شوخی حسن روحانی در جلسه تصمیمگیری درباره قطعنامه ۵۹۸

پارسینه: جلسه هیجان زیادی داشت و آن مقطع زمانی چنین چیزی را ایجاب میکرد. بعضیها چیزهایی گفتند. آقای دکتر حسن روحانی هم که کنار من نشسته بود، وقتی به این جمله رسید که حاج احمد آقا از قول حضرت امام گفتند بنده قطعنامه را میپذیرم، به شوخی به من گفت: «حاج محسن! بساطت را جمع کن و برو. تو به درد زمان جنگ میخوردی و به درد زمان آتشبس نمیخوری!»
محسن رفیقدوست میگوید: در سال ۶۷ که من هنوز وزیر سپاه بودم یک روز از دفتر ریاستجمهوری وقت، حضرت آیتالله خامنهای با من تماس گرفتند که فردا جلسه مهمی است و در ساعت مقرر به آن جلسه بیایید. پرسیدم چه کسانی هستند. گفتند همه مسئولان نظامی حضور دارند. وقتی به آنجا رفتم دیدم علاوه بر فرماندهان سپاه و ارتش و وزیر دفاع و رئیس کمیسیون دفاع مجلس شورای اسلامی، همه اعضای شورای عالی دفاع و مرحوم حاج سید احمد آقا هم حضور دارند. پیش از آنکه آقا تشریف بیاورند موضوع جلسه مطرح شد که جلسه برای پذیرش قطعنامه ۵۹۸ بود.
در آن جلسه مرحوم حاج سید احمد آقا پیام امام را درباره پذیرش قطعنامه خواندند و مشخص شد حضرت امام بنا به دلایلی قطعنامه را پذیرفتند؛ لذا در آنجا متوجه شدیم که قرار است آتشبس برقرار شود. در آن جلسه بعضیها گریه هم کردند. جلسه هیجان زیادی داشت و آن مقطع زمانی چنین چیزی را ایجاب میکرد. بعضیها گریه کردند و بعضیها هم چیزهایی گفتند. آقای دکتر حسن روحانی هم که کنار من نشسته بود، وقتی به این جمله رسید که حاج احمد آقا از قول حضرت امام گفتند من جام زهر را سر میکشم و قطعنامه را میپذیرم، به شوخی به من گفت: «حاج محسن! بساطت را جمع کن و برو. تو به درد زمان جنگ میخوردی و به درد زمان آتشبس نمیخوری!».
موجود دو ور بزن و دو گانه سوزی مثل محسن رفیقدوست که هم در زمان جنگ از توبره میخورد و هم بعد از جنگ از آخور میخورد . اصلا برایش مهم نبود که جنگ باشد یا نباشد .
از آدم بیخود و کوتوله و لات بیخطر میدان میوه و تره بار سابق انتظار دارین چکاره باشه ؟؟؟
زمان قبل انقلاب معلوم نبود مجاهدین خلقی است یاخط راست
زمان جنگ معلوم نبود هیات موتلفه ای است یا چپ مهندس موسوی یا مجاهدین انقلاب محسن رضایی !!
آدمی که مهره معمر قذافی در ایران بود . و نمیگذاشت سرنوشت امام موسی صدر و 4 دیپلمات مفقود در لبنان معلوم بشه . و اینقدر نامرد بود که با وجود اینکه قذافی سر دلالی خرید اسلحه زمان جنگ کلی بهش پول رسونده بود وقتی قذافی را کشتند . گفت من اصلا ناراحت نشدم !!
ولی همیشه تکلیفش با پول یا مفت و اختلاس و باند بازی و خانم بازی معلوم بوده !
کسانی که در آن زمان به سن و سال من بودند و دل در گرو نظام و کشور داشتند به خوبی یادشان هست که با اعلام خبر پذیرش قعطنامه چقدر متاثر شده و اشک ریختند آنگاه آقای حسن روحانی که در آن جلسه حضور داشته اینقدر دل و دماغ داشته که بذله گویی هم کرده است.