گوناگون

چرا خداوند در قرآن رمزآلود سخن گفته است؟

چرا خداوند در قرآن رمزآلود سخن گفته است؟

پارسینه: استادیار الهیات و معارف اسلامی دانشگاه فردوسی گفت: در آغاز ۲۹ سوره از قرآن کریم، حروف مقطعه وجود دارد که به جز سوره مبارکه «آل عمران» و سوره «بقره»، بقیه این سور در مکه نازل شده است.

علیرضا آزاد در کانال خود در فضای مجازی با اشاره به تفسیر حروف مقطعه «الف»، «لام» و «میم» در سوره لقمان و سایر حروف مقطعه بیان شده در سور اظهار کرد: در آغاز ۲۹ سوره از قرآن کریم ، حروف مقطعه وجود دارد که به جز سوره مبارکه «آل عمران» و سوره «بقره»، بقیه این سور در مکه نازل شده است.

در ۲۴ سوره از این ۲۹ سوره پس از حروف مقطعه، درباره قرآن سخن گفته شده است. به همین دلیل بسیاری از مفسران بیان کرده‌اند که حروف مقطعه به قرآن اشاره دارد. تاکنون حدود ۳۰ تفسیر و تاویل از چیستی حروف مقطعه در فضای تفسیری بیان شده که بیشتر آن بیان همین موضوعی است که اشاره شد.

وی ادامه داد: برخی دیگر نیز این‌گونه استدلال می‌کنند که مکیان ادعای ادبیات داشته، در حالی که اهل مدینه چنین ادعایی نداشته‌اند. به همین سبب آیات تحدی و مبارزه‌طلبی قرآن از نظر زیبایی‌های ادبی معمولا در سوره‌های مکی آمده و حروف مقطعه نیز بیشتر در سور مکی بیان شده است. به عبارتی قرآن در برابر ادعا‌هایی که وجود داشت، ادعای حقیقی را مطرح می‌کرد، اما اگر ادعایی وجود نداشت، مانند عدم ادعای اهالی مدینه در زمینه ادبیات به تبع قرآن نیز چندان به این مساله نپرداخته است.

استادیار الهیات و معارف اسلامی دانشگاه فردوسی بیان کرد: حروف مقطعه در هیچ‌یک از کتب آسمانی دیگر وجود نداشته و مختص به قرآن است که نکته قابل تأملی است. در مجموع ۷۸ حرف به عنوان حروف مقطعه در قرآن آمده که چنانچه مکررات این حروف را حذف کنیم، ۱۴ حرف باقی خواهد ماند. نکته جالب توجه این است که آمدن واژگان و یا حروفی که معنای فرهنگ لغوی خاصی ندارد، نه تنها در قرآن بلکه در سنت کاهنان در زمان نزول قرآن نیز وجود داشته و امروز نیز این حروف در فضای سحر، علوم غریبه و... وجود دارد.

آزاد خاطرنشان کرد: حتما در فضای عامیانه شنیده‌ایم که برای سحر از عبارت «اجی، مجی، لاترجی» استفاده می‌شود. به همین شکل تعدادی از حروف و کلمات در ظاهر معنای خاصی ندارد، اما در فضای رمزآلود گویی مستعمل است. به این ترتیب نوعی از رمزآلودگی در حروف مقطعه وجود دارد که در کتب آسمانی قبل از قرآن نبوده، اما در سنت‌های رمزآلود عرب حضور داشته است.

وی افزود: از نکات کاربستی که می‌توان از این موضوع استنباط کرد، این است که آیا دقت کرده‌اید که در میان ایراداتی که مشرکان به قرآن گرفته‌اند، هیچ‌یک در خصوص حروف مقطعه نبوده است؟ آنان به بسیاری از مسائل قرآن ایراد گرفته‌اند، اما هیچ‌یک از مشرکان وجود حروف مقطعه را به عنوان ایراد آن بیان نکرده‌اند و این موضوع بیانگر وجود پذیرش اجتماعی است؛ بنابراین قرآن واژگانی را در فضای رمزآلود مطرح نکرده که مورد پذیرش اجتماعی نباشد.

استادیار الهیات و معارف اسلامی دانشگاه فردوسی با بیان اینکه هیچ‌یک از ما مفهوم «اجی، مجی، لاترجی» را نمی‌دانیم، اما در فضای علوم غریبه و مسائل رمزآلود، مطرح شدن چنین واژگانی را می‌پذیریم، عنوان کرد: بر این مبنا به نظر می‌رسد نوع تعامل اعراب با حروف مقطعه از این نوع بوده است. به تعبیری قرآن در نوآوری‌های خود پذیرش و مقبولیت عرفی را مد نظر قرار داده است. نکته ویژه این است که حتی زمانی که قرآن می‌خواهد رمزآلود سخن بگوید، به شکلی مقبول رمزآلود سخن می‌گوید به طوری که هیچ‌یک از مشرکان نیز این حروف را به عنوان ایرادی از قرآن برنشمارده‌اند.

