیقتر و آسیب زنندهتر از سنگی است که انسانهای غیرمتمدن از آن بهره میگرفتند، زیرا کلمات در مقایسه با سنگها هم از تنوع بیشتری برخوردارند و هم قدرت آنها فراتر بوده و دقیقا میتوانند هدفی را نشانه بگیرند که آسیب زنندهتر بوده و قدرت از پا درآوردن بیشتری را ایفا نماید.
دکتر مهناز عسکریان عضو هیئت علمی، مدیر گروه روانشناسی و استاد دانشگاه در مصاحبه با خبرنگار در ارتباط مراقبت در بیان و گفتار و تاثیر آن در زندگی افراد گفتند:
انسانها مدعی هستند که تمدن، زندگی اجتماعی بشر را زیرورو کرده و فرهنگ نقش بسزایی را در پیدایش این تمدن که بدان میبالیم ایفا نموده است. انسانهای نخستین تا قبل از شکل گیری تمدن از ابزارهای طبیعی، چون سنگها و کلوخها استفاده میکردند، تا بتوانند خشم و خشونت و اعتراضشان را به همنوعان خود منتقل نمایند، اما روزی که تمدن شکل گرفت، انسانهای نخستین، سنگها را در پشت دروازه تمدن جا گذاشته و با ابزاری، چون کلام با پیدایش زبان، وارد شدند.
به قول فروید:خشونت کلامی مخربتر از خشونت فیزیکی است، پس حرف باد هوا نیست.
دکتر عسکریان افزودند: انسان متمدن آموخت که خاصیت ابزار کلام بسیار بسیار تاثیرگذارتر، عمیقتر و آسیب زنندهتر از سنگی است که انسانهای غیرمتمدن از آن بهره میگرفتند، زیرا کلمات در مقایسه با سنگها هم از تنوع بیشتری برخوردارند و هم قدرت آنها فراتر بوده و دقیقا میتوانند هدفی را نشانه بگیرند که آسیب زنندهتر بوده و قدرت از پا درآوردن بیشتری را ایفا نماید.
درد کلام تلخ، به مراتب بیشتر از درد سنگی است که نثار دیگران میکنیم، زیرا کلامی که پرتاب میشود، میتواند به نقطهای اصابت کند که تمام دردها، آزردگیها و حسرتهای فرد مقابل در آن تجمع یافته و کوچکترین ضربه میتواند اورا از پا در آورد. زیرا جای کبودی سنگ چند روز بعد از بین میرود، اما جای کلام تلخ تا آخر عمر برجای میماند. از سویی توان گریختن و فرارکردن از سنگهایی که پرتاب میشود، برای افراد هست، اما امکان گریختن از کلامی که بر روان و اعتقادات او سرازیر میشود، برای هیچ فردی با هر ضریب تحملی نیست.
این روانشناس گفت: شاید بتوان از جراحت کلامهای کشنده و مخرب با سکوت عبور کرد، اما این عبور به منزله درمان جراحت کلام نیست، بلکه مسکنی است که بر درد التیام نیافتهای که زخمش را برجای گذارده و حتی در گوشههایی از روان انسان رخنه کرده که قدرت دسترسی به آن توسط خود یا هیچ روانکاوی نمیباشد. به همین دلیل است که هیچ قدرتی توان ترمیم این زخمها را ندارد، زیرا کلام علی رغم سنگها، ظرفیت حمل حجم زیادی از خشونتها، انزجارها و تنفرهای مارا در خود داشته و ما میتوانیم با تیز کردن گوشههای کلام با استفاده از کاربرد لحن در کلام، نفوذپذیری آن رادوصدچندان کنیم. تا جائیکه لحن میتواند به کمک تخریب کلام بشتابد و آن را مزین به پیام دوستی و خیرخواهی نماید که اثر آن چندبرابر دلخراشتر خواهد بود.
مدیر گروه روانشناسی در مورد لحن دوستانه و تاثیر آن گفتند: آنجائیکه کلام تلخ با لحن دوستانه و خیرخواهانه بر نقطهای از زخمهای تازهای از پیکره انسانها، با قدرت و شدت انزجارها و انتقام جوییها وارد میآید، دیگر راه گریزی بر هیچ انسان بی سلاحی بر جا نمیماند و آنجاست که با کلمات میتوان انسانی را از پادرآورد با این تصور غلط که حرف باد هواست.
به قول حمید مصدق: تو میتوانی به من زندگی ببخشی و میتوانی از من آنچه را که میبخشی پس بگیری.
