حکم اعدام برای قاتل مرد دستفروش تهرانی
پارسینه: مرد دستفروش که در درگیری با دستفروش دیگر وی را کشته بود با حکم قضایی به قصاص محکوم شد.
بیست و سوم مرداد ماه سال ۹۷ وقوع درگیری خونین در یکی از خیابانهای غرب تهران به پلیس اعلام شد. ماموران پلیس رهسپار محل شدند و دریافتند.
درگیری دو مرد دستفروش به خون کشیده شده و در آن درگیری مرد ۳۰ سالهای به نام حمید کشته شده است پلیس به تحقیق پرداخت و عامل جنایت به نام جواد را بازداشت کرد
این مرد به درگیری خونین اعتراف کرد و به بازسازی صحنه جرم پرداختن متهم در شعبه نهم دادگاه کیفری یک استان تهران پای میز محاکمه ایستاد در ابتدای جلسه اولیای دم برای وی حکم قصاص خواستند
از غذا پیدا کردن قاتل در سطل زباله تا توبه در سال ۹۳
سپس جواد در جایگاه ویژه ایستاد و به تشریح زندگی تلخ اش پرداخت. این مرد گفت: من از بچگی در پارکها و خیابانها بزرگ شدم و هیچ کسی از من مراقبت نکرد. من خیلی کوچک بودم که مادر و برادرم فوت شدند پدرم هم که معتاد بود مرا رها کرد به همین خاطر از پنج سالگی در پارکها زندگی میکردم من از سطل زباله غذا پیدا میکردم و میخوردم و زندگی ام را میگذراندم وی ادامه داد کمی که بزرگتر شدند بله برای اینکه زندگیم را بگذراندم. کمی که بزرگتر شدم دست به سرقت میزدم، اما سال ۹۳ تحولی در زندگی من ایجاد شد. به همین خاطر توبه کردم و تصمیم گرفتم دیگر دست به سرقت نزنم.
جنگ قاتل با داعش در عراق
وی ادامه داد: آن زمان به کشور عراق رفتم تا با داعش بجنگم. وقتی به ایران بازگشتم در کنار پارک دستفروشی میکردم. من چای و بلال میفروختم و شبها هم در پارک میخوابیدم.
وی در تشریح جزئیات درگیری گفت:: آن روز در گوشه پارک خوابیده بودم که به من زنگ زدند و گفتند پسر دستفروشی که کمی آن طرفتر بساطش را پهن میکرد بساطم را به هم زده است. من بلافاصله خودم را به محل رساندم و دیدم امیر و چند نفر از دوستانش با چاقو و قمه ایستادهاند. آنها همه بساط من را به هم ریخته بودند. به همین خاطر با آنها درگیر شدم. همان موقع حمید برای فیصله دادن به درگیری وارد دعوا شد. او میخواست که مرا آرام کند، اما من برای اینکه او را بترسانم چاقو را به سمتش پرتاب کردم. اما چاقو ناخواسته به گردنش برخورد کرد و موجب مرگ او شد.
قصد کشتن مقتول را نداشتم/ راضی به اعدام هستم
وی در حالی که سرش پایین انداخته بود گفت::باور کنید من قصد کشتن حمید را نداشتم. من هیچ خصومتی با او نداشتم و نمیدانم چطور ضربههای دیگر به دست و سینه او برخورد کرده است. من از کودکی سختیهای زیادی کشیدم و حالا هم برای قصاص آماده ام و چیزی برای از دست دادن ندارم. من به مرگم راضی هستم.
وی به عنوان آخرین دفاع ابراز پشیمانی کرد و گفت: باور کنید من قصد کشتن حمید را نداشتم.
با پایان دفاعیات این متهم قضات وارد شور شدند و دیروز وی را به قصاص محکوم کردند.
درگیری دو مرد دستفروش به خون کشیده شده و در آن درگیری مرد ۳۰ سالهای به نام حمید کشته شده است پلیس به تحقیق پرداخت و عامل جنایت به نام جواد را بازداشت کرد
این مرد به درگیری خونین اعتراف کرد و به بازسازی صحنه جرم پرداختن متهم در شعبه نهم دادگاه کیفری یک استان تهران پای میز محاکمه ایستاد در ابتدای جلسه اولیای دم برای وی حکم قصاص خواستند
از غذا پیدا کردن قاتل در سطل زباله تا توبه در سال ۹۳
سپس جواد در جایگاه ویژه ایستاد و به تشریح زندگی تلخ اش پرداخت. این مرد گفت: من از بچگی در پارکها و خیابانها بزرگ شدم و هیچ کسی از من مراقبت نکرد. من خیلی کوچک بودم که مادر و برادرم فوت شدند پدرم هم که معتاد بود مرا رها کرد به همین خاطر از پنج سالگی در پارکها زندگی میکردم من از سطل زباله غذا پیدا میکردم و میخوردم و زندگی ام را میگذراندم وی ادامه داد کمی که بزرگتر شدند بله برای اینکه زندگیم را بگذراندم. کمی که بزرگتر شدم دست به سرقت میزدم، اما سال ۹۳ تحولی در زندگی من ایجاد شد. به همین خاطر توبه کردم و تصمیم گرفتم دیگر دست به سرقت نزنم.
جنگ قاتل با داعش در عراق
وی ادامه داد: آن زمان به کشور عراق رفتم تا با داعش بجنگم. وقتی به ایران بازگشتم در کنار پارک دستفروشی میکردم. من چای و بلال میفروختم و شبها هم در پارک میخوابیدم.
وی در تشریح جزئیات درگیری گفت:: آن روز در گوشه پارک خوابیده بودم که به من زنگ زدند و گفتند پسر دستفروشی که کمی آن طرفتر بساطش را پهن میکرد بساطم را به هم زده است. من بلافاصله خودم را به محل رساندم و دیدم امیر و چند نفر از دوستانش با چاقو و قمه ایستادهاند. آنها همه بساط من را به هم ریخته بودند. به همین خاطر با آنها درگیر شدم. همان موقع حمید برای فیصله دادن به درگیری وارد دعوا شد. او میخواست که مرا آرام کند، اما من برای اینکه او را بترسانم چاقو را به سمتش پرتاب کردم. اما چاقو ناخواسته به گردنش برخورد کرد و موجب مرگ او شد.
قصد کشتن مقتول را نداشتم/ راضی به اعدام هستم
وی در حالی که سرش پایین انداخته بود گفت::باور کنید من قصد کشتن حمید را نداشتم. من هیچ خصومتی با او نداشتم و نمیدانم چطور ضربههای دیگر به دست و سینه او برخورد کرده است. من از کودکی سختیهای زیادی کشیدم و حالا هم برای قصاص آماده ام و چیزی برای از دست دادن ندارم. من به مرگم راضی هستم.
وی به عنوان آخرین دفاع ابراز پشیمانی کرد و گفت: باور کنید من قصد کشتن حمید را نداشتم.
با پایان دفاعیات این متهم قضات وارد شور شدند و دیروز وی را به قصاص محکوم کردند.
منبع:
رکنا
ارسال نظر