گوناگون

کشتی تایتانیک

پارسینه: ماجرای تایتانیک به سال‌های پیش از جنگ اول جهانی برمی‌گردد. به آن مقطعی که اروپایی‌ها می‌پنداشتند از پس انجام هر کاری، هر چقدر هم که بزرگ و بی‌سابقه باشد برمی‌آیند. آن قدر به دانش و پیشرفت‌های خودشان مغرور شده بودند که حتی طبیعت و خطرات بزرگ آن را هم جدی نمی‌گرفتند. به قول ریموند لپیان، مدیر انجمن تاریخی تایتانیک این ماجرا زمانی اتفاق افتاد که دنیا در آرامش بود، انگار که انسان همه چیز را به تسخیر در آورده باشد. اما در یک لحظه همه عناصر نه تنها به او پشت می‌کند، بلکه یک اردنگی هم به او می‌زند.

روزنامه اعتماد نوشت: «بهار سال ۱۹۱۲ میلادی در چنین روزی کشتی تایتانیک به یکی از کوه‌های یخ آب‌های شمال اقیانوس اطلس برخورد کرد و کمتر از سه ساعت بعد کاملا غرق شد. تایتانیک بزرگ‌ترین کشتی اقیانوس‌پیمای زمان خود بود و آن را ترکیبی غرورانگیز از هنر و صنعت و نقطه اوج و دستاوردی تاریخی برای صنعت کشتی‌سازی می‌خواندند. حتی بسیاری از مردم آن روزگار، گویا متأثر از تبلیغات شرکت سازنده، آن را غرق‌نشدنی و مسافرت با آن را به اندازه پیاده‌روی روی خشکی امن می‌دیدند.

صد هزار نفر روز رونمایی از آن در بندر بلفاست ایرلند جمع شدند و پرده اول تراژدی بزرگ را تماشا کردند. اما سفر تایتانیک روز دهم آوریل از بندر ساوت‌همپتون انگلیس شروع شد و فقط چهار روز طول کشید. نیمه شب چهاردهم آوریل به کوه یخ خورد و حداقل پنج جا از بدنه‌اش شکاف برداشت. آب از همین شکاف‌ها به داخل کشتی رخنه کرد و با فشار شدید به بدنه، کشتی به آن بزرگی و استحکام را از وسط نصف کرد. مجموع مسافران و خدمه تایتانیک به ۲۲۰۰ نفر می‌رسید و چون چنین فاجعه‌ای حتی در بدترین محاسبات سازندگانش پیش‌بینی نمی‌شد برای همه آنان قایق نجات وجود نداشت. بیشتر از ۱۵۰۰ نفر یا همراه با کشتی به اعماق آب رفتند یا در تقلایی بی‌حاصل به داخل اقیانوس پریدند و از سرما یخ زدند. بیشتر آنهایی که نجات پیدا کردند زنان و کودکان بودند. یک ساعت و نیم بعد کشتی نجات از راه رسید و بازماندگان فاجعه را، که بیشترشان عضو یا اعضایی از خانواده خود را از دست داده بودند سوار کرد و به ساحل برد.

ماجرای تایتانیک به سال‌های پیش از جنگ اول جهانی برمی‌گردد. به آن مقطعی که اروپایی‌ها می‌پنداشتند از پس انجام هر کاری، هر چقدر هم که بزرگ و بی‌سابقه باشد برمی‌آیند. آن قدر به دانش و پیشرفت‌های خودشان مغرور شده بودند که حتی طبیعت و خطرات بزرگ آن را هم جدی نمی‌گرفتند. به قول ریموند لپیان، مدیر انجمن تاریخی تایتانیک این ماجرا «زمانی اتفاق افتاد که دنیا در آرامش بود، انگار که انسان همه‌ چیز را به تسخیر در آورده باشد. اما در یک لحظه همه عناصر نه تنها به او پشت می‌کند، بلکه یک اردنگی هم به او می‌زند. فقط به این دلیل که انسان زیادی به خودش غره شده بود.»

به بهایی سنگین آموختند همیشه احتمال خطا در محاسبات و پیش‌بینی‌ها هست و دانش بشری ـ برخلاف ادعاهای شیفتگانش ـ تکیه‌گاه محکم و بی‌خطری نیست. هرچند برای تکمیل این دوره آموزشی، گذر از جنگی بزرگ و خونین را نیز لازم داشتند. چند ماه بعد از این حادثه نخستین گردهمایی جهانی با هدف افزایش امنیت سفرهای دریایی برگزار شد. از آن پس و طبق یکی از مصوبات این نشست، کشتی‌ها فقط زمانی مجوز حرکت از بندر را می‌گرفتند که برای همه سرنشینان آن، چه خدمه و چه مسافر، قایق نجات می‌داشتند. بعد که جنگ اول جهانی شروع شد و کشورها و دولت‌ها با مسائل مهم‌تری مواجه شدند، ماجرای کشتی تایتانیک به حاشیه رفت و تا حدی فراموش شد. تا این که از نیمه‌های قرن بیستم باز هم عده‌ای به آن و فرجام غمبارش توجه نشان دادند.

سال ۱۹۵۳ فیلمی سینمایی با نام تایتانیک ساخته و اکران شد، و سال ۱۹۵۸ هم فیلم دیگری درباره این کشتی، به نام شب به یاد ماندنی روی پرده سینماها رفت. فیلم دوم از روی کتابی به همین نام، نوشته والتر لرد ساخته شده بود. اما بیشتر ما تایتانیک را با فیلم عاشقانه جیمز کامرون به یاد می‌آوریم که تا سال‌ها پرفروش‌ترین و ـ همپای فیلم‌هایی مثل بر باد رفته و پدرخوانده ـ از محبوب‌ترین فیلم‌های تاریخ صنعت سینما محسوب می‌شد. این را هم اضافه کنم که آخرین بازمانده کشتی تایتانیک که شب حادثه دو ماهه بود و چیزی از آن به یاد نمی‌آورد تا بهار ۲۰۰۹ زنده بود. مادر و برادرش نجات یافته بودند اما پدرش یکی از ۱۵۱۷ غرق‌شده آن شب بود. این هم ناگفته نماند که اواسط دهه ۱۹۸۰ گروهی از کاوشگران فرانسوی و آمریکایی، بقایای کشتی تایتانیک را کف اقیانوس اطلس در عمق ۱۳ هزار پایی پیدا کردند.»

ارسال نظر

اخبار مرتبط سایر رسانه ها
    اخبار از پلیکان

    نمای روز

    اخبار از پلیکان

    داغ

    حواشی پلاس

    صفحه خبر - وب گردی

    آخرین اخبار