در حاشیه انتخاب بهترین فیلم سال از نگاه «هفت» آقای جیرانی، تو خوبی!
پارسینه: نپرداختن به یک سوژه مهم، با انگیزه مکتوم نگهداشتن آن در چشم مردم، اگرچه غیرحرفهای، سادهانگارانه و احتمالاً خندهدار است، اما بدتر از آن پرداختن به آن و اتخاذ مشیای است که دهنکجی به مخاطب محسوب میشود.
عباس رضایی ثمرین،قانون: شب گذشته برنامه «هفت»، از میان تمام فیلمهایی که در طول سال گذشته در این برنامه تلویزیونی مورد بررسی قرار گرفتهاند، بهترین فیلم سال از نگاه خودش را انتخاب کرد. پخش مکرر آنونس مربوط به آخرین ساخته اصغرفرهادی در میان گزینههای این انتخاب، برای دقایقی این شائبه را در ذهن بینندگان ایجاد کرد که نکند برنامه هفت، ناچاراً به خواست افکار عمومی تن داده و میخواهد بیمهری با «جدایی نادر از سیمین» را کنار بگذارد و این فیلم را به عنوان فیلم سال خود انتخاب کند. اما دیری نپایید که امیدهای واهی رنگ باخت و جیرانی، فیلم «مرهم» ساخته علیرضا داودنژاد را به عنوان بهترین فیلم از نگاه هفت معرفی کرد. در این میان ضمن احترام به علیرضا داودنژاد و فیلم خوشساختش، نکاتی وجود دارد که به زعم نگارنده شایسته تامل است؛
اولاً فیلمی که با موفقیتهای پیدرپی، جهانی را به تحسین خود واداشته، با بیاعتنایی هیچ رسانهای، خوار و خفیف نمیشود، اما رسانهای که چشم بر چنین رویداد مهمی میبندد، حتماً در چشم مخاطب بیاعتبار میشود.
این نکتهای است که انگار فهمیدنش برای فریدون جیرانی و دوستانش سخت است. مردم برای باخبر شدن از موفقیتهای اصغرفرهادی و فیلمش و فهمیدن اهمیت این موفقیتها، منتظر برنامه هفت و امثالهم نمیمانند، نه موفقیت فرهادی که امروزه هیچ رویداد مهم دیگر هم با بیاعتنایی و بیتفاوتی یک رسانه از چشم مردم پنهان نمیماند. دوران انحصار دههشصتی بعضی رسانهها مدتهاست به سر آمده، مخاطب امروز، مخاطب چشم و گوش بسته سالهای دور نیست، در روزگاری که همه از درودیوار در معرض بمباران اطلاعاتیاند، این تصور که بیتفاوتی یک رسانه به یک سوژه میتواند آن را به پستوی بیتفاوتی مردم هم براند، بیش از آنکه سادهانگاری محسوب شود، نشاندهنده ناآگاهی خطرناک مدیران رسانه مورد نظر نسبت مختصات فضای رسانهای مدرن است، فراتر از آن این کار نقض غرض هم هست، از این جهت که نمیتوان هر روز از اعتنای روزافزون مردم به کانالهای ماهوارهای، فغان سر داد و در عین حال در بزنگاهی اینگونه خطیر، اینچنین سپر انداخت و میدان اطلاعرسانی و تحلیل را دربست به آنها سپرد. این تناقض بزرگ، دم خروسی را میماند که از فرط بیرونزدگی، هیچ قسم حضرت عباسی را یارای پنهان کردنش
نیست.
ثانیاً نپرداختن به یک سوژه مهم، با انگیزه مکتوم نگهداشتن آن در چشم مردم، اگرچه غیرحرفهای، سادهانگارانه و احتمالاً خندهدار است، اما بدتر از آن پرداختن به آن و اتخاذ مشیای است که دهنکجی به مخاطب محسوب میشود. این درست که سکوت کامل در قبال یک سوژه خبری مهم، ممکن است به بیاعتباری رسانه بیانجامد، اما همین سکوت کامل هم از اتخاذ مشی غیرمنصفانه در پرداخت سوژه موردنظر ارجحتر است که از منظر «مرا به خیر تو امید نیست...»، چه بسا پذیرش همان سکوت و بیاعتنایی برای مخاطب آسانتر هم باشد.
برنامهای که در پربینندهترین ساعات شب، از پربینندهترین کانال رسانهای به فراگیری یک ملت، پخش میشود، اگرچه حق دارد با سلیقه کارشناسان خود بهترین فیلمی را که در طول سال نقد کرده است را انتخاب کند، اما قطعاً حق ندارد که در این انتخاب شعور مردم را به سخره بگیرد. اینکه در میان گزینههای انتخاب مدام بخشهایی از فیلم اصغرفرهادی به نمایش در بیاید و در نهایت فیلم دیگری- ضمن احترام به سازندگانش- به عنوان فیلم برگزیده معرفی شود، همان دهنکجی آزاردهندهای است که سخنش رفت.
فیلمی که بیش از پنجاه جایزه معتبر ملی و بینالمللی- از سیمرغ بلورین جشنواره فجر گرفته تا بزرگترین جوایز سینمایی جهان- را از آن خود کرده است، قطعاً به تقدیر جیرانی و دوستانش احتیاج ندارد، اما برنامه هفت اگر میخواهد اعتبار خودش را در میان مخاطبانش از دست ندهد، نباید و نمیتواند با مشی فعلی به کارش ادامه دهد. گردانندگان این برنامه اگر به حیات حرفهای آن اهمیت میدهند، چارهای جز توجه-حتی حداقلی- به انتظارات مخاطب ندارند، نه آنکه برنامه بیش از آنکه با سلایق و علایق مخاطبان نسبتی داشته باشد با منویات فراستی و امثال او اداره شود. فریدون جیرانی، قطعاً میداند که برنامهاش از حیث پتانسیل خبرسازی حوزه تحت پوشش، کم از 90 عادل فردوسیپور ندارد، اما این را شاید نداند که احتمالاً هیچ کس جز او، در عرض چنین مدت کوتاهی، نمیتوانست اینچنین ظرفیتسوزی کند و این پتانسیل کمنظیر را از بین ببرد.
مَخلَص کلام اینکه جیرانی اگرهم اختیار تغییر رویکرد هفت را نداشته باشد، حتماً توانایی تجدیدنظر در برخی ویژگیهای شخصیتی خودش را دارد و چه خوب است که هر چه زودتر این کار را بکند، البته به شرطی که هنوز فرصتی باقی باشد...
عیب نداره!عوضش عادل فردوسی پور بهترین را جدایی انتخاب کرد!!