آزاد تصریح کرد: نکته کاربستی دیگری که در این خصوص وجود دارد، این است که برخی از بزرگان تفسیر همچون مقاتل بن سلیمان از تفسیر حروف مقطعه سر باز می‌زند و می‌گوید که اگر خداوند قصد داشت این حروف بیان شود، خود آن را گفته و منظور خویش را بیان می‌کرد. گویی خداوند نمی‌خواهد این حروف را بیان کند و تعمدی در آن دارد. شما چرا تلاش می‌کنید؟ به همین دلیل ایمان به قرآن را می‌پذیرفت، اما تفسیر حروف مقطعه را نمی‌پذیرفت. این موضوع مرا به سمت فکر کردن دوباره در مورد رابطه بین عقلانیت، معرفت و ایمان سوق می‌دهد.

وی اضافه کرد: همانطور که می‌دانید فیلسوفانی مانند کی‌یر کگارد، به عنوان فیلسوف ایمان‌گرای غربی، رابطه‌ای میان معرفت عقلانی و ایمان قائل نیستند، اما در فضای اسلامی، عموم متکلمان قائل به این موضوع هستند که ایمان برساخته معرفت عقلانی است. رویکرد افرادی مانند مقاتل بن سلیمان گویی تبصره‌ای بر این باور عمومی و در فضای کلام اسلامی است که مشابه آن را احمد بن حنبل نیز داشت. علمای دیگری نیز در طول تاریخ بوده‌اند که چنین مواجهه‌ای داشته‌اند.
این استادیار الهیات و معارف اسلامی دانشگاه فردوسی بیان کرد: در اسلوب تحلیل‌های بلاغت کلاسیک همواره ادبیات را جست‌وجو می‌کنیم تا ابهام‌زدایی کنیم، اما در بلاغت نوین وجود ابهام گاهی ارزش ادبی محسوب می‌شود. به طوری که بنا نیست الزاماً ابهام را برطرف کنیم، بلکه قرار است تقریر‌هایی را اضافه کنیم و به اصطلاح به افزایش و زایش معنا کمک کنیم.

آزاد گفت: گاهی اگر حقیقت مطلب و معنا بیان شود، عبارت برای مخاطبان تمام می‌شود و وجود ابهام گاهی بقای متن را تضمین می‌کند؛ بنابراین ابهام معمولا در بلاغت کلاسیک نکته‌ای منفی تلقی می‌شد که ادیب می‌بایست تا حد زیادی آن را می‌زدوده است. در صورتی که امروز ابهام تا حدی حسن محسوب می‌شود. از این رو وجود حروف مقطعه در اسلوب بلاغت قدیم شاید تلاشی برای رفع ابهام می‌طلبید و امروز تلاشی متفاوت بطلبد.

وی بیان کرد: از جمله نکات بسیار کاربردی و جدی درباره حروف مقطعه، استفاده عقیدتی در راستای مباحث شیعه و سنی از حروف مقطعه است. حتما داستان فیل در خانه تاریک مولانا را به خاطر دارید. رخدادی شبیه به این داستان اتفاق افتاده است. تعدادی از علما شیعه گفته‌اند که اگر ۱۴ حرف از حروف مقطعه را به ترتیبی در کنار یکدیگر قرار دهیم، این جمله به دست می‌آید که «صِراط علیٍّ حق نُمْسِکُهُ». به این معنی که راه علی بر حق است و ما به آن تمسک می‌کنیم. عده‌ای نیز بیان کردند که این حروف دلیلی بر حقانیت شیعه است. از سویی دیگر اهل سنت به ترتیب دیگری این حروف را کنار یکدیگر قرار دادند و این جمله را به دست آوردند که «صریح طریقک مع السنه» و گفتند این حروف دلیل بر حقانیت این است که ما باید به سنت پیامبر (ص) تمسک کنیم.

استادیار الهیات و معارف اسلامی دانشگاه فردوسی افزود: به طور کلی چنین تأویل‌های اعتقادی از مفاهیم ابهام‌دار و رمزآلود دفاعی نابخردانه از دین است. در حالی که به قدری دلایل قوی وجود دارد که لازم نیست برای دفاع از برخی مسائل عقیدتی، دست به دامن چنین تأویلاتی شویم. برخی در بسیاری مواقع این‌ها زمینه‌ساز تفسیر به رأی می‌شوند. علمای ما تمسک به خبر واحد را فقط در فقه حجت می‌دانند، نه در عقاید و تفسیر.

