گفتگو با یونس تراکمه دربارهٔ داوری جایزهٔ ادبی گلشیری
پارسینه: "یاد نگرفتیم با یک جایزه چه طور برخورد کنیم"
شب بخیر گفتم، از یونس تراکمه خداحافظ كردم و گوشی را گذاشتم؛ چند دقیقه بعد تماس گرفت، گفت هدف روشن شدن مسائل است. دقت کنید جوری نشود كه به ابهامها دامن بزند. گفتم نگران نباشید، بیکمو کاست این حرفها در گپو گفتي با عضو کمیتهی برگزاري جایزهی هوشنگ گلشیری است. یونس تراکمه میخواهد از «گاسیپ؛ پشت و پسله حرف زدن در فضای ادبیات دست برداریم» میگوید «هنوز یاد نگرفتیم با یک جایزه چطور برخورد کنیم»
خُب دورهای دیگر از جایزهی هوشنگ گلشیری به انجام رسید - دست مریزاد- برگزارکنندگان راضی هستند؟
میخواستیم در این دوره، جایزه از دو سال یکبار به حالت عادیش برگردد. این دوره دو سال مجموعه داستان و یک سال رمان مورد داوری قرار گرفت. بر اساس آمار بنیاد 168 مجموعهی داستان کوتاه سال 1388 و سال 1389 بررسي شد. و همچنين 52 رمان سال 1389 بررسي شد. 35 ارزیاب اين كتابها را ارزيابي كردند.
پس علیرغم حجم زیاد کار راضی هستید؟
آره خوب بود. این در حد توانایی ما و ارزیابهای ما بوده است.
شما در دو بخش از رقابت برگزیده را مشترک اعلام کردید، چرا؟
این مساله برآيند آراء داوران هر بخش بود. تنها در یک بخش همهي داورها انتخاب اولشان یک کتاب بود که همان اثر برگزیدهی بخش رمان اولی است.
یعنی به اعتقاد داورها رقابت تا این اندازه تنگا تنگ بوده است؟
بله رقابت تنگاتنگی بین آثار بود. داروهای انتخابهایشان را بهترتيب اولويت با شرحي در مورد دلیل انتخاب اعلام کردند.
پس به این دلیل دو نفر برنده مشترک معرفی نکردید تا گلهها و حاشیههای احتمالی را کم کنید؟
نه اصلا نه. هیچ ربطی به بنیاد و کمیتهی برگزاری جایزه نداشته است. هیچگونه سیاستی فارغ از نظر داوریها اعمال نشده است. اصلا مطرح نبوده است چه کسی برنده شود چه کسی نه، کی راضی باشد کی ناراضی باشد. بر اساس اسناد بنیاد همهی اینها صِرفِ نظر داورها بوده است.
از این جهت سوال برانگیز است که معرفی برگزیدهی مشترک در رقابت ادبی اتفاق معمولی نیست. از نظر داورها بالاخره اثری خلاقتر از دیگر است، غیر از این است؟
آره خُب، اما وقتي ميانگين آراء داوران را محاسبه كرديم و ديديم دو كتاب از ميان كتابهاي نامزد راي برابر آوردهاند چكار ديگري ميتوانستيم بكنيم. سالهای قبل که داورها همه در تهران ساكن بودند خودشان جلسه میگذاشتند. اما امسال چون متفرق بودند و هر کدام در شهری دیگر بودند...
گفتید داورها، ببیند برخی از مخاطبان ادبیات نسبت به ترکیب داوریهای انتقاد دارند. بفرمایید ملاک انتخاب شما برای داورها چیست ؟
كميتة برگزاري جايزه با حضور نمايندة بنياد، خانم طاهري مدير عامل بنياد گلشيري، جلسهای برای انتخاب داورها برگزار كرد كه جمع بهاين تركيب داوري رسيد. در ميان داورها شما مترجم و سینماگر هم ميبينيد. دو فیلمسازي که در ترکیب داورها میبیند در کارهای سینماییشان به داستان عنایت زیادی دارند و داستان را میشناسند. دیگر اینکه می خواستیم طیف را گسترده کنیم تا انتخابها طيف گستردهتري را شامل شود.
اتفاقا بخشی از انتقادها از همین جهت است که چه ضرورتی داشت از مترجم یا سينماگر و... برای داوری انتخاب شود. ما منتقدان جدی در ادبیات داستانی نداشتیم كه ...
