گوناگون

رمزگشایی از سخنان اردشیر زاهدی

رمزگشایی از سخنان اردشیر زاهدی

پارسینه: شخصیتی که حاضر است برای انتشار ایده‌‌هایش پول هم بدهد درحالی‌که می‌داند نه میان هم‌سلکانش برایش اعتبار و کف و هورا می‌آورد و نه آغوشی در میان مخالفان سابق و حاضرش برایش باز می‌شود.

از سوی دسته اول توهین و دشنام می‌شود و دسته دوم را متعجب و گیج کرده است. او کسی نیست جز اردشیر زاهدی. نامه اخیرش به ترامپ، یادداشت دو سال قبلش در نیویورک‌تایمز در تمجید از سیاست‌های ایران یا گفت‌وگویش با یک شبکه تلویزیونی روسی و حمایت‌هایش از سردار سلیمانی به نظر خلاف جهت آب شناکردن او می‌رسد. داماد سابق شاه، سفیر سابق ایران در آمریکا، فرزند یکی از عوامل مهم کودتای آمریکایی ۲۸ مرداد که با رخداد انقلاب اسلامی ۵۷ از ایران کوچ کرد که اگر مانده بود، حتما محاکمه شده بود، چرا باید به آمریکا بتازد و از ایران حمایت کند؟

کلید این نگاه زاهدی را باید در تاریخ جست. طبق یکی از اسناد ساواک در اردیبهشت ۱۳۵۶، کمک ۱۲۰ میلیون‌دلاری اردشیر زاهدی، سفیر شاه در آمریکا به جمهوری‌خواهان که برای جلوگیری از شکست آنان در انتخابات ارسال شده بود، خشم دموکرات‌های پیروز آن کشور را برانگیخته است. در کتاب خاطرات علم هم آمده است که محمد‌رضا پهلوی بار‌ها از طریق زاهدی سعی کرده است در انتخابات‌های مختلف به نفع جمهوری‌خواهان با هزینه‌های هنگفت دلاری اثر بگذارد. این‌ها نشان می‌دهد سیاست خارجی ایران در قبال آمریکا در زمان شاه حاوی جزئیات و نکات ریزی بوده که در پشت یک کلیشه کلی در همه این سال‌ها، از دید پنهان مانده است.

این سند نشان می‌دهد که ایران احتمالا آن زمان از درگیری بین دو جناح استفاده می‌کرده، چون درست یا غلط از نگاه امروز، به دنبال منافع خود بوده است. اردشیر زاهدی در نوشته‌ها و گفته‌هایش هم امروز دقیقا از همین منظر به رابطه ایران و آمریکا نگاه می‌کند؛ حمایت از منافع ایران.

در مصاحبه‌ای گفته بود: «بی‌کارم و یک پایم هم در گور است، من الان نه به کاری علاقه‌مندم نه چیزی، عشقم به مردم و مملکتم است... من عقل کل نیستم. زمانی هم که پادشاه بود به او خدمت می‌کردم، دوست داشتم و دارم چیز‌هایی که به نظرم می‌رسید به او عرض می‌کردم، یا قبول می‌کرد یا قبول نمی‌کرد، اغلب هم قبول می‌کرد. خدا بیامرزد مرحوم معتمدالملک را».

حالا زاهدی در نامه‌ای که جمعه در ستون آگهی‌ها در روزنامه نیویورک‌تایمز با عنوان «شتر در خواب بیند پنبه‌دانه» منتشر کرده، به آمریکا توصیه می‌کند به ایران حمله نظامی نداشته باشد. این نامه که شش روز بعد از نوشته‌شدن منتشر شده، حضور ایران در سوریه را به دعوت دولت این کشور دانسته و هم‌زمان از عربستان (متحد بسیار نزدیک آمریکا) به دلیل بمباران یک مراسم عروسی در یمن انتقاد کرده است. آخرین سفیر ایران در آمریکا، در این یادداشت حمله به عراق را یادآوری کرده و پرسیده: آیا مغز‌های وزارت خارجه و سیا از دودشدن هفت هزار میلیارد دلار بی‌خبرند؟ دو سال پیش هم نوشته دیگری در نیویورک‌تایمز منتشر کرده و نام آن را «گربه‌هایی که در آرزوی گرفتن موش می‌مانند» گذاشته بود. در آن نامه استراتژی دولت دونالد ترامپ و «۱۲ خواسته وزیر خارجه آمریکا از ایران» را نقد کرده بود. اظهارات مایک پمپئو وزیر خارجه آمریکا درباره ایران را هم سردرگم‌کننده و هم ناراحت‌کننده خوانده و نوشته بود قلدری به ندرت توفیق می‌یابد: «تاریخ به سرعت به متجاوزان خارجی این درس را داده است که افکار پوچ و خیال خام درباره شکستن و خردکردن ایران را رها کنند. گربه‌ها در آرزوی گرفتن موش خواهند ماند. هیچ‌کس قادر نخواهد بود ایران را درهم بشکند و خرد کند». او درخصوص برجام نیز گفته بود «حتی اگر یکی از طرف‌های امضاکننده توافق هسته‌ای ایران و گروه ۱+۵ از آن خارج شود، این همچنان یک سند معتبر و لازم‌الاجراست. من دعا می‌کنم منطق و عقلانیت و بلوغ دیپلماتیک غالب شود».