در پایان دکتر مهناز عسکریان اینگونه مطلب را به پایان رساندند: پس بیاییم مراقب کلامی که جاری میشود باشیم و از آن به بهترین نحو و با لحنی امیدبخش و التیام دهنده استفاده کنیم و با این تصور که حرف باد هواست، دنیای آدمهارا بر سرشان خراب نکنیم. هرکس بتواند قدرت کلام خود را تحت کنترل قرار دهد، میتواند نقش موثری را در التیام دردهای همنوعانش ایفا نماید و چه زیباست یاد بگیریم که کلام را از باد هوا به نسیم امید بخش و آواز خوش التیام، مبدل سازیم./ اندیشه معاصر
انسانها مدعی هستند که تمدن، زندگی اجتماعی بشر را زیرورو کرده و فرهنگ نقش بسزایی را در پیدایش این تمدن که بدان میبالیم ایفا نموده است. انسانهای نخستین تا قبل از شکل گیری تمدن از ابزارهای طبیعی، چون سنگها و کلوخها استفاده میکردند، تا بتوانند خشم و خشونت و اعتراضشان را به همنوعان خود منتقل نمایند، اما روزی که تمدن شکل گرفت، انسانهای نخستین، سنگها را در پشت دروازه تمدن جا گذاشته و با ابزاری، چون کلام با پیدایش زبان، وارد شدند.
به قول فروید:خشونت کلامی مخربتر از خشونت فیزیکی است، پس حرف باد هوا نیست.
دکتر عسکریان افزودند: انسان متمدن آموخت که خاصیت ابزار کلام بسیار بسیار تاثیرگذارتر، عمیقتر و آسیب زنندهتر از سنگی است که انسانهای غیرمتمدن از آن بهره میگرفتند، زیرا کلمات در مقایسه با سنگها هم از تنوع بیشتری برخوردارند و هم قدرت آنها فراتر بوده و دقیقا میتوانند هدفی را نشانه بگیرند که آسیب زنندهتر بوده و قدرت از پا درآوردن بیشتری را ایفا نماید.
درد کلام تلخ، به مراتب بیشتر از درد سنگی است که نثار دیگران میکنیم، زیرا کلامی که پرتاب میشود، میتواند به نقطهای اصابت کند که تمام دردها، آزردگیها و حسرتهای فرد مقابل در آن تجمع یافته و کوچکترین ضربه میتواند اورا از پا در آورد. زیرا جای کبودی سنگ چند روز بعد از بین میرود، اما جای کلام تلخ تا آخر عمر برجای میماند. از سویی توان گریختن و فرارکردن از سنگهایی که پرتاب میشود، برای افراد هست، اما امکان گریختن از کلامی که بر روان و اعتقادات او سرازیر میشود، برای هیچ فردی با هر ضریب تحملی نیست.
این روانشناس گفت: شاید بتوان از جراحت کلامهای کشنده و مخرب با سکوت عبور کرد، اما این عبور به منزله درمان جراحت کلام نیست، بلکه مسکنی است که بر درد التیام نیافتهای که زخمش را برجای گذارده و حتی در گوشههایی از روان انسان رخنه کرده که قدرت دسترسی به آن توسط خود یا هیچ روانکاوی نمیباشد. به همین دلیل است که هیچ قدرتی توان ترمیم این زخمها را ندارد، زیرا کلام علی رغم سنگها، ظرفیت حمل حجم زیادی از خشونتها، انزجارها و تنفرهای مارا در خود داشته و ما میتوانیم با تیز کردن گوشههای کلام با استفاده از کاربرد لحن در کلام، نفوذپذیری آن رادوصدچندان کنیم. تا جائیکه لحن میتواند به کمک تخریب کلام بشتابد و آن را مزین به پیام دوستی و خیرخواهی نماید که اثر آن چندبرابر دلخراشتر خواهد بود.
مدیر گروه روانشناسی در مورد لحن دوستانه و تاثیر آن گفتند: آنجائیکه کلام تلخ با لحن دوستانه و خیرخواهانه بر نقطهای از زخمهای تازهای از پیکره انسانها، با قدرت و شدت انزجارها و انتقام جوییها وارد میآید، دیگر راه گریزی بر هیچ انسان بی سلاحی بر جا نمیماند و آنجاست که با کلمات میتوان انسانی را از پادرآورد با این تصور غلط که حرف باد هواست.
به قول حمید مصدق: تو میتوانی به من زندگی ببخشی و میتوانی از من آنچه را که میبخشی پس بگیری.
در پایان دکتر مهناز عسکریان اینگونه مطلب را به پایان رساندند: پس بیاییم مراقب کلامی که جاری میشود باشیم و از آن به بهترین نحو و با لحنی امیدبخش و التیام دهنده استفاده کنیم و با این تصور که حرف باد هواست، دنیای آدمهارا بر سرشان خراب نکنیم. هرکس بتواند قدرت کلام خود را تحت کنترل قرار دهد، میتواند نقش موثری را در التیام دردهای همنوعانش ایفا نماید و چه زیباست یاد بگیریم که کلام را از باد هوا به نسیم امید بخش و آواز خوش التیام، مبدل سازیم./ اندیشه معاصر
ارسال نظر