ماجرای تکان دهنده آزار و قتل پسر ۱۱ ساله مشهدی به دست مرد شیطان صفت+عکس

پارسینه: دیوان عالی کشور، رای صادر شده از سوی قضات شعبه ششم دادگاه کیفری یک خراسان رضوی درباره عامل اغفال و قتل کودک ۱۱ ساله مشهدی را به طور کامل تایید کرد و بدین ترتیب متهم این پرونده جنجالی که به «گرگ پیر» معروف شد پای چوبه دار قرار گرفت.
آرام آرام وحشت سراپای پدر مرتضی را فرا گرفت او نمیخواست بد به دل راه دهد، اما ترس از وقوع یک حادثه تلخ وجودش را میلرزاند جستوجوها بی نتیجه بود و مرد خسته و درمانده دست به دامان قانون شد و از پلیس برای پیدا کردن پسر گم شده اش کمک خواست. طولی نکشید که کارآگاهان اداره جنایی پلیس آگاهی وارد عمل شدند و به تحقیق میدانی پرداختند. کارآگاهان در اولین مرحله از اقدامات پلیسی سراغ دوستان مرتضی رفتند، اما آنها مدعی بودند که بعد از بازی کودکانه از یکدیگر جدا شده اند و دیگر خبری از دوست ۱۱ ساله خودشان ندارند.
این جمله شاخه عملیات را به سوی باغ پیرمرد ۶۰ ساله کشاند و بررسیهای میدانی غیرمحسوس درباره سوابق اجتماعی او متمرکز شد. تحقیقات نشان میداد که پیرمرد چند روز قبل چشمانش را عمل کرده است و از سابقه اجتماعی خوبی برخوردار نیست. در همین حال مشخص شد که گوشی تلفن همراه «مرتضی» (کودک گم شده) دست یکی از دوستان همبازی او دیده شده است؛ بنابراین کارآگاهان سراغ کودک مذکور رفتند و با زبانی کودکانه از وی درباره گوشی تلفن همراه مرتضی پرسیدند این کودک نیز نام پیرمرد سلاخ را بر زبان راند و مدعی شد که «رمضان» مرا چند بار به باغش برده و آخرین بار گوشی تلفن را به من داده و تاکید کرده است که سیم کارت روی آن نگذارم و فقط با گوشی بازی کنم!
در حالی که همه سرنخها به پیرمرد و باغ مخوف او میرسید احتمال وقوع جنایت با انگیزه اغفال کودک ۱۱ ساله قوت گرفت و بدین ترتیب کارآگاهان پیرمرد ۶۰ ساله سلاخ را دستگیر کردند و مورد بازجویی قرار دادند.
این جملات ساختگی که توام با استرس بیان میشد برای کارآگاهان و قاضی ویژه قتل عمد باورپذیر نبود به همین دلیل «رمضان» مورد بازجوییهای فنی و تخصصی قرار گرفت تا این که دیگر نتوانست حقیقت ماجرا را پنهان کند و به ناچار راز قتل کودک بی گناه را فاش کرد.
او گفت: «مرتضی» را به بهانه دادن پول به باغ کشاندم و قصد آزار او را داشتم که مقاومت کرد و فریاد زد ماجرا را برای پدرش بازگو میکند! من هم که عصبانی شده بودم او را با دست به داخل استخر کوچک خالی از آب هل دادم که سرش به حاشیه استخر خورد و بیهوش شد. در این هنگام کمربند را از کمرش باز کردم و دور گلویش پیچیدم وقتی دیدم دیگر نفس نمیکشد جسد او را درون خودرو گذاشتم و به سمت روستای رباط خاکستری حرکت کردم. سپس به سوی جاده فرعی رفتم و پیکر بی جان او را داخل گودالی در کوهپایه دفن کردم.
متهم این پرونده جنایی بیست و دوم بهمن سال ۹۷ در حضور قاضی ویژه قتل عمد، محل دفن جسد را نشان داد و بدین ترتیب با بازسازی صحنه قتل در باغ مخوف پیرمرد، این پرونده جنایی به شعبه ششم دادگاه کیفری یک خراسان رضوی ارسال شد با توجه به اهمیت موضوع و جنجالی که این جنایت هولناک در شهر ایجاد کرده بود، محاکمه بیست و چهارم اردیبهشت سال ۹۸ به صورت علنی و با برگزار شد.
در جلسه دادگاه متهم برای فرار از مجازات به هر ترفندی دست آویخت تا شاید راه گریزی بیابد، اما او توسط قضات باتجربهای محاکمه میشد که به راحتی و با استدلالهای دقیق قانونی او را در بن بست مخمصههای خود ساخته اش قرار میدادند.
کی این تجاوز ها و قتل ها تموم میشه؟