گوناگون

رابطه پنهانی با جنایت به پایان رسید

رابطه پنهانی با جنایت به پایان رسید

پارسینه: تحقیقات از مردی که به دلیل رابطه پنهانی با زنی متأهل، شوهر او را به قتل رسانده است، در حالی ادامه دارد که متهم از ارتباط پنهانی و ارتکاب جنایت ابراز پشیمانی می‌کند و می‌گوید فریب خورده است.

رسیدگی به این پرونده از اواخر مهرماه با کشف جسد مردی به نام حسام در خانه‌اش آغاز شد و کارآگاهان جنایی بعد از حضور در محل حادثه پی بردند این مرد با ضربه چاقو به کام مرگ کشانده شده است. شواهد اولیه نشان می‌داد مقتول زمان حادثه خواب بوده و به همین دلیل نتوانسته از خودش دفاع یا فرار کند. از سویی نه سرقتی از خانه انجام شده و نه در‌ها شکسته بود. همه‌چیز گویای آن بود که قاتل نیمه‌شب در کمال آرامش وارد خانه شده و بعد از اجرای نقشه‌ا‌ش، محل را ترک کرده است.

این سرنخ‌ها سبب شد همسر مقتول به نام فریبا به‌عنوان مظنون اصلی پرونده شناخته شود و پشت میز بازجویی بنشیند. این زن که از ابتدا ادعا می‌کرد از نحوه قتل بی‌اطلاع است، باز هم سعی کرد خودش را بی‌گناه معرفی کند، اما تلاش او فایده‌ای نداشت و او در نهایت به خیانت و جنایت اعتراف کرد و گفت با پسری به نام کمال رابطه داشت و با بازگذاشتن در خانه برای این مرد زمینه قتل شوهرش را فراهم کرد. این زن ادعا کرد کمال اصرار داشت حسام را بکشند تا بتوانند با هم ازدواج کنند. کارآگاهان بعد از شنیدن اظهارات این زن کمال را در سریع‌ترین زمان ممکن شناسایی و بازداشت کردند. او که تمام راز‌ها را برملاشده می‌دید، به کشتن شوهر فریبا اقرار کرد، اما گفت برخلاف ادعای این زن خود او بود که به انجام قتل اصرار داشت.

مرد جوان در ادامه ماجرای آشنایی‌اش را با فریبا را تعریف کرد و گفت: این زن و شوهرش اهل شهرستان محل سکونت من هستند. مدتی قبل فریبا که در تهران زندگی می‌کرد، به شهر ما آمد و من خیلی اتفاقی او را دیدم. از همان لحظه که نگاهش کردم عاشقش شدم و تصمیم گرفتم با او ارتباط برقرار کنم تا بتوانیم با هم ازدواج کنیم. تلاشم در این زمینه موفقیت‌آمیز بود که توانستم با فریبا دوست شوم، اما قبل از اینکه بتوانم به خواستگاری‌اش بروم و او را به عقد خودم دربیاورم، او با مردی دیگر ازدواج کرد. متهم در ادامه اعترافاتش توضیح داد: بعد از ازدواج فریبا رابطه‌ام با او قطع شد. دیگر چاره‌ای نداشتم جز اینکه او را فراموش کنم. این کار برایم بسیار سخت بود، اما می‌دانستم دیگر تلاش‌هایم بی‌فایده است.

در همین اثنا حدود چهار ماه قبل فریبا برایم پیامکی فرستاد و از شوهرش گلایه کرد. او گفت حسام خیانت کرده و او نمی‌تواند این زندگی مشترک را تحمل کند. بعد از آن پیامک بود که رابطه ما دوباره شروع شد و در نهایت من از فریبا خواستم از حسام طلاق بگیرد تا بتوانیم با هم ازدواج و زندگی کنیم، اما فریبا بعد از مدتی پیشنهاد داد همسرش را به قتل برسانیم. من ابتدا با این کار مخالف بودم، اما در نهایت قبول کردم این کار را انجام بدهم. من می‌خواستم به فریبا برسم و به عاقبت کاری که کرده بودم فکر نمی‌کردم. کمال در ادامه اعترافاتش به کارآگاهان گفت: من فریب فریبا را خوردم. او قبل از اینکه من دست به کار شوم، یک بار خودش برای قتل شوهرش اقدام و او را با سم مسموم کرده بود، اما کمال زنده ماند، به همین دلیل فریبا از من کمک خواست. روز حادثه درحالی که چاقویی همراه داشتم، در پشت‌بام خانه حسام مخفی شدم. شب وقتی او خوابید، فریبا با من تماس گرفت و گفت وقت اجرای نقشه رسیده است. او درِ خانه را برایم باز گذاشت و من حسام را در خواب به قتل رساندم و فرار کردم. من فریب فریبا را خوردم و به‌شدت از کاری که کرده‌ام پشیمان هستم. بنا بر این گزارش متهم درحال‌حاضر در بازداشت به سر می‌برد و تحقیقات از او ادامه دارد.

منبع: شرق

ارسال نظر

  • یک ایرانی

    بهتره زن و شوهری که به هر دلیل امکان ادامه ارتباط ندارند از هم جدا شوند تا زندگی شان به این حوادث تلخ خاتمه پیدا نکنه. به هر حال گاهی پیش می آید که زن و مردی بعد از سال ها زندگی حالا به هر دلیلی نمی توانند با هم زندگی رو ادامه بدهند و یا مرد نمی خواهد زنش را طلاق دهد در حالی که زن اصرار به طلاق دارد در این جا مصلحت همان طلاق است زیرا ممکن است لجاجت بر ادامه زندگی به این جا ختم شود این رو به عنوان یک واقعیت بپذیریم

اخبار مرتبط سایر رسانه ها
    اخبار از پلیکان

    نمای روز

    اخبار از پلیکان

    داغ

    حواشی پلاس

    صفحه خبر - وب گردی

    آخرین اخبار