کودکآزاری مدرن/ کودکانی که قربانی سوداگری در شبکههای اجتماعی میشوند

پارسینه: بسیاری از فعالان حقوق کودکان بر این باورند که طبق پیماننامه جهانی حقوق کودک، والدین نباید از آنها به عنوان ابزار تبلیغی استفاده کنند و این کار آنها نوعی کودکآزاری روانی محسوب میشود.
آزار و اذیت کودکان مفاهیم گوناگونی دارد و میتوان به صراحت گفت: در هر جا که به دلایل مختلف اجتماعی یا روانی، کودک در بستر مناسب خود برای رشد و پرورش قرار نگیرد، مورد آزار واقع شده است، سوء استفاده از کودکان در هر مقیاس و معیاری غیر منطقی و غیر قانونی است و مخاطرات روانی و جسمی زیادی برای کودک دارد.
کار کردن کودکان و به خدمت گرفته شدنشان در هر بستری که روح لطیف و کودکانه آنها آسیب ببیند و یا به هر دلیلی از تجربههای لازم ایام کودکی بی بهره بمانند مصداق روشن سوء استفاده از کودک است.
در دنیای مدرن، علاوه بر کودکانی که اغلب آنها را کنار خیابانها و با لباسهای مندرس و سر روی کثیف میبینیم، شاهد کودکان کاری با لباسهای پر زرق و برق هستیم که نه سر چهارراه میایستند و دست نیاز به سمت کسی دراز میکنند و نه برای فروش آنچه در دست دارند به کسی التماس میکنند، و ظاهرا کسی هم برای پول در آوردن مجبورشان نمیکند!
رایجترین شکل این کار پر زرق و برقی که البته پشت پرده سیاهی دارد، کودکانی هستند که این روزها در فضای اینستاگرام دست مایه تبلیغات کالاهای مختلفی شده اند و یا حتی بخاطر سوداگری والدین برای کسب منفعت مالی و شهرت مجبورند توانمندیهایی فراتر از توانایی سن خودشان را به نمایش بگذارند.
کودک توسط والدین به بهانههای مختلف وارد فضای اینستاگرام میشود، توسط مخاطبان پذیرفته میشود و بعد از گذشت مدت زمانی والدین با پیشنهادهای مختلف برای تبلیغات پوشاک و کالاهای تخصصی کودک و یا حتی خوراکی و کالاهایی که هیچ ارتباطی با دنیای کودکان ندارند روبرو میشود.
هر روز به تعداد تاییدها و دنبال کنندگان صفحهشان افزوده میشود، تاییدهایی که عملا بخشی از کسب و کار پدر و مادر هستند و کپشنهایی که پر میشود از هشتگها و کلیدواژه نشانهای تجاری مختلف و اینجاست که اعتیاد به کسب درآمد بیشتر، والدین را در یک گردش مالی بی انتها میاندازد و کودک را ناخواسته و به اجبار در فضای شلوغ و بی انتهای تبلیغات در فضای مجازی وارد میکند.
غافل از این که خطرات زیادی سلامت روحی و جسمی این کودکان را در حال و آینده تهدید میکند و علاوه بر آن حریم شخصی و کرامت انسانی آن هاست که مورد بی احترامی قرار گرفته است؛ چرا که کودک در شرایط ذهنی و سنی مناسبی نیست تا بتواند خودش برای خود تصمیم درستی بگیرد و همه این کارها در حقیقت به اجبار والدین صورت میگیرد.
اما به نظر میرسد آن قدر درآمد حاصل از کار این کودکان برای خانوادهها وسوسه کننده است که به این راحتی نمیتوانند از آن دل بکنند.
درآمدی که چشم پوشی از آن بسیار سخت است و بسیاری از خانوادهها را ترغیب میکند کودک شان را مجبور به کارهایی کنند که برای شان بسیار طاقت فرساست؛ شاید باورتان نشود، ولی برخی از کودکان در اینستاگرام با وجود داشتن کمتر از یک میلیون دنبال کننده، ماهانه بیش از یک میلیارد تومان درآمد دارند!
درآمدهای حاصل از تبلیغات آن قدر وسوسه برانگیز است که در نقاط مختلف جهان آدمهایی وجود دارند که حاضرند فرزندانشان را وسیلهای برای درآمد زایی به همین شیوه کنند.
تا آنجا که در سال ۲۰۱۴ میلادی، در فرانسه، قوانین سخت گیرانهای برای حمایت از حریم شخصی کودکان وضع شده و به کودکان اجازه میدهد از والدین شان برای انتشار جزئیات شخصی و خصوصی زندگیشان بدون کسب اجازه، شکایت کنند.
بسیاری از فعالان حقوق کودکان بر این باورند که طبق پیماننامه جهانی حقوق کودک، والدین نباید از آنها به عنوان ابزار تبلیغی استفاده کنند و این کار آنها نوعی کودک آزاری روانی محسوب میشود.
حال آن که مهمترین اثر مخربی که به نمایش گذاشتن کودک به اشکال مختلف برای دست یابی به شهرت یا کسب سود، برای خود کودک دارد ایجاد حرص دیده شدن است که خواسته یا ناخواسته در روحش نهادینه میشود و در بزرگسالی میتواند تبدیل به روحیه اقناع ناپذیری و عدم رضایت واقعی و حس ناخشنودی همیشگی در فرد شود و ادامه این روند در مثلث باطل شهرت، ثروت، قدرت در زیر سایه تبلیغات و خرید نگاه به هر قیمتی، چیزی جز یک نسل خسته و منفعل و منزجر از تلاش و موفقیت به جای نخواهد گذاشت؛ بنابراین میتوان گفت: حل این مشکلات بیش از آن که نیازمند استفاده از ضمانت اجراهای قانونی باشد، نیاز به آموزش و افزایش آگاهی عمومی دارد تا والدین با آگاهی از حقوق اساسی کودکشان و آموزش نحوه استفاده صحیح از فضای مجازی به حریم خصوصی و سلامت روانی و کرامت فرزندانشان بیشتر احترام بگذارند.
کار کردن کودکان و به خدمت گرفته شدنشان در هر بستری که روح لطیف و کودکانه آنها آسیب ببیند و یا به هر دلیلی از تجربههای لازم ایام کودکی بی بهره بمانند مصداق روشن سوء استفاده از کودک است.
در دنیای مدرن، علاوه بر کودکانی که اغلب آنها را کنار خیابانها و با لباسهای مندرس و سر روی کثیف میبینیم، شاهد کودکان کاری با لباسهای پر زرق و برق هستیم که نه سر چهارراه میایستند و دست نیاز به سمت کسی دراز میکنند و نه برای فروش آنچه در دست دارند به کسی التماس میکنند، و ظاهرا کسی هم برای پول در آوردن مجبورشان نمیکند!

