حاشیه نگاری سایت رسمی هاشمی رفسنجانی : مددی که هاشمی از امام حسین(ع) طلبید/ شاید ظهور جریان انحرافی در ایران همزمان با حوادث غزه و لبنان و سوریه تصادفی نباشد
به گزارش پارسینه به نقل از سایت رسمی اکبر هاشمی رفسنجانی، خبرنگار این سایت در حاشیه نگاری مراسم سوگواری حضرت ابا عبدالله حسین (ع) با حضور رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام نوشت: مجمع رنگ و بوی دیگری دارد. ملاقاتی در کار نیست. امروز همه میهمانند. میهمان میزبانی گرانقدر. میهمان مجلس اباعبدالله(ع). منبر امروز باید بیش از همیشه شبیه منبر پیامبر(ص) باشد. شور عزای حسینی باید نماد شعور اهل بیت(ع) باشد. با وضو وارد ميشوم.
میهمانان یک به یک از راه ميرسند. مرد و زن، کوچک و بزرگ. فرقی ندارد. جایی برای نشستن پیدا ميکنند. در این مجلس بالا و پایینی در کار نیست. هر نقطهاش شرف مکان دارد. به سیاهیها نگاه ميکنم. چقدر شبیه مجالس سنتی عزای حسین(ع) است.
آیتالله که وارد ميشوند. رسم معمول جز صلواتی بر پیامبر(ص) نیست. «عاشورا و هاشمی» هم ماجرایی دور و دراز دارند. از عاشورای گرم نیمه مرداد 1337 تا امروز.از طلبه نوجوان آن روزها تا کهنه مبارز این روزها. از بازداشت عاشورای همدان در آن روز تا دیدار فرزندش امروز در زندان. خدا کند قلندری پیدا شود. همتی کند. شرح این ماجرا بنگارد. شرح امتحانات هاشمی در این 55 سال. شرح امتحاناتی که اگر به رشته تحریر در آید خود ميشود شرح اعتدال.
واعظ مجلس عزای امروز عمرش را پای وعظ گذاشته. افتخار وعظ در محضر امام(ره) را هم داشته. منبر وعظ را دوست دارم. بوی پیامبر (ص) را ميدهد. بوی ائمه اطهار(ع). بوی امام(ره). بوی انقلاب. آخر انقلاب ما انقلاب منبر بود.انقلاب منبر عاشورایی. با شور و شعور. ميدانم آیتالله هم این را خوب به خاطر دارند. صدها منبری که خود در دوران مبارزه رفتند. منبرهایی زیر سایه تهدیدات ساواک. منبرهای عاشورایی دوران مبارزه. مسجد همت تجریش و مسجد هدایت شاهدان زنده آن منابر تاریخیاند.
واعظ مجلس عزای اباعبدالله(ع) از ماجرای سوره فتح ميگوید. از صلح حدیبیه. از شک تندروها به صحت رسالت پیامبر خدا(ص). از استفاده امام حسین(ع) هم از این سوره ميگوید.از خطبهاي که یک سال قبل از مرگ معاویه خواندند. با اشاره به آیهاي از سوره فتح. همان روزی که امام حسین(ع) فریاد کردند: «چرا گذاشتید اشرار حکومت کنند و افاضل کنار بروند؟»
واعظ مجلس، هشدار کوتاه و گویایی هم از خطبه حضرت امام حسين(ع) قبل از شهادت ميدهد. هشداری درباره حرام شدن حلالها و حلال شدن حرام ها. هشدار به رواج مخالفت با سنت پیامبر(ص) در جامعه. هشدار درباره بسته شدن چشمها در مقابل حق.
شروع سخن آیتالله بسیار پرمعنا است. از سنت امتحان الهی ميگویند. سنتی که استثناء ندارد. هرچه عالمتر، هرچه بالاتر، هرچه مسئول تر، امتحان هم سخت تر. همچون سربلندی ابدی اباعبدالله(ع) در امتحان عاشورا و به مثابه ذلت تاریخی آنها که به پیروزی ظاهری کربلا دل خوش کردند.
