۲۲ شهريور ۱۳۹۹ - ۱۷:۲۱
کد خبر: ۶۵۴۱۹۹
تجاوز سیروس به مریم در بیابان جنوب تهران!
پارسینه: زن جوان که از سوی خواستگار سابقش تا پای مرگ پیش رفته بود، وقتی از حکم مجازات متهم باخبر شد به آن اعتراض کرد

این زن جوان که با اطلاع از صدور حکم خفیف برای متهم ابراز تعجب کرده بود، گفت: من ۱۵ سال قبل با مرد میانسالی که ۱۲ سال از خودم بزرگتر بود ازدواج کردم. اما این زندگی ۶ ماه بیشتر طول نکشید و به خاطر اخلاق بد همسرم از او جدا شدم. به خانه پدری ام آمدم و ۱۲ سال آنجا زندگی کردم. در این مدت به عنوان منشی کار میکردم و خرج خودم را تأمین میکردم، اما بعد از مدتی توانستم خانهای برای خودم بگیرم.
مریم گفت: دی سال ۹۴ به خانه برادرم رفته بودم که زمان برگشت، مرد جوانی مرا به عنوان مسافر سوار کرد. در راه سر صحبت را باز کرد و از علاقه اش به من گفت. فهمیدم مسافرکش نیست بلکه از مدتی قبل مرا زیر نظر داشته است. او درنهایت شماره تلفن همراهش را به من داد و گفت: قصد ازدواج دارد.
مدتی با سیروس در ارتباط بودم، اما بعد از مدتی متوجه شدم تصمیمش ازدواج نیست و به پول و درآمد من چشم دارد به همین خاطر رابطه ام را قطع کردم، اما سیروس همچنان خواهان این رابطه بود. گه گاهی او را میدیدم تا اینکه برای عروسی خواهرم مجبور شدم از او مقداری پول قرض بگیرم و به او گفتم که این پول را پس میدهم. اماای کاش زنگ نزده بودم از همان موقع تهدیدات سیروس شروع شد.
میگفت: اگر با من نباشی ماجرا را به برادرت میگویم. درگیریها و تهدیدها ادامه داشت تا اینکه یک هفته بعد دوست سیروس با من تماس گرفت و گفت: او میخواهد خودکشی کند. بعد راضی ام کرد تا به دیدار سیروس بروم، وقتی سوار خودرواش شدم مرا به بیابانهای اطراف آزادگان برد. ترسیده بودم با فریادهای من خودرو را نگه داشت میخواستم فرار کنم که اسپری به صورتم پاشید. با این حال شروع به دویدن کردم از دور مردی را دیدم و کمک خواستم، اما سیروس از پشت مرا گرفت و با چاقو زد آن قدر که بیهوش شدم و او هم سوار خودرواش شد و از محل فرار کرد.
مریم ادامه داد: مرا به بیمارستان بردند مدتی در آنجا بستری بودم. یک کلیه ام را از دست دادم بخشی از صورتم فلج شده و آسیب شدیدی دیده ام که تا آخر عمر با من است. او میخواست مرا بکشد. اگر آن روز آن کارگر افغانستانی من را نمیدید و به کمکم نمیآمد الان زنده نبودم. با شکایت من سه ماه بعد سیروس بازداشت شد. در مدتی که فراری بود خانواده اش چندین بار به سراغم آمدند تا رضایت بگیرند، اما رضایت ندادم. دادسرای جنایی تهران برای سیروس اتهام آدم ربایی، شروع به قتل و ضرب و جرح گرفت. اما دادگاه کیفری تمام اتهامات را رد کرد و تنها به خاطر ضرب و جرح او را به ۵ سال حبس و پرداخت دیه محکوم کرد. در حالی که مجازات آدم ربایی و شروع به قتل به ترتیب ۱۵ و ۱۰ سال حبس است. من چندین بار به این حکم اعتراض کردم، اما بی فایده بود. الان پرونده ام برای اجرای حکم به دادسرا آمده است، ولی من باز هم به حکم اعتراض زده ام.
