گوناگون

شفای دختر بچه در هیات عزاداری امام حسین (ع)

شفای دختر بچه در هیات عزاداری امام حسین (ع)

پارسینه: «ما هرچه داریم از لطف حسین (ع) است». این جمله از زبان عموم پیرغلامان حسینی شنیده می‌شود. جمله‌ای ساده، بدون تملق و دل نشین که با بند بند وجودشان به آن باور دارند.

«حاج حسین شهبازی» از قدیمی‌ترین پیر غلامان کشور است، خودش می‌گوید بیش از ۴۲ سال است که غلام درگاه اهل بیت (علیهما السلام) است و آن لطفی از سوی خداوند می‌داند. چند روزی پیگیر انجام مصاحبه بودیم تا توانستیم ایشان را در مسجد «حاج ابراهیم رشید» کرمانشاه ملاقات کنیم. برخوردشان ساده و بی آلایش و خاکی است، همانند هیاتی که با کمک جوانان محل اداره می‌کند. با او در خصوص هیات خوب، روش جذب بهتر جوانان و ویژگی هیئات کرمانشاه صحبت کردیم. اطلاعات جالبی در این خصوص داشتند که با ما به اشتراک گذاشتند.

آنچه می‌خوانید گفت‌وگوی یک ساعته ما با ایشان است که در ادامه می‌آِید

بفرمایید که هیئت خوب چه ویژگی‌هایی دارد یا به اصطلاح به چه هیاتی، هیات خوب می‌گویند؟

حاج حسین شهبازی: خوشبختانه هیئات زیادی مشغول به فعالیت هستند، اما نکته‌ی مهمی که وجود دارد این است که هیأت باید خروجی داشته باشد و هدف والایی را دنبال کند، هیأت خوب باید هیأتی باشد که در تمام ابعاد چه به لحاظ دینی، چه به لحاظ معنوی و یا حتی به لحاظ سیاسی و اجتماعی خوراک فکری خوبی برای جوانان مهیا کند و باعث رشد و بالندگی آن‌ها شود که از پس این اتفاق می‌بینیم جذب نسل جوان هم اتفاق می‌افتد.

باتوجه به تهاجم فرهنگی که در آن قرار داریم باید بتوانیم به شیوه‌های جذاب و هنرمندانه جوانان را به سمت فکر و اندیشه‌ی حسینی نزدیک و در هیأت آن‌ها را پرورش دهیم.

همانطور که نسل‌های گذشته، برپایی عزادرای اباعبدالله را به صورت سینه به سینه به ما منتقل کردند ما هم باید آن را به نسل جوان منتقل کنیم؛ بنابراین راه انتقال این سنت این است که جذب نسل جوان را در این روز‌های پر از هجمه فرهنگی دنبال کنیم.

رهبر انقلاب در دیدار با مداحان به این مهم اشاره کردند و از هیئات عزاداری خواستند تا جوانان را به این سمت و سو بکشانند. قطعا اگر هیئات راه را برای جذب جوان‌ها باز نکنند، باتوجه به شرایط غیر فرهنگی حاکم در دنیا به آن سمت روانه خواهند شد.

در برخی هیئات دیده شده که جذبی صورت نمی‌گیرد و یا کمتر اتفاق می‌افتد به نظر شما راه‌های جذب جوان‌ها چگونه باید باشد؟

حاج حسین شهبازی: مدیریت و هیأت داری بسیار در جذب جوانان مهم و موثر است؛ اینکه به جوانی میدان داده شود و یا به گونه‌ای هیأت را مدیریت کرد که بتوان فکر و اندیشه نو منتقل کرد برای جوان بسیار جذاب و مورد پسند است.

ویژگی اصلی و برجسته هیأت کرمانشاه چیست؟

حاج حسین شهبازی: سبک سینه زنی‌ای که در کرمانشاه وجود دارد در هیچ جا وجود ندارد؛ سبک مداحی کردی و سینه زنی واحد، تنها در استان کرمانشاه است. مداحی معروف کردی «شیرین شَمامِی نوبَرِم، رولَه لایی، علی لایی/ غَلتان وَ خُون‌ای اصغَرِم، رولَه لایی علی لایی» نمونه‌ای از این سبک است که جزو سبک اصیل کرمانشاهی به شمار می‌رود و شنیدم که به عنوان نوعی سبک نیز ثبت شد.

به نظر شما پیر غلام حسینی چه ویژگی باید داشته باشد؟

حاج حسین شهبازی: اینکه پیرغلام حسینی تنها اسم پیرغلامی را به یدک بکشد قطعا محل ارزش نیست بلکه پیرغلام حسینی باید، رفتار، اخلاق، آداب و معاشرت و سبک زندگی او هم حسینی باشد.

