رئوفیان: بحران از نحوه رفتار و نوع نگاه مسئولان کشوری بوجود میآید
پارسینه: نایب رئیس اول جبهه پیشرفت، رفاه و عدالت بیان کرد: «در دستیابی به توسعه سیاسی با موانع عدیدهای مواجه هستیم.»
به گزارش پارسینه ؛ ابولقاسم رئوفیان سخنگوی ادوارخانه احزاب ایران در پاسخ به پرسشی مبنی بر اینکه مهمترین بحران سیاسی کشور چیست، عنوان کرد: «در جهان یک رابطه دو سویه میان بحران و توسعه سیاسی وجود دارد و ارتباط دو سویه بحران سیاسی و توسعه سیاسی، مشکلی فراروی نظامهای سیاسی دنیا است.»
وی ادامه داد: «نظام سیاسی ما در مسیر رسیدن به توسعه سیاسی و تحقق آن از ابتدا و بعد از پیروزی انقلاب اسلامی، با یک مشکل و چالش جدی مواجه بود و آن هم دخالت بیگانگان است که امروز از هر نظر به عنوان یک مانع، به وسیله تمام کسانی که در راستای تخریب نظام سیاسی ایران و حتی براندازی نظام سیاسی ایران تلاش میکنند، تجهیز و تدارک دیده شده است و میبینیم که روز به روز دخالتها پیچیدهتر میشود و همین موجب میشود که ما در دستیابی به توسعه سیاسی با موانع عدیدهای مواجه شویم.»
این فعال سیاسی اصولگرا گفت: «عامل دیگری هم وجود دارد که درون کشوری است و علت پیدایش آن را در نهادینه نشدن احزاب در جامعه میدانم. معتقدم که اگر احزاب جایگاه واقعی خودشان را پیدا کنند و نهادهای مذهبی بالاخص حوزههای علمیه تحت زعامت مراجع عظام ونهادهای حاکمیتی بویژه مسئولان بلند پایه نظام و رسانهها به عنوان یک سیستم آگاهی بخش اجتماعی، نقش رسانهای خود را در بحران¬ها به درستی ایفا کنند همچنین مردم با نقش موثر احزاب در حفظ نظام سیاسی کشور آشنا شوند و در جهت رفع نقیصههای موجود در نظام سیاسی کشور و توسعه سیاسی تلاش کنند، قطعا اجازه نخواهند داد که نظام سیاسی با بحرانهای جدی مواجه شود.»
دبیرکل حزب جبهه پیشرفت، رفاه و عدالت تاکید کرد: «من فکر میکنم امروز ازجمله مهم-ترین بحران سیاسی در کشور ما عدم آگاهی توده مردم با نقش موثر احزاب در امر تحقق توسعه سیاسی است. در واقع مراجع عظام تقلید، کارگزاران سیاسی کشور، دولتمردان، حاکمیت، و... باید نسبت به نقش موثر احزاب در راستای دستیابی به توسعه سیاسی واقف شوند و احزاب را جدی بگیرند.»
رئوفیان ادامه داد: «البته بحرانهای مختلفی در کشورهای دیگر وجود دارد مانند بحران هویت که خوشبختانه ما در کشور نداریم یا مثلا بحران مشارکت که در کشور نداریم، اما به این دلخوش نباشیم که بحران مشارکت نداریم و در آینده هم نخواهیم داشت، نه هیچ تضمینی نیست که دچار بحران مشارکت سیاسی مردم در انتخابات نشویم. گواه بر این مدعا هم انتخابات مجلس یازدهم است که تا مجلس دهم و انتخاباتهای دیگر در کشور مشارکت سیاسی مردم در انتخابات بالای ۵۲ در صد بود، اما در انتخابات مجلس یازدهم مشارکت به زیر ۴۳ در صد رسید. یعنی ما به سمت بحران مشارکت سیاسی داریم میرویم. این یکی از خطراتی است که به نظر میآید انتخابات مجلس یازدهم زنگ این خطر را به صدا در آورده است.»
وی اضافه کرد: «امیدوارم تمام دستگاهها، نهادها، شورای نگهبان، دولت، قوه قضاییه، مجلس، و... این مسئله را متوجه شوند که ما در آستانه ابتلا به بحران مشارکت سیاسی هستیم. اجازه ندهند که این بحران در کشور ما بوجود بیاید.»
این فعال سیاسی درباره دیگر بحران سیاسی در کشور، اظهار داشت: «یکی از بحرانهای سیاسی دیگر، بحران کارآیی یعنی خوب کار کردن و اثر بخشی به معنای کار خوب کردن است که ریشه در قرارنگرفتن هرچیزسرجای خود داردیعنی رفیق سالاری و باند سالاری بجای شایسته سالاری نشسته و این بحرانی است که اگرشدت پیداکند، میشود سونامی بحران که همه چیز را بر باد میدهد.»
