گوناگون

بي‌نياز: تفاوت میان واقعیت و کتاب ممیزی‌شده، مبین ترویج‌ ریاکاری است

ايلنا نوشت:

فتح‌الله بي‌نياز(نويسنده و دبير جايزه‌ادبي مهرگان) نيز كه بر تاثير مميزي‌ها و خود سانسوري‌ها بر جذابيت كتاب‌ها تاييد دارد، مي‌گويد؛ تفاوت ميان واقعيت و چيزي كه در كتاب‌هاي مميزي شده منتشر مي‌شود، به نوعي مبين ترويج رياكاري‌ست. به عبارت ديگر مولف با مخاطب رابطه‌اي ريا‌كارانه برقرار كرده و ناخواسته باعث ترويج اين رويه در سطوح مختلف جامعه مي‌شود.

وي در گفتگو با ايلنا، دركنار نگراني‌هايي كه مولف را در نگارش اثرش به خود‌سانسوري وامي‌دارد، به «اضطراب بنيادين» موجود در مولف اشاره كرد كه در اعضاي ديگر جامعه نيز وجود دارد. اين نويسنده گفت: منظور از اضطراب بنيادين كه يك مقوله‌ي رواشناسانه است، آشفتگي مردم يك جامعه در مواجهه با پيرامون خود در فعاليت‌هاي روزانه‌شان نمود پيدا مي‌كند، آن‌چنانكه عقلانيت را در نحوه‌ي عملكرد آنان از بين مي‌برد.

بي‌نياز با اشاره به مولفان مضطرب، ادامه داد: مولف نيز در زمانه‌ي ما دچار چنين اضطراب‌هايي‌ست كه در نحوه‌ي نگارش آثار، فرم روايتي‌ داستان‌ها و ويژگي‌هاي زيبايي‌شناختي آن‌ها تاثير گذاشته و اجازه‌ي وقوع پرداخت‌هايي متوازن به شخصيت‌هاي داستان را به مولف نمي‌دهد.

وي انتقال فضاهاي داستاني داستان‌هاي امروزي به فضاهايي كه در خارج از كشور ترسيم مي‌شوند، را گواهي بر وجود اين اضطراب‌ها در نزد مولف خواند و گفت: من حدودا 400 داستان كوتاه نوشته‌ام كه از اين ميان 150داستان را به فضاهايي خارج از ايران فرستاده‌ام. اين يعني من به عنوان يك مولف بر اثر اضطرابي كه با آن مواجه بوده‌ام،‌ سعي كرده‌ام با اين روش، نوعي فرافكني ايجاد كنم تا در پناه آن بتوانم در آرامشي نسبي به كار نگارش خود ادامه دهم. اما تا كجا مي‌توان از به مدد اين حربه از التهاب‌هاي دروني خود فرار كرد؟

دبير جايزه‌ادبي مهرگان كه پراكنده‌گويي و از شاخه‌اي به شاخه‌اي ديگر پريدن مولفان جوان در آثاري كه در زمانه‌ي فعلي از خود به جاي‌ مي‌گذارند را نيز، نشانه‌ي ديگري از بروز اضطراب بنيادين نزد مولفان مي‌داند، ادامه داد: اين اتفاق‌ها تنها در ايران رخ نداده و نويسندگان بزرگي چون ميلان‌كوندرا را هم به زحمت انداخته و موجبات مهاجرت آنان را فراهم كرده، آنچنان كه اين نويسنده‌ي چك، در نهايت وضعيت موجود در كشورش را تحمل نكرده و به فرانسه مهاجرت كرده است.

اين نويسنده و منتقد ادبي اظهار داشت: يكي از مهم‌ترين نكاتي كه باعث شده، ‌ادبيات داستاني ما در مقايسه با ادبيات داستاني جهان، طلوع و بروز جدي نداشته باشد،‌اين است كه حركت‌هاي ادبي در ايران از سرعت و شتاب مطلوبي برخوردار نيستند. حكومت‌ها مي‌بايست ادبيات را به جزئي از زندگي مردم تبديل كنند و البته مردم هم بايد علاقه نشان دهند زيرا اين امري دوسويه است.

وي كه معتقد است؛ تا زماني كه تيراژ كتاب‌ها در ايران به رقم آبرومندانه‌اي نرسد، نمي‌توان آينده‌اي را برا ي مولف و ادبيات ايران متصور بود، اشاره كرد: در فرانسه و به مدد توجهاتي كه شبكه‌هاي تلويزيوني به تبليغات و مطرح كردن مباحث ادبي و كتاب‌ها داشته‌اند، تيراژ يك كتاب بين 100 تا 200 هزار نسخه است، اين يعني حق‌التحرير كتاب‌ها مي‌تواند به‌طور كامل زندگي يك مولف و خانواده‌اش را تامين كند. حتي مواردي را سراغ دارم كه يك نويسنده تنها با دريافت حق تجديد چاپ چند كتاب‌اش، توانسته در بهترين شرايط زندگي خود را اداره كند. به عنوان مثال، استيون كينگ كه كارش را با دريافت 14 دلار حق‌التحرير براي ارسال يك داستان كوتاه به يك نشريه شروع كرد.

بي‌نياز كه تنها «ذبيح‌اله منصوري» و تا حدودي «احمد شاملو» را به عنوان نويسندگاني كاملا حرفه‌اي كه تنها از راه تاليف زندگي‌اش را مي‌گذرانده، مي‌شناسد؛ تاكيد كرد: تنها در شرايطي مي‌توان به آينده‌ي ادبيات ايران اميدوار بود، كه نويسندگان بتوانند با تيراژ بالاي كتاب‌هاي خود، حرفه‌اي عمل كنند.

ارسال نظر

اخبار مرتبط سایر رسانه ها
    اخبار از پلیکان

    نمای روز

    اخبار از پلیکان

    داغ

    حواشی پلاس

    صفحه خبر - وب گردی

    آخرین اخبار