گوناگون

ترس تهرانيان از عكس گرفتن

فرزانه نيكروح‌متين در روزنامه شرق نوشت:

جالب است بدانيد نخستين تهراني كه عكاسي را ياد گرفت و لقب نخستين عكاس را به خود اختصاص داد چهارمين پادشاه قاجار، ناصرالدين‌شاه بود. پيدايش عكس و دوربين عكاسي براي اولين بار در اواخر دوره حكومت محمدشاه قاجار توسط نظاميان و مستشاران اروپايي كه به تهران رفت و آمد داشتند، گزارش شده است. عكس‌هايي كه در ابتدا از تهران گرفته شده شامل عكس‌هايي از زندگي مردم و درباريان قاجار بود كه متاسفانه نخستين عكس‌هاي برگرفته شده از ايران در موزه‌ها و مراكز فرهنگي خارج از كشور نگهداري مي‌شود. با روي كار آمدن ناصرالدين‌شاه و علاقه وي به دوربين عكاسي، عكاسي از انحصار فرنگيان خارج شد. وي عكاسي را از شخصي فرانسوي به‌نام «مسيو كارليان» آموخت. خودش به كار عكاسي، ظهور فيلم و چاپ عكس پرداخت.

از جمله عكس‌هاي معروفي كه ناصرالدين شاه از خود به جا گذاشته است، عكسي از مهدعليا (مادرشاه) و زنان حرمسرايش است. وي به غير از عكاسي از زنان و سوگلي‌هايش، از بناها، مناظر، شكارگاه‌ها، ييلاقات و زندانيان سياسي عكس مي‌انداخت. بسياري از عكس‌‌هايي كه ناصرالدين‌شاه از زندانيان سياسي گرفته در آلبوم‌خانه كاخ - موزه گلستان نگهداري مي‌شود و جمله «خودمان انداختيم» ديده مي‌شود. پس از ناصرالدين‌شاه، ساير عكس‌هاي برجاي مانده از دوران قاجار، عكس‌هايي از مظفرالدين‌شاه، محمدعلي‌شاه، احمدشاه است كه در حالت‌هاي مختلف ايستاده، نشسته، سوار بر كالسكه اسب ديده مي‌شود و كمتر عكسي از مناظر طبيعي در آن روزگار به ثبت رسيده است. با روي كار آمدن پهلوي اول، عكس‌هاي بجاي مانده در آن دوران بيشتر از احداثاث، ابنيه عمارات، پل‌ها، ساختمان، دانشگاه، خيابان‌كشي، شهرسازي، پارك، دانشكده، مدرسه و قشون است.

مونتاژ عكس

ناگفته نماند كه تا مدت‌ها‌ی مدیدی عكاسي در انحصار درباريان بود و آنها از عكس به‌عنوان وسيله‌اي جهت پيشبرد پاره‌اي از اهداف و مقاصد خاص خود استفاده مي‌كردندو اگر در اوايل دوربين عكاسي فقط به منظور گرفتن عكس‌هاي يادگاري و نمايش مورد استفاده قرار مي‌گرفت، به تدريج‌ با استفاده از تكنيك‌هاي جديد عكاسي، عكس در زمينه‌هاي ديگر به كار گرفته شد. تا جايي كه گروهي از دربايان براي تخريب چهره برخي از رجال سياسي به دفعات عكس افراد مهم و سرشناس و يا دشمنان خود را با بدن حيواناتي نظير سگ، گربه، الاغ و... مونتاژ و درميان مردم توزيع مي‌‌كردند.

پدر عكاسي ايران

عكاسي كه در ابتدا براي تفنن شاه و درباريان به تهران راه يافت، بعدها وسيله‌اي شد تا عده‌اي از شاگردان ممتاز و با استعداد دارالفنون براي آموختن فن عكاسي به اروپا اعزام شوند و چند نفر از آنها بعد از مراجعت مورد توجه ناصرالدين‌شاه قرار گرفتند و به‌عنوان عكاسباشي در دارالخلافه مباركه ناصري مشغول به كار شدند و حتي برخي از آنها در مسافرت‌هاي داخلي و خارجي شاه را همراهي مي‌كردند. محمدرضا بيگي، نگارنده كتاب تهران قديم، نام عده‌اي از عكاسباشيان پايتخت را به ترتيب قدمت و مسووليت برشمرده است: «حاج ميرزاعلي عكاسباشي - آقا رضاي پيشخدمت (اقبال‌السلطنه)، عزيز خواجه (متصدي تاريكخانه و ظهور عكس)، عباسعلي بيگ (ناظم عكاسخانه)، معتمدالسلطان (رييس عكاسخانه)، حسنعلي (عكاسباشي)، عبدالله قاجار (عكاسباشي مدرسه دارالفنون)، محمدحسين قاجار و ميرزا جهانگيرخان. در اين ميان حسنعلي عكاسباشي و عبدالله قاجار از كساني بودند كه عكاسي را در اروپا آموخته بودند و به سايران آموزش مي‌دادند». اما تاريخ، عبدالله قاجار را پدر عكاسي ايران مي‌شناسد و عكس‌هاي متعلق به دوران قاجار كه توسط وي تهيه شده است باعث ترقي و پيشرفت وي در اين رشته بيش از ساير رشته‌ها شد.