آزاد ادامه داد: می‌گویند بعضی از اخبار و روایاتی که از معصومین (عع) به ما می‌رسد، متواتر است، به این معنی که کثیری از مردم آن را از کثیری از مردم نقل کرده‌اند تا به ما رسیده و بعضی دیگر را به عنوان مثال یک و یا دو نفر از یک یا دو نفر دیگر نقل کرده‌اند که قسم دوم را «خبر واحد» می‌نامند. این تعداد اندک ناقلان اگرچه که سلسله سند از ما تا معصوم کامل باشد و همه آن‌ها انسان‌هایی ثقه، عادل و مورد اعتمادی باشند، باز هم خبر واحد هستند و نه خبر متواتر.

وی افزود: بسیاری از علما می‌گویند که در تفسیر و عقاید نمی‌توان به خبر واحد تمسک کرد و اخبار حتما باید متواتر باشند. به این ترتیب چطور به برخی استحسانات و ذوقیات مانند کنار هم قرار دادن حروف مقطعه و رسیدن به یک جمله، به عنوان یک شاهد اعتقادی تمسک می‌کنیم؟ شاید این کار‌ها از سمت محبان دین انجام شود، اما به نظر می‌رسد بیشتر باعث وهن دین می‌شود. علاوه بر این‌ها چند کلمه پس از «الم» در سوره قرآن بیان شده است. «تِلْکَ آیَاتُ الْکِتَابِ الْحَکِیمِ». بیان خواهیم کرد که حکیم به معنی امری محکم، استوار و خلل‌ناپذیر است که لازم است به آن توجه کنیم. به این ترتیب بنا نیست ما برای دفاع از اهل بیت (ع)، حرف‌هایی بزنیم که حکیمانه نبوده و به تعبیری ممکن است دفاع سستی باشد.

استاد الهیات و معارف اسلامی خاطرنشان کرد: نکته دیگری که در این خصوص وجود دارد، این است که در مدخل حروف مقطعه از دایرة‌المعارف بزرگ اسلامی مطالب بسیار زیبایی آمده است. این دایرة‌المعارف یکی از بزرگ‌ترین پروژه‌های جهان اسلام است و کار‌هایی که در آن انجام شده، بسیار ویژه است. از جمله این نکات این است که گفته‌اند شخصی به نام سعد عبدالمطلب عدل با تحقیق بر روی حروف مقطعه و انطباق آن‌ها بر زبان مصریان باستان به نتایج جالبی دست یافت که تا به حال بیان نشده بود.

آزاد با بیان اینکه این امر به معنای پذیرش نظرات ایشان نیست و تنها به معنی جدید بودن یک نظر و اضافه شدن آن به مجموعه نظرات است، عنوان کرد: به عنوان مثال وی بیان کرده که در ابتدای سوره «طه» حروف مقطعه «طه» بیان شده که در زبان مصر باستان «ط» به معنی‌ای مرد و «ه» به معنی آگاه شو است که این‌گونه خطاب در زبان مصر باستان خطابی محبت‌آمیز به حساب می‌آید. به عبارتی گویی خداوند با آوردن حروف مقطعه «طه» با بیانی محبت‌آمیز پیامبر (ص) خود را خطاب می‌کند که آگاه شو.

وی تصریح کرد: از جمله کار‌های دیگری که در زمینه حروف مقطعه انجام شد، کار‌های رشاد خلیفه بود که به زبان فارسی نیز ترجمه شده است. به طوری که مبحث اعجاز ریاضی قرآن در ذیل کار‌های رشاد خلیفه آغاز شد. وی محققی مصری بود که در آمریکا دانشجو شد و در آن زمان به تازگی کامپیوتر‌های پانچی به وجود آمده بود. وی نیز با این کامپیوتر‌ها آشنا شد و سعی کرد با استفاده از کامپیوتر، رمز‌هایی از قرآن مانند حروف مقطعه را بشکافد.

استادیار الهیات و معارف اسلامی دانشگاه فردوسی تصریح کرد: کار‌های او بعد‌ها توسط عبدالرزاق نوفل و دیگران ادامه پیدا کرد. البته لازم است نقد‌هایی که به کار‌های این افراد وارد شده را دنبال کرده و جست‌وجو کرد. برخی افراد هر چیز جالبی که ببینند، می‌پذیرند. به عنوان مثال اینکه بیان شود قرآن اعجاز ریاضی دارد خیلی جالب است، به ویژه آنکه ریاضیات یک زبان بین‌المللی است و کم‌ترین نیاز را به ترجمه دارد، زیرا همه آن را می‌فهمند، اما در واقع بسیاری از ادعا‌ها در این زمینه در عمل درست نبوده‌اند.

