سوالاتی که افسردهها باید از روان درمانگر خود بپرسند

پارسینه: در جامعه افرادی وجود دارند که به دلیل مشکلات روانشناختی نیاز به کمک و درمان دارند. اختلالهای خلقی یکی از فراوانترین مشکلات روانشناختی هستند که اختلال افسردگی عمده (MDD) یکی از این اختلالها است. افسردگی عمده، بیماری ناتوان کنندهای است که فعالیتهای فرد را به شدت تحت تأثیر قرار میدهد و از اختلالهای خلقی بسیار رایج است که شیوع بالای ۵/۶ درصد دارد. در مطالعات جدید این بیماری دومین عامل عمدهی ناتوانی در دنیا شناخته شده است. ب
۱. چرا احساس افسردگی میکنم؟
علتهای ایجادکنندهی اختلالهای خلقی به طور کامل شناخته شده نیستند و یک عامل به تنهایی نمیتواند اختلالهای خلقی در فرد ایجاد کند. به همین دلیل مجموعهای از عوامل مختلف را با هم به عنوان فاکتورهای بروز این بیماریها در نظر میگیرند. در این میان عدهای عوامل عصبی زیستی مانند تنطیم کنندههای عصبی، هورمون ها، ژنتیک و... را در نظر میگیرند و عدهای از روانشناس نقش عوامل محیطی (روانی اجتماعی) را پر رنگتر میبینند. در میان این عوامل، به نظر میرسد قویترین فاکتور برای رشد این اختلالها نبود تعادل شیمیایی در مغز است؛ بنابراین قدم اول در درمان افسردگی این است که شما و رواندرمانگر ارزیابی جامعی از عوامل ایجادکننده داشته باشید. یعنی عوامل مختلفی که باعث وضعیت افسردگی شما شده اند مانند عوامل عصبی زیستی یا عواملی دیگر مانند تفکرات شما، اعتقادات، روابط بین فردی و دیگر عوامل بررسی شوند و به بخشی از روند درمان شما تبدیل بشوند.
۲. روان درمانی من به چه صورت خواهد بود؟
این سوال بسیار سوال مهمی است، زیرا روشهای مختلفی برای رواندرمانی وجود دارد که برای هر شخص متفاوت است. روشهایی مانند.
۱. درمان شناختی - رفتاری
۲. درمان پذیرش و تعهد
۳. درمان شناختی بر اساس توجه آگاهی
و ...
با درمانگر خود در مورد رویکرد مورد استفاده برای درمان خود صحبت کنید. روند تعاملی محکم بین بیمار و درمانگر به نتیجهی درمان بسیار کمک میکند.
۳. آیا روش روان درمانگر با دیگر درمانهای من تداخل ایجاد نمیکند؟
اگر از قبل داروی افسردگی مصرف میکنید یا در حال مصرف دارویی دیگری هستید که پزشک شما تجویز کرده است. باید رواندرمانگر شما از آن مطلع باشد و یا در مورد درمان با پزشک معالج شما تماس برقرار کند تا مشکلی در روند درمان به وجود نیاید.
۴. آیا افسردگی من ارثی است؟
شواهد قوی وجود دارد که افسردگی میتواند ژنتیکی باشد. پزشکان و رواندرمانگران غالبا از سوابق خانوادگی برای بررسی این مشکل کمک میگیرند.
۵. به خانواده و اطرافیان خود در مورد بیماری ام چه بگوییم؟
افسردگی از طرق مختلف میتواند اطرافیان ما را تحت تاثیر قرار دهد. اگر تغییر مهمی در روحیهی شما ایجاد شده باشد، ممکن است نسبت به دیگران و رفتار آنها تحریک پذیر شوید. همچنین ممکن است شیوهی زندگی روزانهی شما دچار تغییر شود. شاید شما دیگر از وقت گذراندن در کنار خانواده خود لذت نبرید. اگر این گونه باشد، بهتر است به خانواده در مورد شرایط خود توصیح دهید و از آنها کمک بخواهید. اگر در محیط کار دچار مشکل شدید یا حتی توانایی کارکردن شما کاهش پیدا کرده، بهتر است با کارفرمای خود گفتگو کنید و یا در صورت نیاز مرخصی بگیرید. اطرافیان در روند درمان میتوانند بسیار کمک کننده باشند، در بعضی موارد رابطهی زناشویی افراد افسرده دچار مشکل میشود که ممکن درمانگر شما زوج درمانی را نیز پیشنهاد کند. پرسش این سوال از درمانگر بسیار کمک کننده خواهد بود در روابط بیمار با اطرافیانش.
۶. در مواقع ضروری چه کاری باید انجام دهم؟
کسانی که افسرده اند، معمولا از خود، دیگران یا شرایط موجود برداشتی منفی دارند. در این شرایط فرد احساس میکند که شرایط از آنچه هست بهتر نخواهد شد و کسی نیز نمیتواند به وی کمک کند و ممکن تصمیم به خودکشی بگیرد. رواندرمان گران میتوانند با توجه به خصوصیات شخصیت بیمار روشهایی را برای جلوگیری از خودکشی به بیمار بگویند تا در مواقع ضروری از این روش استفاده کنند مانند جایگزینی افکار مثبت به جای افکار منفی، نوشتن لیست کسانی که با خودکشی کردن به زندگی آنها آسیب میزنید و دیگر روشهایی که رواندرمان گران به بیماران توصیه میکنند.
۷. چه کارهای دیگری برای کمک به درمانم میتوانم انجام بدهم؟
روان درمانی پایهای است برای شروع تغییر و بازگشت فرد افسرده به سمت سلامتی. اما باید در نظر داشت روند اصلی درمان در خارج از اتاق رواندرمانگر و در زندگی واقعی فرد بیمار رخ میدهد و شامل تغییراتی است که شخص بیمار در رویه زندگی خود ایجاد میکند. تحقیقات نشان میدهد برای موفقیت در درمان بسیار مهم است که فرد بیمار عادات غذایی سالم، الگوی خواب و سایر رفتارها مانند ورزش، مطالعه و اجتناب از مصرف الکل... را در برنامهی درمانی خود جای دهد.
۸. چرا احساس بهتری پیدا نکرده ام؟
اگر احساس میکنید رواندرمانی برای شما کارایی نداشته، باید این قضیه را به رواندرمانگر خود بگویید، زیرا باعث ناامیدی و قطع درمان میشود. بسیار مهم است که تغییرات خود را از جلسات اول رواندرمانی ارزیابی کنید. یک رواندرمانگر خوب به طور منظم پیشرفت درمانی بیمار را ارزیابی میکند.
پرسش از رواندرمانگر بسیار به درمان کمک خواهد کرد، ولی مهمترین نکته در جلسات رواندرمانی این است که فضایی باز، راحت و مشارکتی بین رواندرمانگر و بیمار وجود داشته باشد.
منبع: بهداشت نیوز
ارسال نظر