گلبهخودی پژمان جمشیدی در سینمایی خوب، بد، جلف۲

پارسینه: فیلم سینمایی "خوب بد جلف ۲" این بار هم نوشتهی پیمان قاسمانی بود که در بخش آنلاین، مخاطبهای سینما میتوانستند این فیلم را مشاهده کنند
به گزارش پارسینه؛ فیلم سینمایی "خوب بد جلف ۲" این بار هم نوشتهی پیمان قاسمانی بود که در بخش آنلاین، مخاطبهای سینما میتوانستند این فیلم را مشاهده کنند.
حضور بازیگر بزرگی چون گوهر خیراندیش و فرهاد آییش این تصور را ارائه میکرد ه قرار است با حضور پژمان جمشیدی و سام درخشانی و حامد کمیلی فیلم در خور شانی را ببینیم اما در پایان اینگونه نشد!
داستان فیلم «خوب بد جلف ۲: ارتش سری» روایت یک تیم جاسوسی و تروریستی از آمریکا است که قصد دزدیدن کیک زرد از ایران را دارند. این گروه خرابکار، از سام درخشانی و پژمان جمشیدی بهعنوان بازیگر در قالب یک گروه فیلمسازی سواستفاده کرده و آنها را در نقشه خود همراه میکنند. این زوج سادهلوح (سام درخشانی، پژمان جمشیدی) که از سریال پژمان شکل گرفتهاند، قرار است در نقش خودشان و بهعنوان بازیگر در فیلمی به نام ارتش سری به کارگردانیِ یک ایرانیِ مقیم آمریکا به نام فربد (حامد کمیلی) و سرمایهگذاری دکتر (فرهاد آئیش) بازی کنند. آناهیتا (ریحانه پارسا) نیز در نقش دختر جعلی آقای دکتر در این فیلم حضوری کمرنگ دارد.
سوژهای تقریبا مشابه با قسمت اول این فیلم که موقعیتِ چالشی و چندان جدیدی را برای کاراکترهای ثابت آن (پژمان و سام) ایجاد نمیکند. باتوجهبه اینکه قسمت اول این فیلم یک پارودی کاراگاهی و نقدی بر پشت صحنه سینمای ایران بود و پرداخت بهتری داشت، اما قسمت دوم با موقعیتی امنیتی سیاسی و اکشنتری که پتانسیل خوبی را برای خلق کمدی ایجاد میکند در عمل ناموفق است و افت محسوسی نسبت به قسمت اول آن محسوب میشود.
در این فیلم با اثر الکنی روبهرو هستیم که فاقد فیلمنامهای استوار و کامل است و صرف خنداندن لحظهای مخاطب به هر طریق تکراری وحتی بیمزه ساخته شده است. اثری که هم در ایده هم در اجرا لنگ میزند و از منظر محتوایی و فنی ارزش قابل بحثی ندارد. کالایی یکبار مصرف و قابل انقضاست که یکبار دیدنش هم تعریفی ندارد.
در نهایت و در کمال شگفتی فیلم به صورت نیمهتمام به پایان میرسد و وعده فصل سوم آن داده میشود که با ابن وضعیت بعید بنظر میرسد تماشاگری بخواهد قسمت سوم آن را تماشا کند!
پژمان جمشیدی که نامی برای خود در سینمای ایران جفت و جور کرده بازی بشدت ضعیفی از خود در کنار سام درخشانی به نمایش گذاشت.
نه میتوان حضور کاراکتر دختر هکر را فهمید و نه میتوان برای شخصیت نامزد سام درخشانی (با بازی ستاره پسیانی) دلیلی متصور شد. بسیاری از صحنههای فیلم از منطق دور میشوند و اگر با این فرض که کمدی لازم نیست همگام با منطق پیش برود هم همکلام شویم، بازهم در برخی سکانسها داستان هیچجوره با عقل دیوانهوار هم جور در نمیآید.
فیلمنامه در بیست دقیقه پایانی خود اما به چنان گندآبی کشیده میشود که نمیتوان باور کرد کسی مثل پیمان قاسمخانی با آن همه تجربه از دنیای سینما پشت آن ایستاده و فیلم در پایان بندی خود یک سقوط آزاد با سرعت بینهایت را انجام میدهد. پایان بندی فیلم به معنای واقعی یک پایان افتضاح به شمار میرود که اگر تا آن لحظه نیز پا به پای فیلم راه آمده باشید، از مزخرفی این پایان بندی نمیتوانید قسر در بروید.
بنظر پایان نقد شما نقد نبود عقده گشایی بود........
گندآب ...پایان افتضاح....مزخرف...اثری الکن...نگارنده عزیز با همه ان تعابیر خارج از ادب فیلم 15میلیارد فروش گیشه داشت