بزرگترین تالار تاریخ که قرار بود به جولانگاه هیتلر تبدیل شود
همشهری دانستنیها/شماره 48/حسن محبوب فومنی:
فولکس هال یا تالار ملت بنایی بیمانند بود که نازیها قصد ساختن آن را داشتند. قرار بود صدای هیتلر در این ساختمان که به آن گروب هال (تالار بزرگ) یا رومس هال (تالار پیروزی) هم گفته میشد طنین بیندازد. و در این ساختمان غولپیکر نازیها اقتدارشان را به رخ دهها هزار حضار بکشند. گنبد عظیمالجثه و شگفتآور فولکس هال را خود آدولف هیتلر با همکاری معمارش آلبرت اشپیر طراحی کرده بود.
اما این پروژه هیچوقت به پایان نرسید و رویای نازیها سر از خاک بلند نکرد.در آستانه شروع جنگ جهانی دوم، آلمان یکی از حساسترین دورههای تاریخش را میگذراند. هیتلر با نقض پیمان ننگین ورسای قصد داشت اقتصاد آلمان را در جهان، اول کند. البته تا حدودی هم موفق شد.
هیتلر طرحهای عظیم عمرانی را شروع کرد. او اولین اتوبان دنیا را ساخت و با کمک معمارش آلبرت اشپیر، سروسامانی به چهره ساختمانهای برلین و شهرهای مجاور داد ولی او در یک تحول روحی سعی کرد غیرممکن را به ممکن تبدیل کند؛ طرحی که اگر به سرانجام میرسید میتوانست زبان تکتک معماران و مهندسان عمران را بند بیاورد.
حتی رویای این ساختمان عظیم هم هر کسی را شگفتزده میکند. کارگران آلمانی به کندن پی آن مشغول شدند ولی با شروع جنگ، هیتلر نتوانست بودجه لازم برای ساخت فولکس هال را تامین کند و به همین خاطر پروژه در بدو شروع، نیمهکاره رها شد.
چرا واژه فولکس هال؟
واژه «فولک» (به معنی ملت)، طنین ویژهای در اندیشههای نازی داشت. اصطلاح «جنبش فولکیش» را میتوان به معنی «جنبش مردم» در نظر گرفت که از همان واژه فولک اقتباس شده بود و در اندیشه نازیها معنای مقدسی داشت.قبل از جنگ جهانی اول، این طرز فکر پدید آمد که فولکیش، هنر را در تودههای مردم آلمان گسترش خواهد داد.
این کلمه معمولا به مردمان نژاد آریایی تلقی میشود. بر پایه افسانههای اساطیری یونان آگوستوس، اولین امپراتور رم، خانهای در منطقه پلاتین داشت که به معبد آپولو،الهه هنرهای زیبا و فرزند زئوس میرسید.بر همین اساس هم هیتلر چنین طرحی در ذهن داشت و میخواست که محل زندگیاش به وسیله یک راه، به ضلع شمالی فولکس هال (تالار ملت) که محل اجتماعات مردم بود، مرتبط شود، که در آن راه یک سازه طاق مانند قرار داشت.
تولد اندیشهای رویایی
در هفتم ماه می1938، هیتلر بهصورت خصوصی از طرح این ساختمان واقعا عظیم که به گفته آلبرت اشپیر قرار بود بر اساس معبد هادریان ساخته شود بازدید کرد. هیتلر در این دیدار به این طرح علاقهمند شد و آن را تحسین کرد و گفت که از سال 1925 چنین طرحی که به اسم فولکسهال شناخته شود، در ذهنش بود. هیملر گسلر، یکی دیگر از معماران برجسته حکومت نازی مباحثاتی که در زمستان سالهای 04-1939 بین او و هیتلر مطرح شده را ثبت کرده؛ آن هم در زمانی که هیتلر احساسات معماری رومی خود را بروز داد.
او از قول هیتلر مینویسد: «وقتی من این ساختار را مشاهده کردم، انصافا بدون هیچ توضیح، عکس یا پیشفرضی به قدمتش علاقهمند شدم... برای مدتزمان کوتاهی که من در این مکان (کنار ماکت گنبد) ایستاده بودم... چه ابهتی!... من به این گنبد روباز، خیره شده بودم و جهان را در آن مشاهده میکردم و احساس کردم که باید نام معبد روی آن گذاشت... ».
در 24 جون 1940 وقتی فرانسه فتح شد، هیتلر همراه با آلبرت اشپیر و هرمان گسلر و آرنو برکر، مجسمهساز نامی به بازدید ساختمانهای منتخب فرانسه، از جمله معابد و ساختمانهای قدیمی پاریس پرداختند. احساسات معابد و معماری رومیان در او زنده شد. با این وجود، هیتلربه خاطر اینکه چنین سازههای پرشکوهی در آلمان وجود نداشت کاملا افسرده شده بود، افسردگی او توسط گسلر و برکر به صورت شخصی ثبت و یادداشت شده است.