زاهدی پشت‌بند نامه اخیر خود به ترامپ با بی‌بی‌سی فارسی هم گفت‌وگویی انجام داده و در پاسخ به این سؤال که آیا او از جمهوری اسلامی حمایت می‌کند، گفته: راجع به دولت و جمهوری اسلامی هیچ‌وقت صحبت نکردم و نمی‌کنم، در این موضوع عقیده‌ام بوده و هست درحالی‌که ما در اینجا [خارج]خوش می‌گذرانیم و خوب می‌خوریم، دلم با ایرانی‌هایی است که در ایران شرایط اقتصادی مساعد و حتی دارو ندارند. آن‌ها را برادران و خواهران خودم می‌خوانم. دیپلمات‌های ایران الحق‌والانصاف پنج سال زحمت کشیدند و توافق‌نامه‌ای را امضا کردند، اما رئیس‌جمهور آمریکا [ترامپ]آمد گفت، چون رئیس‌جمهور قبلی [اوباما]که امضا کرده سیاه‌پوست است، من آن را قبول ندارم؛ این چیز‌ها در دنیای امروز قابل قبول نیست. در انتقاد از سیاست‌های آمریکا هم گفته است: «آمریکا و شرکایش مانند اسرائیل و سعودی در برابر ایران به زانو درآمدند. آن‌ها خلاف قانون سازمان ملل که خودشان در آن حضور دارند و در آنجا رأی دادند عمل می‌کنند. وزیر خارجه آمریکا غلط می‌کند که از خلیج ع‌ر‌ب‌ی به جای خلیج فارس استفاده می‌کند، کجا خوانده؟ او بچه بوده. من نمی‌خواهم کسی از خارج برای ما تصمیم بگیرد».

زاهدی و سلیمانی

بعد از شهادت سردار، زاهدی از او دفاع کرد و در مصاحبه‌ای او را با ژنرال‌های معروف تاریخ مقایسه کرده و گفته بود: «سلیمانی یکی از شخصیت‌هایی است که در دنیا شناخته شده است. سرباز وطن‌پرست و شرافتمند و بچه ساخته ایران بود. در گذشته در جنگ دوم آدم‌هایی داشتیم مثل دوگل یا مونتگمری یا آیزنهاور یا رومل یا مک‌کارتی که این افراد آدم‌های شرافتمندی هستند. یکی از چیز‌هایی که همیشه قبلا هم گفته‌ام وزیر خارجه آمریکا آدم بدبختی است که حرفش را عوض می‌کند این قانون بین‌الملل است که خود بدبخت آمریکا امضا کرده، چطور یک وزیر خارجه این حرف را می‌زند؟ این جنایت جنگی است یا می‌گوید سلیمانی تروریست بود. بزرگ‌ترین تروریست خود آمریکاست. در کشوری که دولت و مجلس دارد و کسی را که میهمان آن کشور بوده و برای اقدامات ضدتروریستی با این کشور همکاری می‌کرده، می‌کشد؛ بعد هم می‌گوید ما مدرک داریم. چرا نشان نمی‌دهند مدارک را؟ مگر آمریکا قانون و مجلس ندارد؟ مگر نباید در کنگره تصویب کند؟ این‌ها خیال می‌کنند همه کر و کور خراند. گیر کرده‌اند در گل. مستأصل شده‌اند. هر روز یک کار غلط می‌کنند».

همان وقت علی مطهری عضو فراکسیون امید مجلس با بیان اینکه نباید انسجام ملی ایجادشده پس از شهادت سردار سلیمانی را خراب کرد، گفته بود: خوب است صداوسیما صحبت‌های اردشیر زاهدی را پخش کند تا مردم بدانند حتی وزیر امور خارجه رژیم سابق هم از مردم ایران دفاع می‌کند و از رفتار آمریکا اعلام انزجار می‌کند.