گفتم كه ما سعی کردیم با گستردهتر کردن نگاه و معيارها این قالب از قبل شکل گرفته را بشکنیم، ميخواستيم اين قالب را بشكنيم. سعی کردیم تعریف داستان گستردهتر شود. جايزة گلشيري معمولا در تركيب داورهايش از مترجمان برجسته و آشنا با داستان در جهان استفاده کرده است. مترجم به دلیل آشنایی و شناختی که با فضای ادبیات داستانی جهان دارد یکجور گستردهتری به داستان نگاه میکند و نگاه وسیعتری به داستان دارد. سینماگرها هم در پي كشف امكانات ديگري در داستان هستند. فكر ميكنم رسميت دادن به اين تنوع در برخورد با داستان كمك ميكند به داستان و داستاننويسي ما.
منتقدان ميگويند كه برخي داورها در جریان اتفاقهای ادبیات داستانی این سالها نیستند زیرا کارشان نیست تا پیگری کنند. خُب این خودش ایراد است دیگر.
نه اصلا اينطور نيست. كيومرث پوراحمد کمتر از داستاننویسهاي ما ادبیات را دنبال نمیکند یا آقای توحیدی به نوعی...
خُب آن دست داورهایی که اصلا در فضای ایران نیستند و از نزدیک در جریان فضای فرهنگی - ادبی این سالها نیستند، این ها چي ؟
اتفاقا برخورد نويسندگان و منتقدان ايراني خارج از كشور به داستان و داستاننويسي ما، كه تقريبا در همة دورههاي جايزة گلشيري بهعنوان داور حضور داشتند، فارغ از نتايج جايزه ميتواند كمكي باشد به رشد و تنوع داستاني ايران. آنها آشنايي بلاواسطهاي با ادبيات جهان دارند و ميتوانند به ما كمك كنند تا ببينيم داستاننويسي ما در كجاي ادبيات داستاني جهان واقع شده است.
پس شما معتقدید داور رقابت ادبی لزوما نباید منتقد ادبی یا نویسنده باشد، بر همین اساس داورها را با این ترکیب انتخاب کردید ؟
بله، اصلا ربطی ندارد. ببیند شما میتوانيد نسبت به داوری انتقاد کنيد؛ اما نمیتوانید بپرسید چرا فلانی داور شما است. متوجه هستید. موضوع اين است كه در هر بخش داورهاي آن بخش كتابهاي برتر پيشنهادي خود را اعلام ميكنند؛ كتابهايي كه از لحظة انتشار مورد انتقاد يا تمجيد مخاطبان و منتقدانش قرار گرفته است. تركيب ديگري از داوريها قطعا انتخابهاي ديگري خواهند داشت.
بنابراین برای اینکه جهان داستان را وسیع ببیند و هم اینکه مخاطبها نتوانند حدس بزنند که ...
ببیند مساله فقط حدس زدن نیست. ما در تركيب داورها مترجم داشتیم دو داستاننویس خارج از کشور داشتیم؛ مساله دید وسیعتر است. بیایم ببینم آنها چگونه به ما و داستانهايمان نگاه میکنند. از اين طرق تا حدودي دستمان ميآيد كه آنهايي که با ادبیات جهاني طرف هستند قضاوتشان در مورد كارهاي ما چی هست، و اين امر شايد كمك كند بهما تا پیلهی خودمان بيرون بياييم.
خُب منتقدان این دوره از رقابت توجهشان معطوف به بخش رمان است که برگزیده نداشت. علت انتقاد هم این میدانند که بنابر اساسنامهی جایزهی گلشیری با معرفی نامزدها، اثری باید به عنوان برگزیده معرفی شود اما شما در بخش رمان این کار را نکردید و عملا از اساسنامهی مصوب جایزه هم تخطی کرده و تخلف کریدهاید غیر از این است ؟
نه ! نه، ببنید ما الزاما در بخش داستان کوتاه و رمان اولی باید برنده داشته باشیم. دقیق نمیدانم.
مسئول تطبيق تصمیمگیری داوران با اساسنامهی بنياد نمایندههای بنیاد هوشنگ گلشيري، خانم فرزانه طاهری و خانم نسترن موسوی، بودند كه جلسه زير نظر آنها بگزار شد و قطعا اگر تصميمي خلاف اساسنامه گرفته شده بود تذكر ميدادند.
