گوناگون

بورس در دولت سیزدهم به کدام سمت می‌رود؟

بورس در دولت سیزدهم به کدام سمت می‌رود؟

پارسینه: بورس در دولت سیزدهم به کدام سمت می‌رود؟ این مهمترین پرسشی است که فعالان بازار سرمایه این روزها در جستجوی پاسخ به آن هستند.

بورس در دولت سیزدهم به کدام سمت می‌رود؟
تحریریه پارسینه - گروه اقتصادی: بورس تهران اکنون حدود ۵۴ سال قدمت دارد، این در حالی است که در تمام طول این مدت، وضعیت بورس، هیچ‌گاه از سیاست جدا نبوده است. نوسانات قیمت نفت، تغییر در قوانین، عزل و نصب مدیران و شاید از همه مهم‌تر نرخ تورم، اصلی‌ترین متغیر‌هایی بوده اند که همزمان، پایی در زمین سیاست داشته اند و پایی در زمین اقتصاد و البته بورس را هم تحت تاثیر قرار داده اند. اما حالا که چند صباحی بیشتر به آغاز به کار دولت سیزدهم به ریاست سید ابراهیم رئیسی باقی نمانده، آیا می‌توان در مورد آینده بورس در دولت جدید پیش بینی‌هایی ارائه داد؟

بورس تهران از کجا به کجا رسید؟
بورس تهران عملا دوره جدید فعالیت خود را از سال ۱۳۶۸ آغاز کرد. در فاصله سال‌های ۱۳۵۷ تا ۱۳۶۷ خورشیدی، ایران درگیر جنگ، انقلاب و آشوب‌های داخلی بود. با این همه، با پایان جنگ، دولت هاشمی رفسنجانی به سرعت سر و سامان دادن به بورس را آغاز کرد.

تا آغاز به کار دولت اصلاحات، بورس تهران همچنان محدود به خواص بود و هنوز ضریب نفوذ بالایی در میان جامعه ایرانی نداشت. خوش بینی سیاسی موجی مثبت هم در اقتصاد ایران ایجاد کرد. بررسی‌ها نشان می‌دهند که قیمت طلا و حتی مسکن، در سال ۱۳۷۶ ثبات قابل توجهی داشت و دلیل آن، شاید آرامشی بود که از ناحیه سیاست به اقتصاد تسری پیدا کرده بود.

از آن سو، فعالیت سرمایه گذاران در بورس تهران، در سال ۱۳۷۶ البته در مقایسه با سال پیش از آن اندکی کاهش پیدا کرده بود و این را احتمالاً می‌توان به افت نرخ تورم در سال ۱۳۷۶ نسبت داد: وقتی نرخ تورم پایین باشد، سرمایه گذاران معمولا سپرده گذاری در بانک را ترجیح می‌دهند.

در سال ۱۳۸۰، اما بورس تهران در میان بهترین هایِ جهان قرار گرفت. بازده کل س رمایه‌گذاری روی سبد کل سهام بورس در سال ۱۳۸۰ به ۳۶.۳ درصد رسید که با توجه به نرخ تورم ۱۱.۵ درصدی در ایران در آن سال، سرمایه گذاری در بورس یکی از پربازده‌ترین سرمایه گذاری‌ها در آن سال هم به حساب می‌آمد.

با این همه، با روی کار آمدن محمود احمدی نژاد در سال ۱۳۸۴، بورس تهران یکی از بزرگ‌ترین شوک‌های تاریخ خود را تجربه کرد. مقایسه بورس با «قمار» از سوی رئیس جمهورِ جدید (و شاید صرف واکنش سرمایه گذاران به انتخاب احمدی نژاد به عنوان رئیس جمهور ایران) موجب افت قابل توجه بازدهی بازار سرمایه در سال ۱۳۸۴ شد.

در فاصله سال‌های ۱۳۸۸ تا ۱۳۹۲، چند اتفاق عمده در اقتصاد و سیاست ایران به وقوع پیوست که در نهایت، به رشد قیمت سهام در بورس تهران هم ختم شد. اعمال تحریم‌های نفتی و بانکی علیه اقتصاد ایران از سال ۱۳۸۹ به بعد، موجب رشد قیمت دلار و رسیدن آن از حدود هزار تومان به حدود ۳ هزار و ۷۰۰ تومان شد.

رشد قیمت دلار، قیمت سهامِ به اصطلاح «دلاری» را هم افزایش داد و در فاصله سال‌های ۱۳۹۱ تا ۱۳۹۲، بازدهی بازار سرمایه حدود ۷۰ رصد رشد پیدا کرد، این در حالی بود که انتخاب حسن روحانی به ریاست جمهوری، یک شوک مثبت دیگر به بورس تهران وارد کرد و در نیمه دوم سال ۱۳۹۲، بازار سرمایه به اوج رسید.

