ازدواج موقت سياه، سفيد،خاکستري
روزنامه اطلاعات - مريم نوروزي:
ازدواج موقت اسم قشنگ شده صيغه است و از آنجا که در عرف ما کلمه صيغه و صيغه شدن بار منفي دارد در سالهاي اخير عبارت ازدواج موقت از بار منفي آن کم کرده است. اما بحث اين گزارش تاييد و يا رد اين امر نيست بلکه ميخواهد به بررسي موضوعي بپردازد که شايد دغدغه بعضيها باشد. در ازدواج موقت اگر اخلاقيات زير پا گذاشته شود آنوقت مشکلات يکي پس از ديگري نمايان ميشود.اما مساله اينجاست که اخلاقيات هم امري نسبي است و اگر مسالهاي در جامعهاي مثل تهران ضد اخلاق و نا هنجار نباشد دليل بر آن نيست که همان مساله در يک شهر کوچک هم منافاتي با اخلاق نداشته باشد.
ازدواج موقت امر مشروعي است که در فقه اسلامي به عنوان «متعه» معروف شده است، به اين ترتيب ازدواج، دو گونه است، ازدواج دائم که وقت و زمان آن نامحدود است و ازدواج موقت که مدت آن با توافق طرفين تعيين ميگردد.
اين ازدواج با ازدواج دائم در بسياري از مسائل شباهت دارد از جمله مساله مهريه، خالي بودن زن از هر گونه مانع، و احکام مربوط به فرزنداني که از اين ازدواج متولد ميشوند که با فرزندان ازدواج دائم هيچ تفاوتي ندارد، نگهداشتن عده بعد از جدايي، اينها همه نزد ما جزء مسلمات است، به تعبير ديگر عقد موقت (متعه) يک نوع ازدواج است، با تمام ويژگيهايش. البته تفاوتهايي ميان عقد موقت و دائم وجود دارد از جمله اين که در عقد موقت نفقه زن بر شوهر واجب نيست، و دو همسر از همديگر ارث نميبرند (ولي فرزندان آنها از پدر و مادر و يکديگر ارث ميبرند).
آنچه يک زن تجربه کرده است
زن جوان تقريبا 32 ساله است.مي گويد در سن 14 سالگي ازدواج کردم و از شهرستان به تهران آمدم اما شوهرم که بسيار مسنتر از من بود معتاد شد و من در سن 19 سالگي با يک پسر يک و نيم ساله مجبور شدم از همسرم طلاق بگيرم. در شهرستان ما طلاق بسيار نا پسند است و هنوز هم که هنوز است به يک زن مطلقه نگاه خوبي ندارند.من نتوانستم به شهرستان برگردم تصميم گرفتم در تهران بمانم و با پسرم زندگي کنم. در سالهاي اول زندگي اوضاع و احوال بسيار بدي داشتم.نه کاري بلد بودم و نه جايي را ميشناختم.حتي درس نخوانده بودم و نميدانستم با يک پسر کوچک چه بايد بکنم.اتاقي را در يکي از محلههاي پايين شهر اجاره کردم در يک حياط بزرگ که پر از اتاق بود و صاحبخانه هر اتاق را به فردي اجاره داده بود و من يک زن 19 ساله با يک بچه کوچک مجبور بودم در اين خانه زندگي کنم.همان زمان نيز منشي يک دکتر شدم و بچه ام را از صبح به همسايهها ميسپردم و خودم سر کار ميرفتم. يک روز عصر از سر کار که برگشتم با فرزندم داخل حياط بودم که ناگهان صدايي شنيدم و متوجه شدم سقف اتاق من ريخته است و خدا رحم کرد که پسرم را از اتاق بيرون آورده بودم.دوباره بي خانمان شدم.با کمک اهالي وروحاني مسجد 500 هزار تومان جمع شد و من توانستم اتاق ديگري اجاره کنم.خلاصه در اين رفت و آمدها با مردي آشنا شدم که بسيار ثروتمند بود.او به من پيشنهاد ازدواج موقت داد.در حاليکه 18 سال از من مسنتر بود اما من چارهاي نداشتم و بايد خودم و فرزندم را از آن وضعيت نجات ميدادم. بنابراين قبول کردم و او ما را به منزل کوچکي برد که برايمان اجاره کرده بود.چندين سال به همين شکل گذشت تا اين که من باردار شدم اما به محض اين که آن مرد فهميد باردار هستم مخالفتهايش با من شروع شد چرا که خانوادهاش متوجه ميشدند که زن دوم دارد.اول به من پيشنهاد پول داد که پول بگيرم و بچه را سقط کنم اما وقتي ديد راضي نميشوم شروع کرد به تهمت زدن و فحاشي کردن و کتک زدن من. اما خدا خواست و اين بچه سالم ماند.بعد از بدنيا آمدن بچه حاضر نبود شناسنامه بگيرد و ميگفت بايد تست DNA بگيرم شايد اين بچه من نباشد.من در کمال صبوري قبول کردم اما باور نميکرد، مردي که سالها با من بود چنين تهمتي به من بزند.بعد از انجام تست براي بچهاش شناسنامه گرفت اما صيغهام را فسخ کردم و ديگر حتي حاضر نيستم ببينمش.اکنون خودم شاغل هستم و او ماهي 150 هزار تومان نفقه بچهاش را ميدهد.