آزاد اضافه کرد: به عنوان مثال وی نظریه ۱۹ را مطرح کرد مبنی بر آن که بسیاری از آنچه در قرآن وجود دارد مضربی از ۱۹ است مانند تعداد سوره‌ها، «الله» ها، «رحمن»‌ها و...، اما با دنبال کردن این موضوعات متوجه می‌شویم مثلا کلمه «اللهم» که صورت تغییر یافته کلمه «الله» است، جزء تعداد کلمات «الله» حساب نشده است تا عدد درست به دست آید و حتی گاهی مجبور شده دلایلی بیان کند مبنی بر آنکه دو آیه از قرآن متعلق به قرآن نیست تا واژه «رحیم» در قرآن مضربی از ۱۹ محاسبه شود. به این ترتیب مسائلی این‌چنین در پشت پرده ادعای اعجاز ریاضی قرآن وجود دارد و نباید به سادگی آن را بپذیریم.

وی ادامه داد: ایشان سعی کرد اثبات کند که نسبت حروف مقطعه یک سوره به تعداد حروف آن سوره، نسبت خاصی است. به عنوان مثال به کارگیری حرف الف در حروف مقطعه «الم» سوره لقمان نسبت به به کارگیری الف در تمام قرآن نسبتی خاص است و به عبارتی حروف مقطعه معنای خاصی را آشکار کرده و به نوعی مانع از تحریف قرآن می‌شود، اما قواعدی که در زمینه حروف مقطعه از این باب بیان کرد به اندازه‌ای استثنا داشت که عملا نمی‌توان آن را قاعده نامید.

استادیار الهیات و معارف اسلامی دانشگاه فردوسی گفت:، اما وی تلاش‌های بسیاری در این خصوص انجام داد و بعد هم ادعا‌هایی در مسائلی مطرح کرد که برخی از گروه‌های ظاهرگرای دینی که جزو شاخه‌هایی از القاعده‌ای بودند که بعد‌ها دیده‌ایم، او را با ده‌ها ضربه چاقو در مسجد می‌کشند. این مبحث را بیان کردم تا احتیاط لازم را در مباحث اعجاز ریاضی قرآن داشته باشیم. با جست‌وجو در اینترنت می‌توان چند مقاله در اثبات ادعای محاسبه سرعت نور از منظر آیات قرآن می‌یابیم. به طوری که حتی اعشار سرعت نور از منظر قرآن توسط این افراد محاسبه شده است. از طرفی دیگر مقالات متعددی نیز در نقد این محاسبه وجود دارد.

آزاد بیان کرد: بنابراین با مواجهه آنی با چنین محاسباتی نباید فکر کنیم که یک مستمسک بسیار قوی در دفاع از قرآن پیدا شده است. ممکن است بیان چنین موضوعاتی در جمع عامیانه، واکنش افراد را به دنبال نداشته باشد، اما بیان آن در جمع عالمانه ممکن است باعث شود افراد ایرادات محاسباتی آن را بیابند. از این رو نمی‌گویم ادعا‌هایی که در ارتباط با حروف مقطعه بیان شد مقبول نیست، اما با احتیاط باید آن را پذیرفت.
منبع: خبرگزاری ایسنا

ارسال نظر

  • الف

    قران کریم آنقدر ژرفا و حکمت دارد که نیازی نیست تا با این تاویلات غالبا غیر معقول و نجسب متوسل شده و به قداست آن نعوذبالله خدشه وارد کنیم..به نظرم اساتید محترمی که در حوزه علوم و معارف اسلامی فعالیت می کنند اصلح است تا به تبیین و تشریح معانی و ایجاز های قران بپردازند تا از این طریق خدمت در خور توجهی در نشر و گسترش مفاهیم دینی و قرانی در میان جوانان کشور که متاسفانه این روزها بسیار از آن دور شده اند بپزدازند.ضمنا به نظرم معقول ترین تفسیری که از چرایی وجود حروف مقطعه قران تا کنون شنیده ام این است که برخی از کاتبان اولیه قران برای اینکه مشخص نمایند این سوره توسط جه کسی به رشته تحریر در آمده است حروف اول نام و کنیه خود را در اول سوره ذکر کرده اند و به همین علت در چند سوره که کاتبانش به چنین کاری اصراری نداشته اند در اول سوره حروف مقطعه وجود ندارد و زمانی هم که به دستور خلیفه سوم همه این نوشته ها جمع آوری و قران امروزی بر اساس آن نسخ به نگارش درآمد حروف مقطعه به علت رعایت اصالت نسخ اولیه و حفظ حقوق نویسندگان از متن قران حذف نشده است.

اخبار مرتبط سایر رسانه ها
    اخبار از پلیکان

    نمای روز

    اخبار از پلیکان

    داغ

    حواشی پلاس

    صفحه خبر - وب گردی

    آخرین اخبار