چرا برخی والدین از فرزند خود متنفر میشوند؟
پارسینه: وسواس در تربیت فرزند نه تنها شخصیتی ایده آل از او نمیسازد بلکه سبب میشود تا فرزند اعتماد به نفس خود را از دست داده و بتدریج از والدین دور شده و یا گاه این مساله سبب تنفر والدین از فرزند میشود.
رابطه والدین با فرزند مانند هر رابطه دیگر دستخوش فراز و نشیبهایی میشود و این کاملا طبیعی است، ولی آنچه که اهمیت دارد این است که والدین بتوانند به خوبی در این میان واکنش و هیجانات خود نسبت به فرزند یا فرزندان را شناسایی و نسبت به چالشهایی که در این ارتباط با آن مواجه میشوند، چاره اندیشی کنند.
از آنجایی که روابط والدین با فرزند در بسیاری از مواقع به صورت روابط آمیخته با عشق و محبت است، گاهی در این میان و به دلایل مختلف احتمال دارد پدر و مادر نسبت به کودک یا نوجوان خود و بالعکس، احساس تنفر حتی بیزاری از یکدیگر کنند، در این مواقع و برای رفع شبه یا کدورت پیش آمده نیاز است که طرفین به مشاور یا روانشناس مراجعه کنند.
مینا سلامت بخش متخصص روانشناس و رواندرمانگر تحلیلی روز جمعه در گفتگو با خبرنگار ایرنا گفت: به طور طبیعی تنفر از فرزند، برای پدر و مادر با احساس گناه همراه است، زیرا این موضوع میتواند مشکل و چالش پیش روی این دسته از خانوادهها را دو چندان کند.
وی ادامه داد: ترس و وحشت بزرگترین مانع دوستی حتی عامل شناخته شده تنفر و جدایی نوجوانان با والدین است و از طرفی، عمدهترین ترس خانواده این است که فرزند نوجوان آنها مرتکب اشتباهی شود که زندگی خود را برای همیشه نابود کند. ترس والدین از اینکه فردی بخواهد به کودک ۶ ساله آنها آسیب یا صدمهای وارد کند، ترس از ناموفق بودن در امتحانات مدرسه، ترس از مستقل شدن فرزند نوجوان، ترس از همکلام شدن فرزند با دوستان شرور، حضور غیر متعارف در فضاهای مجازی از جمله مواردی است که میتواند زمینه ساز بیزاری و جدایی اعضای خانوادهها از یکدیگر باشد.
این متخصص روانشناس و رواندرمانگر اضافه کرد: در صورتی که این ترس و اضطراب والدین از روی مراقبت باشد شاید تا حدودی بتواند مانع آسیب رساندن به فرزند شود، اما اگر این رفتار ادامه دار باشد نه تنها اعتماد به نفس فرزند را پایین خواهد آورد بلکه برعکس دقیقا همین ترس را بطور مثال در مورد نوجوان ۱۶ ساله نیز علیه والدین خواهیم داشت، باید توجه داشت، نمیتوان کودکان را به صورت دائم کنترل و مراقب کرد.
سلامت بخش گفت: از جمله علل تنفر والدین از فرزند میتواند به تعارض درونی والدین، ناکامی در ارتباط با فرزند، پذیرفتن بیش از حد مسئولیت، تجربه آسیبهای پیشین، مشکلات و اختلالات روانی، کودکی سخت و مشکل دار، کشمکش با همسر و تنفر از فرزند، مشکلات محیطی و فقر اشاره کرد.
این رواندرمانگر با بیان اینکه تنفر علل مختلفی دارد و به مشکلات زمینهای خانوادهها باز میگردد، افزود: شرایطی پیش آمده که والدین با یکدیگر یا با فرزند مشکل حل نشدهای دارند که این مساله به یک حس تنفر تبدیل شده که دیگر نمیشود این احساس را کنترل یا رها کرد. در این مواقع باید با توجه به علل زیربنایی، تنفر بوجود آمده را از منظر روانشناسی و با مراجعه به مشاور یا متخصص رواندرمانگر، رفع کرد.
سلامت بخش گفت: حس تنفر والدین از فرزند با اینکه میتواند ریشه در گذشته داشته باشد، ولی آثاری همچون ترس و استرس دائم، احساس گناه، مشکل خوراک، افسردگی، عدم اعتماد به نفس، پرخاشگری و گوشه گیری را برای فرزند به ارمغان میآورد و این حس بیزای نه تنها دلبستگی را کاهش خواهد داد بلکه احتمال مقابله طرفین را افزایش میدهد.