او توضیح داد: «اگر ما در سپردن مسئولیتها به اشخاص واجد شرایط کوتاه بیاییم، شرایط احراز در نظر گرفته نشود و قوم سالاری و جناح سالاری برشایسته سالاری غلبه کند، دچار رویکردی غیرازشایسته گزینی خواهیم شد که البته این مسئله وجود دارد و اگرجلویش را نگیریم، دچار سونامی بحران خواهیم شد.»
رئوفیان دراین باره افزود: «درمکتب تریبالیسم شایسته سالاری محلی از اعراب ندارد و حزبی که روی کار میآید به سمت یک رویکرد قبیله گرایی و حزب گرایی میرود. دیگر شاخص شایسته سالاری برای احراز یک پست مدیریتی شرط لازم نیست درحالی که باید وقتی جناحی در انتخابات به پیروزی میرسد، به دنبال شایسته سالاری باشد. برای حاکمیت شایسته سالاری، باید شایسته گزینی کرد.»
رئوفیان مطرح کرد: «بحرانها تنها ناشی از عوامل انسانی نیستند بلکه عوامل طبیعی هم بحران ساز هستند مثل سیل، زلزله، ریزگردها، کرونا، و... که بحران ساز هستند. اما اگرمسئولیتها به مدیران لایق و شایسته که واجد دواصل کارایی واثربخشی هستند سپرده شود و شایسته سالاری حاکم شود، عوامل طببیعی بحران ساز را هم می¬توان به نحوی مدیریت کرد. اگر در عوامل طبیعی خسارات کاهش یابد، آمادگی مواجه درست بوجود آید، واکنش درستی را نشان دهیم و نسبت به عادی سازی و بازسازی جامعه بعد از بحران عملکرد درستی داشته باشیم.»
وی افزود: «بیش از ۹۰ درصد خاک کشور ما روی خط زلزله قراردارد مثلا شهر تهران از ابتدا اشتباه به عنوان پایتخت انتخاب شده است چرا که روی خط زلزله است. این مسئله میتواند بحران زیادی را حتی بحران سیاسی ایجاد کند.»
دبیر کل حزب ایران زمین گفت: «کشور ما آبستن بحرانهایی است که اگر فکری به حالش نشود میتوان گفت که راه برون رفت از بحران¬ها بعد از ایجاد آنها تقریبا نا ممکن است. مثل همین عوامل طبیعی که گفتم یا مثلا بحرانهایی که عوامل انسانی منشا آن هستند. وقتی مدیران نالایق و ناشایسته روی کار میآیند بحران بوجود میآید.»
رئوفیان در پایان صحبتهایش عنوان کرد: «بحران از نحوه رفتار و نوع نگاه مسئولان کشوری در هر رده و مقامی چه دولت، مجلس، شورای نگهبان، قوه قضائیه، و... باشد، به وجود میآید.»
وی ادامه داد: «نظام سیاسی ما در مسیر رسیدن به توسعه سیاسی و تحقق آن از ابتدا و بعد از پیروزی انقلاب اسلامی، با یک مشکل و چالش جدی مواجه بود و آن هم دخالت بیگانگان است که امروز از هر نظر به عنوان یک مانع، به وسیله تمام کسانی که در راستای تخریب نظام سیاسی ایران و حتی براندازی نظام سیاسی ایران تلاش میکنند، تجهیز و تدارک دیده شده است و میبینیم که روز به روز دخالتها پیچیدهتر میشود و همین موجب میشود که ما در دستیابی به توسعه سیاسی با موانع عدیدهای مواجه شویم.»
این فعال سیاسی اصولگرا گفت: «عامل دیگری هم وجود دارد که درون کشوری است و علت پیدایش آن را در نهادینه نشدن احزاب در جامعه میدانم. معتقدم که اگر احزاب جایگاه واقعی خودشان را پیدا کنند و نهادهای مذهبی بالاخص حوزههای علمیه تحت زعامت مراجع عظام ونهادهای حاکمیتی بویژه مسئولان بلند پایه نظام و رسانهها به عنوان یک سیستم آگاهی بخش اجتماعی، نقش رسانهای خود را در بحران¬ها به درستی ایفا کنند همچنین مردم با نقش موثر احزاب در حفظ نظام سیاسی کشور آشنا شوند و در جهت رفع نقیصههای موجود در نظام سیاسی کشور و توسعه سیاسی تلاش کنند، قطعا اجازه نخواهند داد که نظام سیاسی با بحرانهای جدی مواجه شود.»
دبیرکل حزب جبهه پیشرفت، رفاه و عدالت تاکید کرد: «من فکر میکنم امروز ازجمله مهم-ترین بحران سیاسی در کشور ما عدم آگاهی توده مردم با نقش موثر احزاب در امر تحقق توسعه سیاسی است. در واقع مراجع عظام تقلید، کارگزاران سیاسی کشور، دولتمردان، حاکمیت، و... باید نسبت به نقش موثر احزاب در راستای دستیابی به توسعه سیاسی واقف شوند و احزاب را جدی بگیرند.»