مریم گفت: دی سال ۹۴ به خانه برادرم رفته بودم که زمان برگشت، مرد جوانی مرا به عنوان مسافر سوار کرد. در راه سر صحبت را باز کرد و از علاقه اش به من گفت. فهمیدم مسافرکش نیست بلکه از مدتی قبل مرا زیر نظر داشته است. او درنهایت شماره تلفن همراهش را به من داد و گفت: قصد ازدواج دارد.
مدتی با سیروس در ارتباط بودم، اما بعد از مدتی متوجه شدم تصمیمش ازدواج نیست و به پول و درآمد من چشم دارد به همین خاطر رابطه ام را قطع کردم، اما سیروس همچنان خواهان این رابطه بود. گه گاهی او را میدیدم تا اینکه برای عروسی خواهرم مجبور شدم از او مقداری پول قرض بگیرم و به او گفتم که این پول را پس میدهم. اماای کاش زنگ نزده بودم از همان موقع تهدیدات سیروس شروع شد.
میگفت: اگر با من نباشی ماجرا را به برادرت میگویم. درگیریها و تهدیدها ادامه داشت تا اینکه یک هفته بعد دوست سیروس با من تماس گرفت و گفت: او میخواهد خودکشی کند. بعد راضی ام کرد تا به دیدار سیروس بروم، وقتی سوار خودرواش شدم مرا به بیابانهای اطراف آزادگان برد. ترسیده بودم با فریادهای من خودرو را نگه داشت میخواستم فرار کنم که اسپری به صورتم پاشید. با این حال شروع به دویدن کردم از دور مردی را دیدم و کمک خواستم، اما سیروس از پشت مرا گرفت و با چاقو زد آن قدر که بیهوش شدم و او هم سوار خودرواش شد و از محل فرار کرد.
مریم ادامه داد: مرا به بیمارستان بردند مدتی در آنجا بستری بودم. یک کلیه ام را از دست دادم بخشی از صورتم فلج شده و آسیب شدیدی دیده ام که تا آخر عمر با من است. او میخواست مرا بکشد. اگر آن روز آن کارگر افغانستانی من را نمیدید و به کمکم نمیآمد الان زنده نبودم. با شکایت من سه ماه بعد سیروس بازداشت شد. در مدتی که فراری بود خانواده اش چندین بار به سراغم آمدند تا رضایت بگیرند، اما رضایت ندادم. دادسرای جنایی تهران برای سیروس اتهام آدم ربایی، شروع به قتل و ضرب و جرح گرفت. اما دادگاه کیفری تمام اتهامات را رد کرد و تنها به خاطر ضرب و جرح او را به ۵ سال حبس و پرداخت دیه محکوم کرد. در حالی که مجازات آدم ربایی و شروع به قتل به ترتیب ۱۵ و ۱۰ سال حبس است. من چندین بار به این حکم اعتراض کردم، اما بی فایده بود. الان پرونده ام برای اجرای حکم به دادسرا آمده است، ولی من باز هم به حکم اعتراض زده ام.
منبع: رکنا
1
کپی لینک
ارسال نظر

ترانه احساسی من باید میرفتم از محسن چاوشی+ شعر و موزیک ویدیو

جدیدترین عکس از وضعیت غمانگیز دریاچه ارومیه!

تصاویر منحصر به فرد برنده مسابقه عکاسی اقیانوس سال ۲۰۲۳

ترانه زیبای «خوابم نمیبره» از معین زندی+ شعر و موزیک

تولید کشمش در شهر جهانی انگور+ تصاویر

برداشت خرما در خِشت استان فارس+ تصاویر

پیروزی تاریخی تنیس روی میز ایران برابر ژاپن در بازی های آسیایی

طرف با سیروس رفیق بوده و به بهانه نیاز مالی تیغش میزده و روزی که با یکدیگر اختلاف پیدا کردند سیروس بر اساس داستان سرایی های این خانم شده متجاوز و آدم ربا.