کودک توسط والدین به بهانههای مختلف وارد فضای اینستاگرام میشود، توسط مخاطبان پذیرفته میشود و بعد از گذشت مدت زمانی والدین با پیشنهادهای مختلف برای تبلیغات پوشاک و کالاهای تخصصی کودک و یا حتی خوراکی و کالاهایی که هیچ ارتباطی با دنیای کودکان ندارند روبرو میشود.
هر روز به تعداد تاییدها و دنبال کنندگان صفحهشان افزوده میشود، تاییدهایی که عملا بخشی از کسب و کار پدر و مادر هستند و کپشنهایی که پر میشود از هشتگها و کلیدواژه نشانهای تجاری مختلف و اینجاست که اعتیاد به کسب درآمد بیشتر، والدین را در یک گردش مالی بی انتها میاندازد و کودک را ناخواسته و به اجبار در فضای شلوغ و بی انتهای تبلیغات در فضای مجازی وارد میکند.
غافل از این که خطرات زیادی سلامت روحی و جسمی این کودکان را در حال و آینده تهدید میکند و علاوه بر آن حریم شخصی و کرامت انسانی آن هاست که مورد بی احترامی قرار گرفته است؛ چرا که کودک در شرایط ذهنی و سنی مناسبی نیست تا بتواند خودش برای خود تصمیم درستی بگیرد و همه این کارها در حقیقت به اجبار والدین صورت میگیرد.
اما به نظر میرسد آن قدر درآمد حاصل از کار این کودکان برای خانوادهها وسوسه کننده است که به این راحتی نمیتوانند از آن دل بکنند.

درآمدهای حاصل از تبلیغات آن قدر وسوسه برانگیز است که در نقاط مختلف جهان آدمهایی وجود دارند که حاضرند فرزندانشان را وسیلهای برای درآمد زایی به همین شیوه کنند.
تا آنجا که در سال ۲۰۱۴ میلادی، در فرانسه، قوانین سخت گیرانهای برای حمایت از حریم شخصی کودکان وضع شده و به کودکان اجازه میدهد از والدین شان برای انتشار جزئیات شخصی و خصوصی زندگیشان بدون کسب اجازه، شکایت کنند.
بسیاری از فعالان حقوق کودکان بر این باورند که طبق پیماننامه جهانی حقوق کودک، والدین نباید از آنها به عنوان ابزار تبلیغی استفاده کنند و این کار آنها نوعی کودک آزاری روانی محسوب میشود.
حال آن که مهمترین اثر مخربی که به نمایش گذاشتن کودک به اشکال مختلف برای دست یابی به شهرت یا کسب سود، برای خود کودک دارد ایجاد حرص دیده شدن است که خواسته یا ناخواسته در روحش نهادینه میشود و در بزرگسالی میتواند تبدیل به روحیه اقناع ناپذیری و عدم رضایت واقعی و حس ناخشنودی همیشگی در فرد شود و ادامه این روند در مثلث باطل شهرت، ثروت، قدرت در زیر سایه تبلیغات و خرید نگاه به هر قیمتی، چیزی جز یک نسل خسته و منفعل و منزجر از تلاش و موفقیت به جای نخواهد گذاشت؛ بنابراین میتوان گفت: حل این مشکلات بیش از آن که نیازمند استفاده از ضمانت اجراهای قانونی باشد، نیاز به آموزش و افزایش آگاهی عمومی دارد تا والدین با آگاهی از حقوق اساسی کودکشان و آموزش نحوه استفاده صحیح از فضای مجازی به حریم خصوصی و سلامت روانی و کرامت فرزندانشان بیشتر احترام بگذارند.
منبع: نور نیوز
ارسال نظر