طراحی اولیه
طرح اولیه فولکس هال، توسط هیتلر به اشپیر داده شد. این طرح یک سرسرای سنتی سه گوش داشت که با 10 ستون و یک تیغه مستطیل شکل میانی و کوتاه حمایت میشد و در پشت آن ساختمان اصلی گنبدیشکلی قرار داشت.
گسلر در یادداشتهای خود نوشت که سرسرای معبدی که در طرح هیتلر بود، یادآور معبد پانتئون هادریان و بهسبک فردریش گیلی و کارل فردریش شنکل، دو تن از معماران نامی آلمانی است. تنها قسمتهای روی سر ستون که به وسیله ستون گرانیتی قرمز با سر ستونی به سبک مصری حمایت میشد تفاوت داشتند. این مدل ستون هم قبلا در سرسرای بیرونی اتاق مطالعه هیتلر در باغ خارج از ساختمان جدید صدارت رایش استفاده شده بود.
معبد اسرارآمیز
ساختمان غول آسای فولکسهال، مهمترین و باابهتترین سازه در طول دورانها از نظر اندازه و به کار بردن سمبلها بود. مکان ساخت این سازه در مرکز برلین درنظر گرفته شده بود؛ جایی که قرار بود پایتخت جهان شود.ابعاد این سازه به اندازهای زیاد بود که در صورت ساخته شدن، ساختمانهای دیگر برلین در محور شمال تا جنوب در برابرش کوتوله بودند.
گنبد این سازه که زیرش تریبون گرانیتی قرار داشت، از همین نقطه حدود 315 در 315 متر مساحت داشت (منظور مساحتی است که تیریبون، تا نقطه مقابلش در طرف دیگر سازه دارد) ارتفاع خود تریبون تا کف، 74 متر و ارتفاع خود سازه 290 متر بود.
قطر خود گنبد هم 250 متر بود که با انجام این محاسبات، اشپیر دچار سردرگمی شده بود. در واقع قطر این گنبد، 15 متر از قطر گنبدی که گسلر برای ایستگاه قطار مونیخ طراحی کرده بود، بیشتر بود. با مقایسه فولکس هال با «پانتئون» (معبد عظیمی که هادریان امپراتور روم باستان، آن را ساخت) شباهتهای زیادی میان آن دو آشکار میشود.
در فولکس هال دیوار بزرگی که در قسمت شمال و انتهای این سازه واقع بود، 50 متر ارتفاع و 28 متر عرض داشت و با موزاییک طلا ساخته شده بود.و با عقابی به ارتفاع 24 متر تزئین شده بود. در پایین این قسمت، تریبون هیتلر قرار داشت.
از همین مکان او میتوانست 180هزار نفر شنونده را روبهروی خود ببینید که در محوطه میانی ساختمان میایستادند و بعضیها نیز در سه ردیف دایره وار متحد المرکز که با 100 ستون مرمر به ارتفاع 24 متر حمایت شده بود، مینشستند. این ستونها با شاهتیرهای فلزی با پوشش مس بودند که با پی این گنبد در ارتباط بودند.
سه ردیف نشیمنگاه متحد المرکز که قطرش 140 متر بود، هیچ شباهتی به پانتئون ایتالیا نداشت؛ اما نشیمنگاهش مانند طراحی تالار کنگره نورنبرگ توسط لودویک روف بود که بر اساس کولوسئوم (آمفیتئاتر عظیم رومیها که برای جنگ گلادیاتورها طراحیشده بود) طراحی شده بود. دیگر ویژگیهای داخلی فولکس هال به وضوح مدیون معماری معبد پانتئون هادریان بود؛ مثل گنبد کنگره دار پنجره مانند.
دومین قسمت معبد، پنجره نماهای میان ستونها بود که در طرح اشپیر به صورت یک منطقه متحدالشکل در بالا ایجاد شده بود که در آن یک تو رفتگی کمعمق مستطیلشکل وجود داشت. چینش و اندازه تزئینات خارجی فولکس هال، همهاش استثنایی بود و گفته میشد که این طرح برای هیچیک از طرحهای شهرسازی نازیها، اجرا نشده بود. گنبد این معبد طبق معمول توسط اشپیر طراحی شد. اشپیر فکر میکرد که درنهایت این ساختمان تبدیل به پرستشگاه هیتلر و جانشینهایش خواهد شد.
این سازه معبدوار بسیار پیچیده بود و مانند ساختمان آگوستوس (اقامتگاه آینده هیتلر) بود که به معبد آپولو (فولکس هال) راه داشت.هیتلر آرزو داشت نظام جدید خود را مستقر کند. بدیهی است که پیش از این میخواست در قسمت معماری و نمایاندن تجملات، برتری جدید خود را نشان دهد.
در بالای گنبد که شبیه فانوس بود؛ عقاب حریصی به چشم میخورد که برخلاف معمول چنگالش در سواستیکا (صلیب شکسته) فرو نرفته بود بلکه در یک کره فرو رفته بود. این ترکیب عقاب و کره، یادآور پیکرنگاری دوران امپراتوری رم است. بهطور نمونه مجسمه کلودیوس، که در دست راستش یک عقاب با یک گوی بود. این گنبد بزرگ مانند پانتئون با به قصدنشان دادن سنبلها ساختهمیشد و گنبد امپراتوری جهانی هیتلر بود.