رئوفیان ادامه داد: «البته بحرانهای مختلفی در کشورهای دیگر وجود دارد مانند بحران هویت که خوشبختانه ما در کشور نداریم یا مثلا بحران مشارکت که در کشور نداریم، اما به این دلخوش نباشیم که بحران مشارکت نداریم و در آینده هم نخواهیم داشت، نه هیچ تضمینی نیست که دچار بحران مشارکت سیاسی مردم در انتخابات نشویم. گواه بر این مدعا هم انتخابات مجلس یازدهم است که تا مجلس دهم و انتخاباتهای دیگر در کشور مشارکت سیاسی مردم در انتخابات بالای ۵۲ در صد بود، اما در انتخابات مجلس یازدهم مشارکت به زیر ۴۳ در صد رسید. یعنی ما به سمت بحران مشارکت سیاسی داریم میرویم. این یکی از خطراتی است که به نظر میآید انتخابات مجلس یازدهم زنگ این خطر را به صدا در آورده است.»
وی اضافه کرد: «امیدوارم تمام دستگاهها، نهادها، شورای نگهبان، دولت، قوه قضاییه، مجلس، و... این مسئله را متوجه شوند که ما در آستانه ابتلا به بحران مشارکت سیاسی هستیم. اجازه ندهند که این بحران در کشور ما بوجود بیاید.»
این فعال سیاسی درباره دیگر بحران سیاسی در کشور، اظهار داشت: «یکی از بحرانهای سیاسی دیگر، بحران کارآیی یعنی خوب کار کردن و اثر بخشی به معنای کار خوب کردن است که ریشه در قرارنگرفتن هرچیزسرجای خود داردیعنی رفیق سالاری و باند سالاری بجای شایسته سالاری نشسته و این بحرانی است که اگرشدت پیداکند، میشود سونامی بحران که همه چیز را بر باد میدهد.»
او توضیح داد: «اگر ما در سپردن مسئولیتها به اشخاص واجد شرایط کوتاه بیاییم، شرایط احراز در نظر گرفته نشود و قوم سالاری و جناح سالاری برشایسته سالاری غلبه کند، دچار رویکردی غیرازشایسته گزینی خواهیم شد که البته این مسئله وجود دارد و اگرجلویش را نگیریم، دچار سونامی بحران خواهیم شد.»
رئوفیان دراین باره افزود: «درمکتب تریبالیسم شایسته سالاری محلی از اعراب ندارد و حزبی که روی کار میآید به سمت یک رویکرد قبیله گرایی و حزب گرایی میرود. دیگر شاخص شایسته سالاری برای احراز یک پست مدیریتی شرط لازم نیست درحالی که باید وقتی جناحی در انتخابات به پیروزی میرسد، به دنبال شایسته سالاری باشد. برای حاکمیت شایسته سالاری، باید شایسته گزینی کرد.»
رئوفیان مطرح کرد: «بحرانها تنها ناشی از عوامل انسانی نیستند بلکه عوامل طبیعی هم بحران ساز هستند مثل سیل، زلزله، ریزگردها، کرونا، و... که بحران ساز هستند. اما اگرمسئولیتها به مدیران لایق و شایسته که واجد دواصل کارایی واثربخشی هستند سپرده شود و شایسته سالاری حاکم شود، عوامل طببیعی بحران ساز را هم می¬توان به نحوی مدیریت کرد. اگر در عوامل طبیعی خسارات کاهش یابد، آمادگی مواجه درست بوجود آید، واکنش درستی را نشان دهیم و نسبت به عادی سازی و بازسازی جامعه بعد از بحران عملکرد درستی داشته باشیم.»
وی افزود: «بیش از ۹۰ درصد خاک کشور ما روی خط زلزله قراردارد مثلا شهر تهران از ابتدا اشتباه به عنوان پایتخت انتخاب شده است چرا که روی خط زلزله است. این مسئله میتواند بحران زیادی را حتی بحران سیاسی ایجاد کند.»
دبیر کل حزب ایران زمین گفت: «کشور ما آبستن بحرانهایی است که اگر فکری به حالش نشود میتوان گفت که راه برون رفت از بحران¬ها بعد از ایجاد آنها تقریبا نا ممکن است. مثل همین عوامل طبیعی که گفتم یا مثلا بحرانهایی که عوامل انسانی منشا آن هستند. وقتی مدیران نالایق و ناشایسته روی کار میآیند بحران بوجود میآید.»
رئوفیان در پایان صحبتهایش عنوان کرد: «بحران از نحوه رفتار و نوع نگاه مسئولان کشوری در هر رده و مقامی چه دولت، مجلس، شورای نگهبان، قوه قضائیه، و... باشد، به وجود میآید.»
منبع:
پارسینه
ارسال نظر