گوناگون

مورد راحله؛ تلاش برای خفه کردن شوهر شیشه‌ای!

پارسینه: زن رو به من کرد و گفت نیامدم اینجا که درمانش کنم چون قطع امید کردم موضوعی که مرا به کلینیک مشاوره کشانده چیز دیگری است. و گفت ...

پارسینه: مطلبی که خواهید خواند، چهارمین قسمت از سلسله یادداشت‌هایی است که از این پس با عنوان «ناگفته‌های یک اتاق مشاوره» در پارسینه منتشر می شود. برای آگاهی از چند و چون ناهنجاری‌های اجتماعی-روانی، در هر قسمت یکی از متخصصان امر مشاوره تجربیات مستند خود را با مخاطبان در میان خواهد گذاشت.

خانم بسیار متین و مرتبی وارد اتاق مشاوره شد بعد از بستن در و قبل از سلام گفت من بیمار نیستم و برای درمان شوهرم هم اینجا نیامده ام ، تعجب کردم و او را دعوت به آرامش و نشستن نمودم.

زن که خودش را راحله معرفی کرد، شروع به صحبت درباره زندگی خود نمود . زندگی که با ازدواجش با مردی که از طبقه اجتماعی و اقتصادی پایین شروع می شود و با اینکه تمایلی به این وصلت نداشته با اصرار خانواده موافقت می نماید . اما روزی متوجه مصرف تریاک توسط همسرش می شود درست روزی که پسرش پا به عرصه حیات می گذارد و زن با توجه با بینشی که نسبت به اعتیاد داشته ابتدا تصمیم به طلاق می گیرد و سپس به خاطر کودکشان به همسر برای درمان کمک می نماید اما علیرغم تلاشهای زن در 15 سال گذشته، همسرش موفق به درمان نمی شود و حتی در یکسال اخیر مصرف او از تریاک و شیره به شیشه تغییر کرده و به گفته زن سر کار نمی رود ، و تمام رفتارهای بد اعتیادی را به شکل افراطی دارد .

به اینجا که رسیدیم زن رو به من کرد و گفت نیامدم اینجا که درمانش کنم چون قطع امید کردم موضوعی که مرا به کلینیک مشاوره کشانده چیز دیگری است. و گفت : ماه گذشته روزی بعد از مصرف بسیار زیاد همسرم در حالی که توهم زیاد وهوشیاری کمی داشت به خانه آمد و بعد از اینکه با هم درگیر شدیم تصمیم گرفتم او را با گذاشتن بالشی رو دهانش خفه کنم و به زندگی او پایان دهم که پسرم جلوی مرا گرفت و گفت مادر زندانی می شوی و من تنها می مانم .

به این شکل از تصمیم خودم منصرف شدم. حالا این احساس مرا درگیر کرده که اگر می کشتمش حالا من و پسر 15 ساله ام راحت بودیم، شاهد گریه ها و بغضهای فرزندم نبودم و در انتها گفت که از انجام ندادن این کار بشدت پشیمان است.
.
زن بعد از گریه ای طولانی آرامتر شد. با هم صحبت کردیم برایش جلسات درمان شناختی رفتاری و همچنین درمان دارویی درنظر گرفته شد . تصمیم گرفت فعلابه منزل پدرش برود و به بهبودی خود و پسرش فکر کند.

بعد از رفتن زن ، متاسف شدم از اینکه مصرف مت آمفتامین نه تنها فرد مصرف کننده را به یک فرد غیر قابل پیش بینی که ممکن است به خود یا دیگران آسیب برساند ، تبدیل می کند، بلکه از اطرافیان هم می تواند افراد بیمار و قاتل بسازد.

رکسانا کارخانه/ karkhaneh53@gmail.com

ارسال نظر

  • ناشناس

    منم درست مثل اين خانم شدم وخواستم گاهي شوهر شيشه ايمو چندمرتبه بكشم ازدستش خلاص شم اما فكركردن به بچم نگذاشت

  • مریم

    من هم شوهر شیشه ای دارم هر وقت اذیت می کنه با کمک دخترم دست وپاهاشو می بندیم به تختش

  • لیلا

    یه خانمی رو میشناختم که اونم اسیر یک شوهر معتاد و بی مسئولیت شده بود.ایشون گویا چند بار شوهرش را تهدید کرده بود که یا ترک میکنی یا اینکه من خفه ات میکنم.ولی مردک بازم دست بردار نبوده.یروز ضمن اینکه باهم گلاویز میشن خانم بالشی روی صورت مرد میزاره و اونقدر روی بالش میشینه که شوهرمعتادش خفه میشه.

  • مژگان

    منم شوهرم معتاده هر وقت اذیت کنه دخترام دستاشو میگیرن منم جوراب شلواری میپیچم دور گردنش محکم میکشم

  • سحر

    شوهر من چند ساله اعتیاد داره هر کاری کردم ترک نمیکنه یروز که داشت دخترمو کتک میزد روسریمو از پشت انداختم دور گردنش انقدر کشیدم کبود شد ولی دخترم قسم داد نزاشت خفش کنم

  • منصور

    این کارا چیه؟ پس زن معتادم باید خفه کرد

اخبار مرتبط سایر رسانه ها
    اخبار از پلیکان

    نمای روز

    اخبار از پلیکان

    داغ

    حواشی پلاس

    صفحه خبر - وب گردی

    آخرین اخبار