گوناگون

جاده پر پیچ و خم به انتها رسید

پارسینه: رمان «پیچ و خم‌ها» نوشته پل آندروتا با ترجمه عباس آگاهی به عنوان بیست و سومین عنوان از مجموعه کتاب‌های نقاب توسط موسسه انتشارات جهان کتاب، منتشر شده و به کتابفروشی‌ها آمد.

به گزارش خبرنگار مهر، رمان «پیچ و خم‌ها» شامل دو بخش است. بخش اول روایتی است به قلم شخصیت اصلی داستان پی‌یر لنه. بخش دوم را آبل ژاکار وکیل مدافع و دوست دوران تحصیل پی‌یر لنه حکایت می‌کند. بخش اول کتاب‌ «کریس» و بخش دوم «لو» نام دارد.

قتل یک عکاس مشهور باعث مطرح شدن یک معمای پچیده می‌شود. آیا پی‌یر لنه که همسرش سال‌ها پیش دلباخته عکاس مقتول بوده، او را کشته است؟ در این صورت انگیزه قتل، چه حسادت یا دفاع از همسر در برابر مزاحمت‌های مرد بیگانه، انگیزه‌ای شرافتمندانه است. اما روایت دیگر ماجرا این احتمال را به میان می‌آورد که کریس، همسر لنه خود مرتکب این جنایت شده باشد. در آن صورت انگیزه قتل چه چیزی جز انتقام می‌تواند باشد؟

پل آندروتا نویسنده اثر، متولد سال 1917 است. این نویسنده در آغاز جوانی، هنگامی که فرانسه در اشغال ارتش آلمان نازی بود، چند رمان بر محور موضوعات روان‌شناسی نوشت که با پایان گرفتن جنگ، آن‌ها را منتشر کرد. سپس به طور حرفه‌ای به نگارش فیلمنامه برای فیلم‌های سینمایی و سریال‌های تلویزیونی پرداخت. «پیچ و خم‌ها» به عنوان اولین رمان او در سال 1970 جایزه بزرگ ادبیات پلیسی را به دست آورد.

آندروتا سپس فعالیت‌هایش را وقف سینما و تلویزیون کرد. بسیاری از فیلمنامه‌های سریال تلویزیونی مشهور «سربازرس مولن» به قلم او نوشته شده است.

در قسمتی از این رمان می‌خوانیم:

ولی هیئت منصفه بی‌اطلاع بود و من از رئیس دادگاه اجازه خواستم که آن‌ها را در جریان بگذاریم. ما خیلی وقت بعد و کاملا به طور تصادفی متوجه این قضیه شده بودیم. باید گفت که سربازرس دوفرن از این که هیچ دوربینی در آتلیه یک عکاس حرفه‌ای پیدا نکرده بود، حیرت زده شده بود. او از دو مدلی که صبح روز قتل برای گرفتن عکس تبلیغاتی به آتلیه آمده بودند، بازپرسی کرده بود و آن‌ها گفته بودند که همه دوربین‌ها در آتلیه بوده‌اند. وقتی مهر و موم در آتلیه را برداشته بودند تا صحنه قتل را بازسازی کنند، دوربینی در آتلیه به چشم نخورده بود. یکی از افسران پلیس که صحنه قتل را گزارش کرده بود، به یاد می‌آورد که در آن شب دستیار عکاس را موقع ترک آتلیه دیده است.

او یک ساک بزرگ ارفرانس را که به نظر خیلی هم سنگین می‌رسیده، با خود می‌برده است. لومونه این موضوع را انکار کرده بود. منزلش بازرسی شده بود و در آن‌جا چند دوربین عکاسی گران‌قیمت و لنزهایی از همه نوع، در مجموع به قیمت 12 هزار فرانک، به دست آورده بودند. دستیار با قیافه‌ای رقت‌انگیز به طرف من برگشت و گفت:‌ باید منو درک کنین. این قضیه خیلی برام گرون تموم می‌شه. من بیکار شده بودم، بدون اخطار قبلی و بدون غرامت بیکاری.

- به این دلیل هرچی خواستید برداشتید؟

- اشتباه کردم، حرفی ندارم. ولی باید منو درک کنین.

- چه چیزی رو درک کنیم؟ این دفعه دومه که اینو می‌گید.

- می‌دونستم که به این سادگی‌ها نمی‌تونم کار پیدا کنم.

لانیته گفت: به هر حال...

گفتم: می‌دونم، به هر حال این قضیه از موضوع بحث ما جداست. و می‌خوام بگم که واقعا موجب حیرت منه.

لانیته شانه‌ها را بالا انداخت و وانمود کرد که توجهی به بقیه موضوع ندارد. من ادامه دادم: آیا شاهد مورد اتهام قرار گرفته؟ لانیته با بدخلقی گفت: بله، اتهام دزدی. پرونده‌اش در دادگاه تادیبی در جریانه ....

رمان «پیچ و خم‌ها» با 168 صفحه، شمارگان هزار و 100 نسخه و قیمت 5 هزار و 500 تومان منتشر شده است.

ارسال نظر

اخبار مرتبط سایر رسانه ها
    اخبار از پلیکان

    نمای روز

    اخبار از پلیکان

    داغ

    حواشی پلاس

    صفحه خبر - وب گردی

    آخرین اخبار