پیرغلام هایی، چون مرشد نجفی جابری، مرشد عبدالعظیم جابری، حاج حیدر مسگریان، حاج حسین بی بی خانی، حاج ناصر علیئی، حاج اصغر خیری و حاج تقی مقدسی در کرمانشاه داشتیم که به معنای واقعی کلمه اسم و رسم پیرغلامی را ادا می‌کردند.

چند سال است که در دستگاه اباعبدالله الحسین خادم هستید؟

حاج حسین شهبازی: نزدیک به ۴۲ سال در خدمت عزاداران حسینی بودم و در هیأت‌های مختلف عمومی و خانوادگی حضور داشتم. در اوایل نوجوانی که مشغول مداحی هم بودم مشوق من حاج اصغر خیری بود؛ در آن زمان‌ها تکنولوژی که مثل الان اینقدر پیشرفت نکرده بود و من برای تمرین مداحی از ضبط صوت استفاده می‌کردم، زمانی که حاج اصغر خیری مداحی می‌کردند من با ضبط صوت مداحی ایشان را ضبط می‌کردم و بعد شعر مداحی آن را بر می‌داشتم و خودم تمرین می‌کردم.

آداب خاص عزاداری مثل گل مالی در استان لرستان یا مراسم طشت گذاری در اردبیل، در استان کرمانشاه هم وجود دارد؟

حاج حسین شهبازی: مراسم «سکوت خانی» یکی از آدابی بود که در گذشته و در برخی هیأت‌ها توسط فرد خاصی در کرمانشاه اجرا می‌شد البته در حال حاضر دیگر اجرا نمی‌شود.

در طول سال‌ها خدمت در هیئات، آیا موردی بوده که شخصی در فضای گناه و خلاف بوده باشد و به ناگاه در فضای هیأت و حسینیه تغییر کند؟

حاج حسین شهبازی: بله در هیئات مختلف، افرادی داشتیم که در روز‌های غیر از محرم و صفر اهل شراب و مسائل این‌چنینی بودند، اما به واسطه‌ی حضورشان در هیأت و حسینه‌ها تا پایان عمر خلاف خود را غَلاف کردند و زندگی دیگه‌ای را با عنایت امام حسین (علیه السلام) شروع کردند.

بفرمایید که پیرغلام حسینی بودن چه حس و حالی دارد و اینکه در طول این سال‌ها چه تغییراتی در زندگیتان شاهد بودید؟

حاج حسین شهبازی: من از کودکی عاشقت بودم قبولم نما گرچه آلودم

کسی که پیر غلام حسین علیه اسلام باشد در یک کلام می‌توانم بگویم که هیچ وقت در هیچ یک از مراحل زندگی به بن بست نمی‌خورد و اباعبدالله (علیه السلام) هیچ وقت کارش را لنگ نمی‌گذارد؛ در جا‌هایی که هیچ کسی کمک کار نبوده آقا امام حسین (ع) به داد ما رسیده و دست ما رو گرفته است و اگر کسی این نعمت بزرگ را دارد باید آن را حفظ کند که قطعا خیر دنیا و آخرت به دنبال دارد.

پدر و مادر‌ها هم بسیار در این مساله نقش دارند و من ممنون پدر و مادرم هستم که من را در دریا عشق به اباعبدالله (علیه السلام) انداختند.

برخی‌ها به دنبال این هستند که هیئات را سکولار کنند و جامعه‌ی حسینی را از مسائل سیاسی دور نمایند و آن‌ها را تنها به بعد معنوی بکشانند، آیا این مساله در هیئات کرمانشاه دیده می‌شود؟

حاج حسین شهبازی: همانطور که رهبرانقلاب فرمودند، هیئات باید به بصیرت سیاسی توجه کنند؛ قطعا مطلع بودن از موضوعات سیاسی و دشمن شناسی از اولویت‌های هیئاتبه شمار می‌رود، در واقع اگر آگاهی از مسائل سیاسی نباشد نمی‌توانیم به شبهات و هجمه‌هایی که علیه هیئات حسینی مطرح می‌شود پاسخ بدهیم.

خوشبختانه در هیئات کرمانشاه این مساله کمتر دیده شده که دین از سیاست جدا باشد بلکه هر دوی این‌ها باهم بوده که در یک نمونه می‌توانم اشاره کنم و آن اینکه خداروشکر التزام به ولایت مطلقه‌ی فقیه در بسیاری از هیئات کرمانشاه دیده می‌شود و به آن توجه ویژه دارند. البته باید هوشیار بود تا این جریان فکری غلط دامن هیئات را نگیرد تا بتوانیم روز به روز به جامعه‌ی مهدوی نزدیک‌تر شویم.