مرد جوان ديگري نيز ميگويد من از موافقان ازدواج موقت هستم چرا که هستند جواناني که امکان ازدواج ندارند و نميخواهند هم گناه کنند بايد ازدواج موقت داشته باشند.بايد تابوي ازدواج موقت در جامعه شکسته شود.چرا خانوادهها اينقدر نگاه منفي به ازدواج موقت دارند و حاضرند پسرشان دوست دختر داشته باشد گناه کند اما يک ازدواج موقت نداشته باشد از طرف ديگر خانوادههاي دخترها هم همينگونه هستند.دختري که سالها گذشته است و همسري ندارد آيا بايد همچنان تا آخر عمرش منتظر باشد که کسي بيايد و با او ازدواج کند؟چرا پدران چنين دختراني حاضر نيستند دخترانشان ازدواج موقت داشته باشند.
کارشناسان چه ميگويند؟
اما دکتر مصطفي اقليما نظر ديگري دارد وي ميگويد:اغلب مسئولان راه حل ازدواج موقت را براي حل مساله ازدواج مطرح ميکنند که اين اصلا درست نيست کداميک از مسئولان حاضر است دخترش را به عقد موقت مردي در آورد.
دکتر مريم يوسفي عضو هيات علمي دانشگاه آزاد به خبرنگار ما ميگويد:مخالف صددر صد ازدواج موقت هستم چرا که ازدواج موقت همان طور که از اسمش پيدا است موقت است ونگاه مرد به آن يک نگاه موقتي و گذرا است.هيچ مردي غيرت و تعصبي که نسبت به ازدواج دائمش دارد نسبت به ازدواج موقتش ندارد چرا که معتقد است اين يک امر موقتي است و هر زمان بخواهد ميتواند برود و يک فرد ديگري را انتخاب کند.
وي ميافزايد:همين امر سبب ميشود يک مرد در سال بتواند 10 مورد ازدواج موقت داشته باشد و اين يعني نگاه ابزاري کردن به زن.ابزاري براي لذت بردن.در حاليکه زن ابزار نيست.زن کالا نيست که هرکسي بخواهد او را به قيمتي بخرد و سپس دور بيندازدش.شان زن بسيار بالا است و زن خودش بايد براي خودش شان قايل باشد.اين جامعه شناس خاطر نشان ميسازد:هر چند معتقدم برخي زنان خودشان به اين امر دامن ميزنند و شايد علت عمده آن مشکلات اقتصادي باشد.
دکتر يوسفي ميگويد:به لحاظ عاطفي مردي که ميخواهد ازدواج موقت داشته باشد بايد بداند که اگر همسر اولش اين مساله را متوجه شود حتما جدا ميشود البته شايد استثنائاتي هم باشد امااکثرا زنان حاضر نيستند شوهرشان اين کار را بکند.پس ميبينيد کانون گرم يک خانواده که شايد سالها عمر داشته باشد به آساني تحت تاثير قرار ميگيرد و زحمات چندين ساله مرد و زني که خانوادهاي را تشکيل دادهاند به باد ميرود.حتي اگر طلاق رسمي نباشد طلاق عاطفي حتما رخ ميدهد و اين براي بچهها بسيار آسيب زا است.
اما دکتر مجيد ابهري آسيب شناس اجتماعي نظر ديگري دارد. وي به خبرنگار ما ميگويد:اتفاقا ازدواج موقت يکي از راه هاي کاهش آسيبهاي اجتماعي است.ما اکنون با افزايش آمار طلاق و بيوههاي جوان مواجه هستيم که گاهي بچههاي رهيافت، سقط جنين و يا حتي ازدواجهاي مجدد نامناسب همه حاصل آسيبي به نام طلاق هستند که ازدواج موقت ميتواند همه آنها را حل کند.
وي ميافزايد:گاهي رابطه عاطفي که بين طرفين پيش ميآيد سبب ميشود که اين ازدواج موقت تبديل به ازدواج دائم شود و رد ازدواج موقت دليل بر روشنفکري نيست بلکه شايد نشانه ضعف اطلاع رساني باشد.
ابهري ميگويد:هرچند ازدواج موقت گاهي مورد سوءاستفاده مردان هوسراني قرار ميگيرد که باعث ميشود کل ماجرا زير سوال برود اما اين امر واقعا براي جواناني که امکان ازدواج داديم ندارند و يا مرداني که همسرشان دچار مشکلات فيزيکي هستند و نميتوانند و ظايف زناشويي را انجام دهند بسيار مناسب است.
وي ميگويد:من با هرزگي و تنوع طلبي در اين مساله بسيار مخالف هستم اما اگر ازدواج موقت درست صورت بگيرد ديگر ما با مسالهاي به نام کودکان مجهول الهويه مواجه نخواهيم بود و رسانههاي گروهي نقش مهمي در ترويج درست اين مساله دارند.
