بلیت تهران - مشهد ۱.۵ میلیون تومان!
پارسینه: با توافق شرکتهای هواپیمایی داخلی، از اول آبان قیمت کف هر دقیقه پرواز از ۳ هزار به ۸ هزار تومان افزایش می یابد.
به گزارش همشهری آنلاین، سازمان هواپیمایی کشوری اردیبهشت امسال آیین نامهای را مصوب کرده که اگر چه در ماههای ابتدایی صدور آن با توجه به برخی اعتراضها اجرایی نشد، اما مدتی است که بیسر و صدا بخشنامه رو آمده و اجرا میشود و در صورت تداوم، مسافران حتی خواب پروازهای ارزانقیمت را هم نخواهند دید. گفته میشود که بر اساس این بخشنامه شرکتهای هواپیمایی حتی در ساعتهای خلوت و کممسافر هم نمیتوانند بلیتها را ارزانتر از آنچه تصویب شده به فروش برسانند.
مهدی نجفی، فعال صنعت گردشگری یکی از مخالفان افزایش نرخ بلیت پروازهای داخلی به بهانه کرونا و دلار ۳۰ هزار تومانی و همین بخشنامه سازمان هواپیمایی کشوری است. او به همشهریآنلاین میگوید: با توافق شرکتهای هواپیمایی داخلی، از اول آبان قیمت کف هر دقیقه پرواز از ۳ هزار به ۸ هزار تومان افزایش پیدا میکند. مثلاً قیمت کف بلیت رفت تهران - شیراز از ۲۵۰هزار به ۶۸۰هزار تومان میرسد. با این افزایش ۲.۶ برابری باید منتظر زنجیره جدیدی از تورم، بی اقبالی مسافران به سفرهای هوایی، تعطیلی آژانسها و دیگر تبعات منفی باشیم.
نجفی میگوید: ما در ماده ۴۴ قانون رقابت داریم که عرضهکنندگان کالا و خدمات نمیتوانند با توافق همدیگر قیمت تصویب کنند. چون این به ضرر مصرفکننده است. اما الان این اتفاق رخ داده است. چند شرکت هواپیمایی دور هم نشستهاند و قیمتی را مصوب کردهاند که قیمتها از نظر ما غیرواقعی است. سازمان هواپیمایی کشوری هم در مقابل این فرآیند نادرست سکوت کرده است.
این کارشناس اظهار میکند: شرکتهای هواپیمایی میگویند هزینههای ما افزایش پیدا کرده است. این کاملا صحیح است، اما چه نیازی میبینند که سازمان هواپیمایی کشوری را به عنوان مسوول افزایش قیمتها معرفی کنند؟ شرکتهای هواپیمایی بر اساس قانون آزاد سازی نرخی میتوانند بر اساس عرضه و تقاضا قیمتهای خود را کم و زیاد کنند، اما ما در قوانین، چیزی به نام کف قیمت یا تضمین کف قیمت نداریم. تضمین کف قیمت یعنی از بین بردن رقابت، یعنی پرداخت بهای ناکارآمدی شرکتها توسط مصرفکننده. تضمین کف قیمت یعنی شکست قانون آزادسازی نرخ بلیت هواپیما که هواپیمایی کشوری سالها بعنوان دستاورد خود تبلیغ کرده بود.
نجفی میگوید: درحالحاضر ۱۹ شرکت هواپیمایی مسافری در ایران داریم. چطور ممکن است که همه این شرکتها بهرهوری یکسان داشته باشند، هزینههایشان یکسان باشد و قیمت یکسان بدهند؟ شرکتی که میتواند کمتر هزینه کند و بهرهوری بیشتری داشته باشد، میتواند قیمتهای خود را پایین بیاورد. چطور ممکن است که سازمان هواپیمایی کشوری اجازه ارزان فروشی را به چنین شرکتی ندهد؟ این نقض صریح قوانین رقابت است. ما در ماده ۴۴ قانون رقابت داریم که عرضهکنندگان کالا و خدمات نمیتوانند با توافق همدیگر قیمت تعیین کنند. چون این به ضرر مصرفکننده است. اما الان عین این اتفاق افتاده است. چند شرکت هواپیمایی دورهم نشستهاند و قیمتی را مصوب کردهاند که از نظر ما غیرواقعی است. سازمان هواپیمایی کشوری هم در مقابل این فرآیند نادرست سکوت کرده است.
این فعال حوزه گردشگری ادامه میدهد: تا امروز کف قیمت مسیر تهران - شیراز ۲۵۰ هزار تومان بود و از اول آبان کف قیمت همان مسیر میخواهد بشود ۶۸۰ هزار تومان. خب روی چه مبنایی؟ به خاطر این که ۴ شرکت هواپیمایی آمدهاند میگویند ما داریم ورشکست میشویم. همه جای دنیا قیمت بلیت هواپیما مدام ارزان میشود، در ایران ۳برابر میشود.
او به استدلال ارزی شرکتهای هواپیمایی و دبیر انجمن شرکتهای هواپیمایی اشاره میکند و میگوید: استدلال شرکتهای هواپیمایی ایران این است که نرخ دلار شده ۳۰ هزار تومان. براساس دادههایی که موثق است، بیش از ۲۰ درصد هزینههای این شرکتها ارزی نیست. مگر شرکتهای هواپیمایی به کارکنان و کادر پروازی براساس دلار حقوق میدهند؟ مگر بابت هزینههای فرودگاهی و سوخت و اجاره دفاترشان دلار میدهند؟ اصلا ربطی ندارد.