با این همه، در دی ماه سال ۱۳۹۶، گسترده‌ترین اعتراضات مدنی پس از پیروزی انقلاب، در انتقاد به شرایط اقتصادی کشور درگرفت. با شروع سال ۱۳۹۷، دولت ترامپ از برجام خارج شد و حلقه تحریم‌ها به دور اقتصاد ایران را به تنگ‌ترین حالت ممکن رساند. در آبان ماه سال ۱۳۹۸ هم افزایش قیمت بنزین، شوک اعتراضاتی دیگر را موجب شد.

پیامد همه این رخدادها، موجب افزایش قیمت ارز از حدود ۳ هزار و ۷۰۰ تومان به مرز‌های باورنکردنی ۳۰ هزار تومان و ۳۲ هزار تومان شد. از زمستان سال ۱۳۹۸ تا مردادماه سال ۱۳۹۹، بازار سرمایه ایران به یک رالی صعودی بدل شده بود و این در حالی بود که قیمت‌ها در بازار‌های موازی (طلا، مسکن و خودرو) هم با همین شتاب رشد می‌کردند.

علت رالیِ صعودی در بازار‌ها البته مشخص بود: افت ارزش پول ملی، به رشد اسمی قیمت دارایی‌ها ختم شده بود. بورس تهران در مردادماه سال ۱۳۹۹ به اوج ۲ میلیون ۱۰۰ هزار واحدی خود رسید و از آن تاریخ به بعد، بزرگ‌ترین نزول در بازار سرمایه ایران آغاز شد.

سال ۱۴۰۰، اما در حالی آغاز شد که خروج گسترده پول حقیقی از بازار سرمایه، به مشخصه اصلی این بازار بدل شده بود. علاوه بر این، در حالی که مجموع ارزش معاملات روزانه در بورس تهران در تابستان سال ۱۳۹۹ به اوج ۳۰ هزار میلیارد تومانی هم رسیده بود، در بهار سال ۱۴۰۰، میانگین ارزش معاملات روزانه در بازار کمتر از ۸ هزار میلیارد تومان بود.

رئیسی با بورس چه می‌کند؟

اما سرنوشت بورس در دولت آینده به کدام سمت می‌رود؟ مهم‌ترین عاملی که بر بورس تهران اثرگذار خواهد بود، وضعیت کلان اقتصاد ایران است. به این ترتیب، نرخ تورم و نرخ رشد اقتصادی و همچنین تداوم یا رفع تحریم ها، مهم‌ترین عوامل تاثیرگذار بر بازار سرمایه در ماه‌ها و سال‌های پیش رو خواهند بود.

در مورد رفع تحریم‌ها چشم انداز روشنی وجود ندارد، به ویژه آنکه تغییر تیم مذاکره کننده ایران و سخت گیری‌های احتمالی اصول گرایان در این مورد، ممکن است کلاف در هم پیچیده مذاکرات هسته‌ای را در هم پیچیده‌تر کند.

از آن سو، پیش بینی‌ها در مورد رسیدن حجم نقدینگی اقتصاد ایران به ۴۷۰۰ هزار میلیارد تومان تا پایان سال ۱۴۰۰، نوید نرخ‌های تورم بسیار بالا را می‌دهند که اگر به رشد نرخ دلار در بازار آزاد هم ختم شود، می‌تواند موجب رشد قیمت‌ها در بازار سرمایه شود.

از دیگر سو، زمزمه حذف «دامنه نوسان» در ماه‌های آینده، خبر خوبی برای اهالی بورس به حساب می‌آید. از طرف دیگر، تعداد شرکت‌های ایرانی که می‌توانند به بورس تهران وارد شوند و از این طریق تامین مالی کنند، بسیار زیاد است و بورس تهران هنوز هم جای زیادی برای پیشرفت دارد.

از سوی مقابل، اما بورس نمی‌تواند با واقعیت‌های اقتصادی کشور بیگانه در نظر گرفته شود. زمانی که نرخ تشکیل سرمایه در طول یک دهه گذشته منفی بوده و عوامل نا اطمینانی در اقتصاد ایران به اوج رسیده اند، دشوار بتوان انتظار داشت بورس تهران به این زودی به یک بورس حرفه‌ای و رو به رشد بدل شود. در این فضا، اگر هم رشد قیمتی در کار باشد، ناشی از نرخ‌های بالای تورم است و بس.
منبع: پارسینه

ارسال نظر

اخبار مرتبط سایر رسانه ها
    اخبار از پلیکان

    نمای روز

    اخبار از پلیکان

    داغ

    حواشی پلاس

    صفحه خبر - وب گردی

    آخرین اخبار