بالاخره اینجا در اساسنامه تخلفی صورت گرفته یا خير؟
قطعا تخلفي صورت نگرفته است. گفتم كه تصميمات داوران به تاييد دو نفر از نمايندگان بنياد گلشيري رسيده است.
شما در متن بیانیهی اعلام نفرات برگزیدهی جایزهي هوشنگ گلشيري گفتید که به علت فاصلهی زیاد رای هیات داوران، بخش رمان برگزیده نداشت. این جمله مخاطب را بهصرافت این میاندازد که اختلافی جدی بر سر اعلام نفر برگزیده در این بخش بوده است که کار را به اینجا کشانده اگر نه دلیلی نداشت بخش رمان برگزیده نداشته باشد؟
بله سه دارو بودند سه انتخاب مختلف داشتند.
یعنی این اختلاف عملا وجود داشته است؟
خیلی ساده است. سه داور داشت اين بخش روی یک کتاب اصلا آراءشان بهم نزدیک نبود.
در مورد این مساله که آیا تخلفی از اساسنامه صورت گرفته یا خیر، کسی دیگر میتواند توضیحی دهد؟
اعضاء بنیاد میدانند. ما تدارک قضیه را میدیدم. آن جلسهی نهایی هم با نظارت دو نفر از نمایندگان بنیاد برگزار شد.
اما به نظر میرسد توجیهی خوبی نیست اینکه به علت اختلاف آراء داورها اثری برگزیده نشود.
یعنی چی توجیهی خوبی نیست؟ خوب شما سه داور دارید هیچ کدام بر سر برنده شدن یک کتاب توافقی نمیکنند. در اين حالت چه کار ديگر ميشود کرد؟
لابد میشود از همان آغاز ترکیبی اهل ادبیات داستانی داشت تا در ادامه این مساله اتفاق نیفتد.
ما از کجا میدانستیم که داورهای ما به این نتیجه میرسند.
شنیده شد - در این فضایي که پر از حرف و حدیث است عجیب نیست - بله شنیده شد است در عدم معرفی برگزیدهی بخش رمان اعمال نفوذ افرادی بیرون از حلقهی داورها از طرف نویسنده های نزدیک به جایزه صورت گرفته است. غیر از این است؟ صریح میفرماييد ماجرا چیست ؟
کی میخواهیم دست از این «گاسیپ»ها برداریم، از این پشت و پسله صحبت کردنها و توطئهانگاريها دست برداريم، كي؟ اعمال نفوذ یعنی چی ؟ ما چه منافعی داریم. از چه كسي خرده و برده داریم که بیایم سفارش بگیریم. ما سه نفر اعضاء کمیتة برگزاري جايزه، بخش تدارک آن را بر عهده داشتیم. خانم فرزانه طاهری و نسترن موسوی هم ناظر بودند. ما چه منافعی داریم آخر؟ نام داورها هم كه اعلام شده است با مراجعه بهآنها ميتوانند از انتخاب هر كدامشان با خبر بشوند. با این حرفها میخواهند چی را ثابت کنند.
البته این حرف من نیست میگویم که میگویند اینور و آنور.
نمیدانم آن کسانی که این حرفها را میزنند دنبال چی هستند. من در این پروندهاي که برای جشنوارههای ادبی در مجلهی تجربه داشتید، نوشتم این برخوردها تا حدی هم طبیعی است، برای اینکه جوایز ادبی در ایران جوان هستند، متوجه هستید. هنوز یاد نگرفتیم با یک جایزه چطور برخورد کنیم. الزاما یاد خواهیم گرفت که برخورد ما با یک جایزه و برگزیدگان جایزه چه باید باشد. اینکه من فکر کنم، چون کتابی را که دوست دارم برنده نشده است یک جایزه را زیر سوال ببرم این خامی است. مال این است که تعریف اين جایزهها برای ما هنوز جا نیفتاده است. اینکه از بیرون اعمال نفوذ شده است چه حرفی است. ببينيد سر نخ اين بحثهاي انحرافي، از قبيل وجود باندهاي مافيايي و چيزهايي از اين قبيل، كجاست و به نفع چه كسان و جريانهايي است. من قاطعانه ميگويم اين جريان مشكوكي است كه بهمنظور ضربه زدن به جريان روشنفكري و نويسندگان راه افتاده است. حاصلش را هم ميبينيد. غير از اين است كه مسائل اساسي و مشكلات مبتلابه، از قبيل مميزي و نحوة صدور مجوز انتشار كتابها و گير و بندهايي كه براي ناشران فعال ايجاد كردهاند، دارد فراموش ميشود و جايش را حرفهاي مشكوكي از اين قبيل گرفته است. بعد هم تهاش چی هست ؟ فکر کردهايد در این وانفسايي که دارد اينهمه بلا بر سر کتاب و کل فرهنگ میآید... بگذريم.