اشپیر در مصاحبه با مجلهای گفت: «هیتلر اعتقاد داشت که در قرنی که گذشت، گنبدهای غول پیکر اهمیت و قداست خاصی پیدا کردند و چنین گنبدی تبدیل به مکان مقدسی برای ناسیونال سوسیالیسم میشود؛ مانند کلیسای سنپیتر در رم برای رومیهای کاتولیک. »
مشکلات احتمالی معماری و عمرانی
با وجود اینکه فولکس هال هیچگاه ساخته نشد؛ اما منتقدان ادعا میکنند که این بنا مشکلات شدید معماری و عمرانی داشت. برای هیچکس شنیدن صدای سخنران ممکن نبود یا ممکن بود میزان صدای سخنران بعد از انعکاس آن در سالن ، برای هر شنوندهای کرکننده باشد.
در مصاحبهای که جیمز دانل در زندان اسپاندائو با اشپیر کرد، اشپیر گفت که دائما مشغول مرور نقدهایی است که به سبک معماریاش شده و بسیاری از نظراتش را تصحیح کرده است. یکی از مشکلات، این بود که در زمستان و زمان سردسیری، تنفس کردن 180هزار نفر زیر این گنبد، باعث سقوط قطرات آب میشود! و یعنی پس از مدت کوتاهی در اثر رطوبت حاصل از تنفس 180هزار نفر که به بالا میرفت در سالن باران میبارید! چنین چیزی در دهههای بعد از جنگ با مقیاس کوچکتری در سالن گود یر ایر داکت در اوهایو، با نور و میزان رطوبت بالا آزمایش شد.
با وجود اینکه برلین روی مناطق گل و لایی بنا شده؛ اما مهندسان با انجام چندین آزمایش، رفتار خاک را در مقابل سازه بزرگ مورد بررسی قرار دادند. یکی از سازههای تست شده، «شوربلاستنگس کورپر» است (معنایش به فارسی «عضو متحمل بارهای سنگین» است.)این سازه آزمایشی به صورت قارچ استوانهای شکل است که از 120تن، بتن تشکیل شده و 18 متر ارتفاع دارد.
به گفته بعضی از مهندسان، خاک برلین تحمل حمل چنین سازهای با چنین وزنی را نداشت.در محل طاق پیروزی که هیتلر میخواست برای آلمان بسازد، چیزهای کوچکی ساخته شده بود؛ طاقی که قرار بود به فولکس هال برسد. متفقین توانایی از بین بردن یا منفجر کردنش را نداشتند چون ممکن بود به خانههای نزدیک آن آسیب بزند؛ به همین جهت همانجا ولش کردند. در سال 1995 با استفاده از این اثرات، بنای یادبودی برای هولوکاست ساخته شد.
راه حلهای احتمالی
بیایید مشکل بارندگی در سالن را به دو قسمت تقسیم کنیم:
وقتی که رطوبت با سقف سرد بتنی گنبد برخورد میکند و آن رطوبت به صورت قطره درمیآید و در نهایت با اضافه شدن رطوبتهای خارجی، سنگین میشود و قطره سقوط میکند.
رطوبت در فضای گازی زیر گنبد جمع شده، به صورت توده متراکم در آمده و مانند ابر بارانزا، قطرات کوچک خود را روی سر حضار اسپری میکند. که البته احتمال چنین رخدادی بسیار پایین است.
در مورد مشکل اول- همانطوری که در مقاله دیدیم- گنبد از داخل بهصورت پنجرهای بود و میتوان با استفاده از لولههای کوچک حمل آب که از دید عموم پنهان است، این قطرات را حمل کرد و با داکتهای مخصوص، این آب را به سمت زمین و خارج از تالار هدایت کرد.
در ضمن تنها نوع سقفهایی که هیچگاه آب از روی آنها سرازیر نمیشود و به پایین نمیچکد اشکال هرم و نیمکره است. این اشکال در صورت بهوجود آمدن قطرات آب روی سقف، با استفاده از نیروی جاذبه به صورت خودکار آب را به طرفین هدایت کرده و درنهایت به دیوارهای عمودی طرفین یا مستقیما به زمین منتقل میکنند. یکی از دلایلی که در حمامهای سنتی عمومی، سقف را به صورت هرمی یا نیمکرهای میسازند همین عامل است.
در مورد مشکل دوم هم باید گفت که وقتی هیتلر میخواست چنین بودجهای صرف چنین سازه عظیمی کند، حتما بودجه کوچکی هم صرف تهویه هوای مناسب تالار میکرد و قطعا طراحی دستگاه غولپیکر تهویه هوا برای مهندسان نخبه مکانیک و تاسیسات آلمان کار سختی نبود.
با استفاده از دستگاه عظیم تهویه هوا میتوان به سادگی تمامی این مشکلات را حل کردالبته جای تعجب ندارد که چنین ایرادهای عجیب و غریب از سازه گرفته شده و از حرفهای خود اشپیر، بر ضدسازه استفاده شود. چون او در زندان چنین اعترافی کرد!
ارسال نظر