سيد مهدي اعتمادي آسيب شناس در گفتگو با برنا درباره ازدواج موقت گفت: ازدواج موقت بحثي است که در دوره صدر اسلام به دلايل خاص اجتماعي و فرهنگي آن زمان و جنگهايي که در آن برهه زماني صورت ميگرفته، کارکرد داشته، ولي در جامعه ما آسيبهاي ازدواج موقت کمتر از کارکردهاي آن نيست.
وي تصريح کرد: وقتي مرد ايراني خود را آزاد ميبيند که در کنار خانواده و همسر دايم خود ميتواند با خانمهاي ديگر ارتباط داشته و حکم ازدواج موقت را داشته باشد؛ اين مورد يکي از آسيبهاي اين مسأله است. از اين حيث که پيوند عاطفياش با همسر اول خدشه دار شده و متزلزل ميشود.
اعتمادي افزود: اگر چه امر ازدواج موقت يک امر مشهود است و نظر شارع ممکن بوده و بر امکان آن حکم داده نه برلزوم آن؛ اما پيامدها و کارکردهايي براي روابط خانوادگي عنوان شده که در صورت عدم توجه به اين موارد و ترويج نادرست اين مساله، کانون خانوادهها آسيب ميبيند.
اعتمادي در مورد ثبت نشدن ازدواج موقت در مجلس گفت: در اينباره 2 مبحث مطرح ميشود؛ يکي بحث شرعي بودن ازدواج موقت است که ادله ي شارع در اين مسأله تمام است و نميتوان خدشهاي به آن وارد کرد و اين مساله را رد کرد. اما نکتهاي که در اينباره به نظر ميآيد اين است که اين ادله دليل بر امکان اين امر است نه دليل بر لزوم آن. يعني در هر دورهاي بر حسب شرايط، شارع اين امکان را فرض کرده و اين شخص مجتهد است که بايد برحسب شرايط برداشت کند.
اما با توجه به شرايط فعلي ايران به نظر ميرسد که روابط فرهنگي و هنجارهاي غالب در خانواده ايراني، اقتضا ميکند خانوادهها بر پايه روابط صميمي و عاطفي بين زوجين، تک همسري باشند. به همين دليل براي چنين بحثي به لحاظ حقوق در مجلس به نظر ميآيد که اگر هم قرار است ازدواج موقت تاييد شود، بايد يک سري شرايط و لزومات يا يک سري ضرورتها و تبصرههايي قائل شوند که از آسيبهاي آن جلوگيري شود.
وي همچنين خاطر نشانکرد: بندهاي قانوني صرفاً نبايد در محدوده حکم شرعي ديده شود، بلکه بايد در محدوده شرايط اجتماعي باشد و اينکه صدور حکم شرعي در چه شرايطي صورت گرفته، نقش مجتهدين خيلي تعيين کننده خواهد بود؛ يعني اينکه بايد در نظر گرفت شرايط حکم فعلي اقتضاي وي را دارد يا خير و به نظر ميرسد که اگر اصل و امکان آن قابل خدشه نيست، اما ضرورتهايي وجود دارد که ميتواند دامنه آسيب را براي خانواده ايراني کمتر کند.
اعتمادي در ادامه خاطرنشان کرد: نظر قريب به اتفاق بانوان ايراني در مورد ازدواج موقت منفي است و برعکس نظر مردان ايراني در اين رابطه مثبت است و اين هم به اين دليل است که عدهاي از مردان که ازدواج موفقي نداشتهاند و يا تعدادي از جوانان که شرايط ازدواج را ندارند با اين امر، راه فراري پيدا ميکنند براي خلاص شدن از مسألهاي که ايجاد شده است. اما در کل به نظر ميآيد که اکثر خانوادههاي ايراني اين مسأله را نميپسندند.
وي در مورد اين مساله که عدهاي ازدواج موقت را خيانت به همسر اول و دايم تلقي ميکنند، گفت: خيانت در اين مسأله مصداق متفاوتي دارد و لزوماً نميشود ازدواج موقت را خيانت به همسر اول فرض کرد و اگر از نظر جامعه شناسي بحث شود، بايد گفت که فرهنگ غالب و نرمال خانوادههاي ايراني چنين مسألهاي را نميپسندد و اينکه بگوييم شخصي که مرتکب چنين امري شده، خائن است بار ارزشي داشته و نميتوان با نظر شخصي در مورد آن اظهارنظر کرد.
اين جامعه شناس افزود: در لايحهاي که در اينباره در مجلس مطرح شد؛ بحث اجازه از همسر اول هم لحاظ شد که ميتواند به صورت قانوني و محضري مجوزي باشد براي اينکه مرد بتواند اين عمل را انجام دهد. وي در پايان تاکيد کرد: در صورتي که ازدواج موقت با اجازه همسر اول باشد، مانعي ندارد.
ارسال نظر