البته از انصاف نگذریم نفس برگزاری این جایزه خیلی مهم است. در شرایطی که همهی ما خبر داریم و جای دست مریزاد دارد. - در شرایطی که نمیشود قدم از قدم برداشت-
ببیند راه دوری نرویم، همين چند سال پیش بود، بعد از اتفاقهایی که افتاد و فضا باز شد و این جوایز غيردولتي شکل گرفت، تا سالها «پاییز» بهار ادبیات داستانی ایران بود. در ماهها آذر و دي در تهران جشن داستان برپا بود. امكان اين وجود داشت كه هر كدام از جوايز سالن در اختيار بگيرند و رسمي و علني مراسم پاياني جايزهشان را برگزار كنند. یکی از دلائل وجودي هر جايزه مراسم پایانیاش است که اهل ادبیات، مخاطبان ادبيات و دستاندكاران، دور هم جمع بشوند و در كنار هم و باهم در يكي دو ساعتي كه فرصت دارند به اين باور برسند كه ادبيات و داستان زنده است، زنده و پويا. چه اميد و اعتماد بهنفسي ايجاد ميشد در همه
الان عملا حذف شده است.
الان مدتهاست سالنی به آنها نمیدهند. جايزة گلشيري در دو سه سال اخير مجبور شد خيلي خصوصي مراسماش را برگزار كند. مراسم كه چه عرض كنم؛ فقط اين بود كه به هر نحوي كه هست جايزهها را به برگزيدگان برسانند. امسال هم بهدليل فضاي حاكم فعلا كه همين هم عملي نيست.
خُب از این به بعد جایزه دیگر سالیانه برپا میشود ؟
بله بنياد اين تصميم را گرفته است. دو سال پیش هم كه بنیاد تصمیم گرفت موقتا جایزه را دوسالانه کند تصمیمی در واکنش به ممیزی و حجم اندک آثار داستانی منتشر شده بود. این تصمیم استراتژیک نبود. آن سال آنقدر کتابهایی که مجوز گرفته و منتشر شده بودند کم بود كه گفتند بیایم جایزه را دو سالانه برگزار کنیم. سال بعدش کتابهای منتشر شده خیلی بیشتر شد و امكان برگشت به روال عادی فراهم شد. امیدوارم امسال و سالهاي آینده کتابهای منتشر شده به حدی باشد كه برگزاري سالانه جايزه امكانپذير بشود. معنی نمیدهد ده تا رمان در یک سال در بیاید بعد بخواهید سه اثر را کاندید معرفي كنيد.
به نظر ميرسد كه اگر در آن بخشی که رمان برگزیده نداشتید اثری برگزیده شده بود دیگر این بحث و حاشیهها هم اینور و آنور نبود، غیر از این است؟
نه هر كاري بكنيد این بحثها پیش میآید. همين دو سه سال پیش بود كه داورها تصمیم گرفتند جایزه ندهند. آن هنگام داورها همه ساکن تهران بودند، جلسه گذاشتند و ما هم به عنوان ناظر کنارشان بودیم، متوجه هستید. به هر حال این ترکیب داورها به اين نتیجه رسیده است. یک ترکیب ديگر از داورها، در یک رقابت دیگر ممکن است به اثری که در جايزه گلشيري حتي نامزد نشده است جایزه بدهند. این طبیعی است. گفتم كه همة اين حرفها ريشه در اين دارد كه ما هنوز یاد نگرفتهایم با جایزهها چطور برخورد کنیم.
اين گفتوگو در مجلهي آسمان منتشر شده است
ارسال نظر