افزایش قیمتها زنجیرهای از گرانیها را در پی دارد
اما عواقب کرونا، تصمیمات ریالی و ارزی برای صنعت هوایی در ایران چیست؟ نجفی، فعال صنعت گردشگری معتقد است: ما الان درگیر یک روند نادرست هستیم، چون این روند، زنجیرهای از تورم را به دنبال خواهد داشت. شما فکر کنید بلیت هواپیمای تهران - شیراز بشود ۶۸۰ هزار تومان، از اول آبان اگر با اتوبوس و قطار هم بخواهید همان مسیر را بروید، قیمت بلیتش دوبرابر میشود. مجبورمی شوید با خودروی شخصی سفر کنید، نتیجه اش افزایش تصادفات جادهای و تلفات انسانی در کشور خواهد بود. اگر دانشگاه یا آموزشگاهی بخواهد استادی از شهر دیگربیاورد، هزینه آن دانشگاه و آموزشگاه هم افزایش خواهد یافت.
نجفی تاکید میکند: این یک زنجیره است. فقط افزایش قیمت بلیت اتفاق نمیافتد، تعطیلی آژانسهای کوچک و متوسط از عوارض حتمی این گرانی است. این طور نیست که چند شرکت هواپیمایی بیایند بگویند ما میخواهیم قیمت بلیتها را ببریم بالا و کف قیمت فروش تضمینی هم داشته باشیم و سازمان هواپیمایی کشوری هم سکوت کند. این مساله، زنجیرهای از گرانیها را در پی خواهد داشت و تاثیر خود را روی همه حوزهها خواهد گذاشت. سازمان حمایت ازمصرفکننده با این افزایش قیمتها مخالف است و ما امیدواریم که سایر سازمانها و مراجع نظارتی و حکومتی هم ورود کنند و جلوی این اتفاق نامبارک را بگیرند.
فعال صنعت گردشگری با اشاره به بخشنامه رعایت فاصله فیزیکی در پروازها میگوید: دلیل ظاهری شرکتهای هواپیمایی برای افزایش قیمتها این است که ما ملزم به رعایت بخشنامه ستاد کرونا و پروتکل هستیم. بخشنامه کرونا چیست؟ ستاد ملی مقابله با کرونا از زمان شیوع کرونا در کشور پیگیر این امر بوده که شرکتهای هواپیمایی با ۶۰ درصد ظرفیت خود پرواز کنند. این مال امروز نیست. از ۶ ماه گذشته تا حالا داشته مطرح میشده است. اما در ۶ ماه گذشته دوستان با انواع و اقسام دلایل و توجیهات گفتند که سیستم فیلترینگ هوای هواپیماها آنقدر پیشرفته است که ویروس را از بین میبرد. برای همین با ظرفیت کامل مسافران را در پروازها پذیرش کردند.
نجفی میگوید: اما موضوع این است که هر سال این موقع آمار سفرهای داخلی ما کاهش پیدا میکند و نرخ متوسط میزان اشغال صندلیهای پروازی به طور اتوماتیک در فاصله زمانی آبان تا اسفند به حدود ۶۰ درصد میرسد، چون وارد فصلِ کممسافر شدهایم. شرکتهای هوایی میگویند ما نمیتوانیم ۴۰ درصد پروازهایمان را بدلیل اجرای پروتکل بهداشتی مبارزه با کرونا بفروشیم، پس باید قیمتها را بالا ببریم. درحالیکه در وضعیت عادی هم شما نمیتوانستید ۴۰ درصد پروازهای خود را بفروشید، چون اصلا تقاضایی در این فصل برای آن ۴۰ درصد وجود نداشت.
این فعال صنعت گردشگری میگوید: مشکل اصلی این است که ما دچار تناقضیم و این تناقض در همه رفتارها و قوانین ما وجود دارد. ما میگوییم طرفدار آزادسازی قیمتیم. اگر بحث آزادسازی قیمت است، این موضوع در همه جای دنیا تعریف دارد، یعنی قیمت را عرضه و تقاضا تعیین میکند. اما الان اتفاقی که دارد رخ میدهد این است که ارائهکننده خدمت و کالا حق داشته باشد کف قیمت فروش تعیین کند. این چه مدل آزادسازی قیمت است؟ شما قیمت بلیت را از ۱۰۰ هزار تومان میرسانید به ۲۶۰ هزار تومان. تخمین ما این است که این اقدام به میزان ۳۵ تا ۴۰ درصد در فروش پروازها تاثیر بگذارد و آن را کاهش بدهد. ولی در مقابلِ این ۳۵ تا ۴۰ درصد، فلان شرکت ۱۶۰ هزار تومان قیمتهای خود را افزایش داده است. یعنی با وجود کاهش تقاضا، افرایش قیمتها به حدی است که باعث۲ برابر سود بیشتر شده است. آن شرکت میگوید تا دیروز روزانه ۱۰۰ مسافر میبردم و از هر مسافر ۱۰ هزار تومان سود میکردم و سود من میشد یک میلیون تومان. الان ۷۰ مسافر میبرم، اما روی هر مسافر ۳۰ هزار تومان سود میکنم. خب سود این شرکت حالا با مسافران کمتر به ۲ میلیون تومان میرسد. یعنی دوبرابر.
ارسال نظر