وی تصریح کرد: والدین برای مقابله با تنفر و بیزاری بوجود آمده، میتوانند با شناخت بهداشت جسمی و روانی رفتار با فرزند نوجوان، مثبت اندیشی، کنترل خشم و مدیریت فعالیتهای موثر، بهره گیری از مشاور و روانشناس متخصص، مشکلات ارتباطی خود را شناخته و نسبت به رفع چالشهای پیش روی خانواده اقدامات موثری انجام داد.
از آنجایی که روابط والدین با فرزند در بسیاری از مواقع به صورت روابط آمیخته با عشق و محبت است، گاهی در این میان و به دلایل مختلف احتمال دارد پدر و مادر نسبت به کودک یا نوجوان خود و بالعکس، احساس تنفر حتی بیزاری از یکدیگر کنند، در این مواقع و برای رفع شبه یا کدورت پیش آمده نیاز است که طرفین به مشاور یا روانشناس مراجعه کنند.
مینا سلامت بخش متخصص روانشناس و رواندرمانگر تحلیلی روز جمعه در گفتگو با خبرنگار ایرنا گفت: به طور طبیعی تنفر از فرزند، برای پدر و مادر با احساس گناه همراه است، زیرا این موضوع میتواند مشکل و چالش پیش روی این دسته از خانوادهها را دو چندان کند.
وی ادامه داد: ترس و وحشت بزرگترین مانع دوستی حتی عامل شناخته شده تنفر و جدایی نوجوانان با والدین است و از طرفی، عمدهترین ترس خانواده این است که فرزند نوجوان آنها مرتکب اشتباهی شود که زندگی خود را برای همیشه نابود کند. ترس والدین از اینکه فردی بخواهد به کودک ۶ ساله آنها آسیب یا صدمهای وارد کند، ترس از ناموفق بودن در امتحانات مدرسه، ترس از مستقل شدن فرزند نوجوان، ترس از همکلام شدن فرزند با دوستان شرور، حضور غیر متعارف در فضاهای مجازی از جمله مواردی است که میتواند زمینه ساز بیزاری و جدایی اعضای خانوادهها از یکدیگر باشد.
این متخصص روانشناس و رواندرمانگر اضافه کرد: در صورتی که این ترس و اضطراب والدین از روی مراقبت باشد شاید تا حدودی بتواند مانع آسیب رساندن به فرزند شود، اما اگر این رفتار ادامه دار باشد نه تنها اعتماد به نفس فرزند را پایین خواهد آورد بلکه برعکس دقیقا همین ترس را بطور مثال در مورد نوجوان ۱۶ ساله نیز علیه والدین خواهیم داشت، باید توجه داشت، نمیتوان کودکان را به صورت دائم کنترل و مراقب کرد.
سلامت بخش گفت: از جمله علل تنفر والدین از فرزند میتواند به تعارض درونی والدین، ناکامی در ارتباط با فرزند، پذیرفتن بیش از حد مسئولیت، تجربه آسیبهای پیشین، مشکلات و اختلالات روانی، کودکی سخت و مشکل دار، کشمکش با همسر و تنفر از فرزند، مشکلات محیطی و فقر اشاره کرد.
این رواندرمانگر با بیان اینکه تنفر علل مختلفی دارد و به مشکلات زمینهای خانوادهها باز میگردد، افزود: شرایطی پیش آمده که والدین با یکدیگر یا با فرزند مشکل حل نشدهای دارند که این مساله به یک حس تنفر تبدیل شده که دیگر نمیشود این احساس را کنترل یا رها کرد. در این مواقع باید با توجه به علل زیربنایی، تنفر بوجود آمده را از منظر روانشناسی و با مراجعه به مشاور یا متخصص رواندرمانگر، رفع کرد.
سلامت بخش گفت: حس تنفر والدین از فرزند با اینکه میتواند ریشه در گذشته داشته باشد، ولی آثاری همچون ترس و استرس دائم، احساس گناه، مشکل خوراک، افسردگی، عدم اعتماد به نفس، پرخاشگری و گوشه گیری را برای فرزند به ارمغان میآورد و این حس بیزای نه تنها دلبستگی را کاهش خواهد داد بلکه احتمال مقابله طرفین را افزایش میدهد.
وی تصریح کرد: والدین برای مقابله با تنفر و بیزاری بوجود آمده، میتوانند با شناخت بهداشت جسمی و روانی رفتار با فرزند نوجوان، مثبت اندیشی، کنترل خشم و مدیریت فعالیتهای موثر، بهره گیری از مشاور و روانشناس متخصص، مشکلات ارتباطی خود را شناخته و نسبت به رفع چالشهای پیش روی خانواده اقدامات موثری انجام داد.
منبع:
خبرگزاری ایرنا
ارسال نظر