آشنايي عوام با عكس

مردم تهران نسبت به اين ابزار فرنگي و ماحصل آن آشنايي چنداني نداشتند. مشاهده تصويري از يك نفر كه دقيقا با واقعيت مطابقت داشته باشد امري بسيار حيرت‌انگيز و تعجب‌آور براي عامه مردم بود. متداول شدن عكس در ميان مردم را بايد از زمان اجباري شدن ثبت احوال در تهران و ساير شهرستان‌ها دانست. نخستين سجل احوال كه در زمان آخرين شاه قاجار به مردم تكليف شده بود ورقه‌اي بدون عكس بود. اما با روي كار آمدن پهلوي اول، دستور عكس‌دار شدن سجل‌ داده شد و مردم اجبارا با عكس و عكاسي سر و كار پيدا كردند. مناظر مضحك عكس گرفتن‌ها براي ثبت احوال، ماجراهاي خنده‌آوري را در تهران آن روزگار ايجاد كرده از آن جمله كه برخي از مردم از دوربين عكاسي وحشت داشتند و حاضر به نشستن در جلوي آن نبودند يا اينكه خودشان را مچاله مي‌كردند و يا با دست‌هاي‌شان صورت‌شان را مي‌پوشانيدند در نتيجه عكاسان وقت زياد را صرف ادا و اطوار‌هاي عامه مردم مي‌كردند و با سخنان‌شان به آنها قوت قلب مي‌دادند تا ترس‌شان از بين برود. به‌عنوان مثال اگر پيرمردي براي عكاسي مي‌آمد و ترس داشت، عكاس به وي مي‌گفت اگر دوست داري مسجد آبادي يا محله‌تان را ببيني، تكان نخور و داخل سوراخ دوربين را نگاه كن كه الان آن منظره جلويت نمايان مي‌شود و يا اگر جوان بود، عكاس از وي مي‌پرسيد كه كدام‌يك از رفقايت را دوست داري و وقتي جواب مي‌داد، فلاني به او مي‌گفت، جُم‌ نخور، اكنون دوستت را داخل دوربين مي‌بيني.

عكاسخانه‌هاي مشهور تهران قديم

در اوان رواج صنعت عكاسي در تهران، تنها عكاسخانه تهران «عكاسخانه مباركه دولتي» بود كه همگان به آنجا راه نداشتند و بيشتر اشراف و اعيان به اين عكاسخانه مي‌رفتند. عكاسخانه مذكور در خيابان جبارخانه به مديريت عباسعلي بيگ بود و قيمت عكس در اين عكاسخانه بستگي به كوچکي و بزرگي عكس داشت. اما نخستين عكاسخانه عمومي تهران در خيابان علا‌‌ءالدوله (فردوسي) گشايش يافت كه متعلق به شخصي به‌نام «روسي‌خان» بود. بعداز وي نيز فردي به‌نام ماشاءالله اقدام به پرپايي عكاسخانه‌اي در بازار بين‌الحرمين كرد كه به عكاسخانه بين‌الحرمين ماشاءالله شهرت داشت. اين دو عكاسخانه مختص مردم عادي بود. زنان تهراني به هيچ‌عنوان راضي نمي‌شدند كه داخل عكاسخانه‌هاي عمومي بشوند و نامحرم از آنان عكس بيندازد.

اولين عكاس زن

به دليل عموميت يافتن عكاسي در خانواده‌هاي اعيان و اشراف، چند نفر از زنان و دختران نيز به تجربه كردن اين صنعت نوظهور پرداختند و معروف‌ترين آنها كه نامش به‌عنوان اولين عكاس زن ايران به ثبت رسيده، اشرف‌السلطنه همسر محمدحسن‌خان اعتمادالسلطنه بود كه عكاسي را از شاهزاده محمدميرزا آموخته و راسا به فعاليت مي‌پرداخت. اما نخستين زني كه به عكاسي عمومي پرداخت، خانم حداد بود كه زنان براي گرفتن عكس به عكاسخانه وي در ميدان شاهپور مي‌رفتند.
نخستين عكسي كه در شب انداخته شد
در تهران قديم، عكس‌ها همگي در روز و توسط نور‌ آفتاب برداشته مي‌شد اما نخستين عكاسي كه در شب عكس گرفت، جعفر خادم بود. ابتكار جالب وي به اين صورت بود كه پودر منيزيوم را در ظرف درازي ريخته و دو طرف پودر را به سر سيم لخت برق وصل كرد و با آماده شدن عكس، كليد برق را زده منيزيوم مشتعل و توليد نور درخشان مي‌كرد در اين هنگام فلاش به كار مي‌افتاد، خادم نخستين عكس در هنگام شب را از چهارراه حسن‌آباد گرفت و به دليل نبود رقيب، عكس شب بسيار گران و تقريبا سه برابر قيمت عكس‌هاي روز بود. اين عكاسخانه به‌نام خادم با آويختن تابلويي به‌نام «عكاس شب و روز» باعث حيرت و اعجاز مردم شد. جعفر خادم كه از دوستان رضاخان بود بعد از به سلطنت رسيدن وي به خدمت دربار او درآمد و عكاس مخصوص دربار شد و پسرش به‌‌نام علي‌ خادم نيز بعدها جانشين پدرش شد.

قيمت عكس

قيمت عكس و شرايط پرداخت در آن دوران به اين‌گونه بود كه عكاس در ابتدا پيش‌پرداختي دريافت نمي‌كرد. بعداز تحويل عكس، پول را نقدا مي‌گرفت. شش عكس شش در چهار فوري از يك قران تا دو قران و غيرفوري سه تا چهار قران و اگر همراه با كارت‌پستال بود براي مشتري پنج قران تمام مي‌شد.

ارسال نظر

اخبار مرتبط سایر رسانه ها
    اخبار از پلیکان

    نمای روز

    اخبار از پلیکان

    داغ

    حواشی پلاس

    صفحه خبر - وب گردی

    آخرین اخبار