آیتالله از امتحانات انقلاب و نظام هم ميگویند. از امتحان دوران مبارزه، از امتحان دفاع مقدس،از امتحان تحریم ها، از امتحان مصلحتها. از امتحان آبرو دادن ها. از امتحان شهادتها و... از امتحان وضع کنونی. آیتالله ميگویند مردم خوب امتحان پس دادهاند. امروز نوبت امتحان مسئولان نظام اسلامی است.
کاتب کتاب ماندگار «فرهنگ قرآن» از جایگاه امتحان در کلام الهی ميگویند. از 260 آیهاي که ناظر بر امتحانات نازل شد. امتحانی بی استثناء از ملائکه آسمان تا انسان خاکی، امتحانی از آدم و ابراهیم(ص) تا امام حسین(ع)، امتحانی از امتداد کربلا تا امروز. آیتالله به مدد «فرهنگ قرآن» از یکی از مهمترین مفاهیم قرآنی ميگویند.از «امتحان». امتحانی که فقط در مصایب و مشکلات نیست. از خود ميپرسم امتحان پیروزیها و نعمات الهی چیست؟
هنوز پرسش در ذهنم منعقد نشده، که پاسخ آیتالله از راه ميرسد. رسم ايشان پرسش بیپاسخ نیست. دوران مبارزه و دفاع مقدس روز امتحان مردم و نظام در مشکلات و مصایب بود و امروز فصل امتحان پیروزیها و نعمات الهی است.
حزن آیتالله از حوادث غزه به خوبی در سخنانشان مشهود است. ماجرای هاشمی و فلسطین بر ميگردد به نیم قرن قبل. به کتاب «القضيه الفلسطینیه». به کتابی که امام(ره) به علماء هم خواندنش را توصیه کرد. به کتابی که مرحوم مصدق هم حمایتش کرد. به کتابی که موضوع فلسطین را در ایران و حوزه، جانی دوباره بخشید.
ايشان حوادث غزه را هم امتحان 60 کشور اسلامی ميداند. سنی و شیعه هم ندارد. امتحانی برای حقوق بشر. ایمان آیتالله به حقانیت مظلوم از سنت عاشوراست. شاید خیلیها در این امتحان ناموفق بیرون بیایند اما:«آهِ دلِ مظلوم به سوهان مانَد، گر خود نَبُرَد، بُرنده را تیز کند».
آیتالله که درباره غزه و فلسطین ميگویند. نا خودآگاه به یاد ماجرای اسلام ایرانی ميافتم. انحرافی که مشتش در سال 48 و در همان بحبوحه مبارزه برای آیتالله باز شده بود. به انحرافی که بذر تفرقه در جهان اسلام ميپاشد. به انحرافی که صهیونیستها طراح اصلی آن هستند. انحرافی که در آن ایران ميشود ناجی اسلام. با شعار اگر ایران نبود اسلام هم نبود. انحرافی که اگر با شعار مقدسات جلو بیاید آنوقت ميشود فتنه.
با خود فکر ميکنم شاید ظهور جریان انحرافی امروز در نظام اسلامی و همزمانی آن با حوادث غزه و لبنان و سوریه آنچنان هم تصادفی نباشد بالاخص آنکه در این سالها تا توانستهاند بر تنور اختلافات نظام با کشورهای اسلامی دمیدهاند. شاید هم تصادفی باشد و تنها تصادف آن هم آبی باشد که از آن برای صهیونیستها گرم ميشود!
نوای مداح اهل بیت(ع) مرا از اسلام ایرانی، به دامان اسلام ناب محمدی برميگرداند. روحم را از گرهها ميگشاید. نام اباعبدالله(ع) مرهم جان است. جانهاي خسته. چشم به اطراف ميگشایم. حزن از بغض گذشته آیتالله به اشک رسید. نجوای زیر لبشان را نميشنوم. شاید از اباعبدالله(ع) مدد ميجویند. مدد برای نجات نظام اسلامی. نجات نظام اسلامی از نفاق و کینه، "انحراف و افراط". از دروغ و ریاکاریهاي فزاینده. از بی اعتنایی به تذکرات مراجع و دلسوزان.
آیتالله این شبها بیش از همیشه از امام(ره) مدد ميجویند. شاید برای رفع مشکلات مردم از دروغ و خلفوعدهها. از گرانی و بیکاری، از نا امیدی و تزلزل خانوادهها...
اشک امشب آیتالله را از یادم نخواهم برد.
ارسال نظر