شور و شوق مردم کرمانشاه برای شرکت در هیئات چگونه بوده است؟

حاج حسین شهبازی: هر سالی که می‌گذرد خیل عظیمی از عاشقان امام حسین (ع) به این دریای بی کرانه‌ی محبت اضافه می‌شوند، با توجه به شرایط اقتصادی که برای اغلب مردم به وجود آمده، اما آتش عشق حسینی در دل کسی خاموش نشده و روز به روز شعله ور‌تر می‌شود.

در طول این سال‌ها خادمی اگر یک خاطره‌ی ناب بخواهید از عاشورا و امام حسین (ع) نقل کنید کدام یکی را تعریف می‌کنید؟

حاج حسین شهبازی: خاطره‌ای که هیچ گاه فراموش نمی‌کنم و در خاطر دارم، شفا گرفتن دختر معلولی بود که در دسته‌ی عزاداری به همراه مادرش آمده بودند؛ به یاد دارم در سال‌های انقلاب در هیأت سقا، مادر و دختر ۱۷ ساله‌ای که معلول بود وارد دسته‌ی عزاداری شدند بعد از گذشت زمان کوتاهی خودم با چشمان خودم دیدم که دختر معلول شفا گرفت و روی پا‌های خودش راه می‌رفت.

کدام مداحی یا شعر مداحی به دل شما نشسته و الان زمزمه شماست؟

حاج حسین شهبازی: شعری که همیشه زمزمه‌ی من شده و با خواندن آن آرام می‌شوم این است:

باور به بشر مونس و غم خوار حسین است
در خلوت دل محرم و هم راز حسین است

گر خلق تو را از در خود جمله براند
باز همان کس که پناهت بدهد باز حسین است

از مردم دنیا مطلب حاجت خود را
در خواست از او کن که سبب ساز حسین است

در پایان اگر جمله‌ای دارید بفرمایید؟

حاج حسین شهبازی: جمله‌ی پایانی ام را می‌خواهم با یک رباعی به پایان ببرم

همه هستی ام فدای لب عطشان حسین
هرچه دارم و ندارم همه قربان حسین

عمرم از کودکی من به همین عشق گذشت
که زپیری شوم از پیر غلامان حسین

منبع: خبرگزاری فارس

ارسال نظر

  • یه آشنا

    من بیماری گرفته بودم خونریزی شدید مربوط به بانوان حالم بقدری بد بود که نمیدونستم چکار کنم دکتر ها همه یک حرف میزدن که خونریزی شدید شده احتمال کم خونی و حتی ایست قلبی باید سریع عمل میشدم شرایط عمل رو اصلا نداشتم نه به خاطر پول به خاطر مسئولیت زندگی ای که داشتم دقیقا ۳ سال پیش بود داشتم میرفتم حقوق بگیرم که همیشه از یک بانک ثابت میگرفتم کدام خیابان بماند صبح زود بود حدود ۷ و نیم دقیقا تو دهه اول محرم داشتم از جلوی یک هیاتی که جلو مسجدی بود رد میشدم که دکه چای زده بودن آن هم نذری یک مرد مسن با عرقچین سبز یهو صدام کرد دخترم بفرما چای معلومه که مریضی تو یک لیوان یک بار مصرف چای داد با دو حب قند گفت انشالله شفا پیدا میکنی ، من درست بود که بسیار بیمار بودم ولی رو پا بودم و ظاهرم مشخص نبود فقط میخواستم زود حقوق بگیرم و سریع خودم رو به منزل برسونم تا استراحت کنم به خدای حسین قسم به محض این که چای رو خوردم احساس کردم جان گرفتم گفتم حتما ضعف داشتم و چای و همان دو حب قند حالم را جا آورد چای کمی جوشیده بود ولی تا آخر خورده بودم به والله ظهر نشده بهبود یافتم یعنی خونریزی بند آمد به دکتر مراجعه کردم دکتر تعجب زده من را معاینه کرد انگار نه انگار که باید عمل میشدم و سریع اقدام میکردم و برگه بستری من آماده بود همان شد دیگر بیماری به سراغم نیامد همه میدانن که آن خونریزی آن هم برای یک زن جوان بسیار خطر ناک است ولی من به برکت حسین شفا یافتم جالب آن که فردای آن روز رفتم تا دوباره آنجا و آن پیر مرد راببینم و بپرسم از کجا میدانست من بیمارم ولی او نبود پرس و جو کردم گفتند همچین فرد و مشخصاتی اصلا نداریم و فرد دیگری را به من نشان دادن که باید در آن روزها آنجا باشد من ایمانی معمولی داشتم و حجابی کارمندی البته نماز هم میخوانم ولی نمیدانم چه اتفاقی واقعا آن روز افتاد یا حسین یا حسین یا حسین

اخبار مرتبط سایر رسانه ها
    اخبار از پلیکان

    نمای روز

    اخبار از پلیکان

    داغ

    حواشی پلاس

    صفحه خبر - وب گردی

    آخرین اخبار