حالا زاهدی در همین گفت‌وگوی اخیرش با بی‌بی‌سی بعد از انتشار نامه‌اش به ترامپ گفته است: «هرکسی هرچیزی دلش می‌خواهد بگوید. این سربازان و افسران و به بالا [فرماندهان]به قرآن و مملکتشان قسم خوردند و برای مملکتشان مقابل اسرائیل جنگیدند و از مملکتشان دفاع کردند. من به او [قاسم سلیمانی]افتخار می‌کردم، افتخار می‌کنم و افتخار خواهم کرد، کسی که جان خودش را در راه مملکتش فدا کرد نه کسانی که خودشان را به پول فروخته‌اند.۶۰ میلیون از جمعیت امروز ایرانی سواد دارند و ۴۰ میلیون آن‌ها مدرسه و دانشگاه رفته یا دکتر و مهندس هستند. ۲۰ میلیون از این جمعیت خانم‌ها هستند و این سرمایه‌ای است که بسیاری از کشور‌ها آن را ندارند. من به منابع انسانی ایران افتخار می‌کنم. من به قدرت ارتش ایران که برای مملکت خودش قسم خورده افتخار می‌کنم، به همین دلیل با یک ژنرالش بد بودند؛ آن‌ها برخلاف قوانین بین‌المللی چه کردند؟ بعد به سایرین می‌گویند شما تروریست هستید و تروریست کسانی هستند که برخلاف قوانین ترور می‌کنند و بعد می‌گویند افتخار می‌کنیم که ترور کردیم».

حمله به اپوزیسیون

او در این گفتگو ادامه داده: «آینده ایران در اختیار کسانی است که اراده دارند و می‌توانند خودشان دولت را بیاورند و ببرند و ما در خارج چنین حقی را نداریم. اگر می‌خواهید علیه مردم ایران زور بگویید، من طرفدار هرکسی [جمهوری اسلامی]می‌خواهید بگویید هستم. دولت ایران امروز مال مردم ایران است. آن جوانان هستند که برای خودشان تصمیم می‌گیرند. ما کسانی که از ایران رفتیم پول هم برای خودمان برداشتیم و آوردیم، حق نداریم بگوییم لنگش کن! این خلاف شرف است». بهمن ۹۷ هم در مصاحبه‌ای با شبکه تلویزیونی «آرتی» روسیه، از عملکرد و کارنامه جمهوری اسلامی در ۴۰ سال گذشته دفاع و حملات تندی را متوجه اپوزیسیون خارج‌نشین کرد. او با حمله به دولت ترامپ و سیاست‌های خصمانه این دولت نسبت به ایران، سیاست اصلی آمریکا و دولت ترامپ را تغییر رژیم در ایران دانست و در عین حال این سیاست را غیرعملی و خوش‌خیالانه دانست. او با اشاره به اینکه از نظر آمریکا پسر شاه مخلوع یکی از گزینه‌ها برای تغییر رژیم است، سیاست تغییر رژیم را زیر سؤال برد و گفت: «تصور براندازی در ایران خوش‌خیالی است... این‌ها (اپوزیسیون) از کجا پول می‌گیرند؟ چه کسی از آن‌ها پشتیبانی می‌کند؟ چقدر ارتش و نیروی نظامی در اختیار دارند؟... ایران امروز دارای ارتش و نیرو‌های نظامی و پلیس و... است. چطور می‌خواهند به ایران بروند؟ با هواپیمای جت شخصی؟!». او گفته بود: «من بسیاری از این افراد را می‌شناسم... آن‌ها از خارجی‌ها پول می‌گیرند و علیه مردم ایران فعالیت می‌کنند. من آن‌ها را خائن می‌دانم». در نوشته دو سال پیشش در نیویورک‌تایمز هم آورده بود: «ایرانی‌هایی که در خارج می‌گویند بروید آنجا بمب بیندازید، به نظرم آن‌ها دیگر ایرانی نیستند و شرافتشان را فروختند و از خارج پول می‌گیرند». در مصاحبه دیگری هم گفته بود «کسانی که از خارجی‌ها پول می‌گیرند و بر علیه مملکتشان حرف می‌زنند، این‌ها لایق بدترین فحش هستند؛ مثل کسی که پستان مادرش را گاز می‌گیرد. باکی ندارم از گفتنش».

اردشیر زاهدی، متولد ۲۴ مهر ۱۳۰۷ شمسی در تهران با ۹۲ سال سن هم‌اکنون در سوئیس زندگی می‌کند و احتمالا مکنون قلبی‌اش این است که در ایران بمیرد.
منبع: شرق

ارسال نظر

  • سید مجتبی حجازی

    دمشگرم آخر عمری به حقیقت رسیده نمیدونم چرا یه عده آتیش گرفتند چطور اینهمه انقلابی دزد میشه صد انقلاب و اپوزیسیون کسی جیکش هم در نمیاد

اخبار مرتبط سایر رسانه ها
    اخبار از پلیکان

    نمای روز

    اخبار از پلیکان

    داغ

    حواشی پلاس

    صفحه خبر - وب گردی

    آخرین اخبار