.svg)
حاشیه امن ساکنان «اتاق جنگ» علیه دولت روحانی
پارسینه: ساکنان اتاق جنگ علیه دولت بی آنکه شرایط ویژه کشور را درک کنند، آتش حملات علیه دولت را بیشتر و بیشتر کرده‌اند، درست در همین روزهایی که دولت روحانی در جبهه خارجی به شدت تحت فشار تحریمی قرار دارد.
شش سال پیش بود که پنجره‌ای به امید گشوده شد و مردی بر صندلی ریاست پاستور تکیه زد که وعده می داد تقابل را به تعامل، و تحریم را به تکریم بدل خواهد کرد. همان روزها که احمدی‌نژاد رفته بود اما میراث ویرانش برای روحانی مانده بود.
آن وعده ها عملی شدند درست همان وقتی که تصاویر زنده از وین بر قاب تلویزیون‌ها نشست و جواد ظریف در کنار فدریکا موگرینی پشت تریبون ایستاده و اعلام کرد:«امروز، یک روز تاریخی است»؛ درست همان روز تاریخ به احترام امید ما و تدبیر روحانی و ظریف ایستاد.
در همان روزها باز هم عده‌ای دلواپس این تدبیر دولت را برنتابیدند و تریبون پشت تریبون علیه دولت باز شد، فریادها بلندتر از قبل بر سر دولت زده می شد، تهمت و توهین یکی بعد از دیگری روانه روحانی و دولتمردانش می شد. دلواپس ها حتی تا آتش زدن برجام در صحن نهاد قانونگذاری پیش رفتند و آن روزی که ترامپ زنگ خروج از برجام را زد گویی روز امید آنها رسیده بود.
روزهای سخت روحانی در پاستور
پربیراه نیست اگر بگوییم پس از دوران جنگ هیچ دولتی با این همه معضل و بحران و فشار خارجی و داخلی دست و پنجه نرم نکرده که دولت روحانی درگیر آن بوده است. در دوران جنگ و دولت سازندگی با وجود اختلاف‌ها، دست‌کم مردم، دولت و دیگر مقامات در اغلب موارد کنار هم بودند. در دوران اصلاحات به رغم همه مشکل‌تراشی‌ها و بحران‌سازی‌های داخلی، فشارهای خارجی فروکش کرده بود. همچنین در بیشتر مقاطع نوعی تفاهم میان دولت و مجلس و مردم وجود داشت. دولت اول احمدی‌نژاد که در اوج شکوفایی پس از دوران اصلاحات آغاز به کار کرد، نه با مخالفت داخلی روبرو بود نه فشارهای خارجی شدت گرفته بود. راه‌ها باز و زمین هموار و بشکه‌های نفتی که بالاترین قیمت خود را تجربه می‌کردند. دولت دوم احمدی‌نژاد هم به رغم اعترضات پس از انتخابات ۸۸ در دو سال ابتدایی دردسر چندانی متوجهش نبود. حتی در دو سال پایانی که مورد تحریم خارجی قرار گرفت و در داخل مُهر بر انحرافی بودن اطرافیانش زده شد، باز هم دستش برای اعمال قدرت باز بود.
در آغاز دهه ۹۰، روحانی میراث‌دار ویرانه‌ای شد که بار ۸ سال جولان احمدی‌نژادیسم را به دوش می‌کشید. او از همان آغاز با فشار تحریم خارجی و تخریب داخلی مواجه بود. اما توانست کشور را مدیریت کند تا توافق هسته‌ای محقق شد. پس از امضای برجام، حالا پذیرش و اجرای آن خود به موضوع بعدی چالش‌آفرینی برای دولت بدل شد و کارشکنی‌های داخلی و تا حدی خارجی همچنان به قوت خود باقی ماند. خروج آمریکا از برجام، دولت همیشه در تنگنای روحانی را با سخت‌ترین چالش خود مواجه کرد، و در داخل نیز نه تنها از میزان کارشکنی‌ها و بحران‌تراشی‌ها هیچ کاسته نشد که دست تهی دلواپسان با بهانه‌ای ظاهراً موجه پر شد و سوخت لازم برای آتش به پا کردن‌شان فراهم آمد.
در همه این سال‌ها مخالفان تندرو دولت هیچ فرصتی را برای تضعیف دولت از کف ندادند و هرچه خواستند، از توهین و تهمت کلامی تا تخریب و کارشکنی عملی گفتند و کردند، بدون ضرورت پاسخگویی و اثبات ادعا و ارائه مستندات، و حتی بدون ذره‌ای حس احتیاط. گویی اتاق جنگ دلواپسان علیه دولت روحانی و امید مردم، امن‌ترین جای جهان است.
مرزهای نامحدود مخالفت با روحانی
در دوران روحانی محدوده نقد و توهین و اتهام و تخریب علیه رئیس‌جمهور و وزرا آنقدر گسترده شده که عملاً مرز پررنگی در این زمینه قابل ترسیم نبوده است. اصلاً مگر بیش از این می‌توان خصمانه علیه دولت سخن گفت؟ در زمینه نقد و حمله لفظی بیشتر از آرزوی مرگ، تهدید به قتل، اتهام جاسوسی و ... چه چیز بیشتری می‌توان متوجه دولت کرد؟ یعنی بیش از متهم کردن شخص رئیس‌جمهور به جاسوسی بدون ارائه یک خط سند قابل اعتنا، چه اتهام سنگین‌تری می‌توان به وی نسبت داد؟
هفتگانه‌های معروف و دلواپس
کافی است نام چند تن از شاخص‌ترین و فعال‌ترین مخالفان دولت را در گوگل سرچ کنیم تا با حجم انبوه و رنگارنگ توهین‌ها و اتهامات علیه دولت مواجه شویم. محمدجواد کریمی قدوسی، سعید قاسمی، محمود نبویان، علیرضا پناهیان، حسن رحیم‌پور ازغدی، حسن عباسی و علی‌اکبر رائفی‌پور، هفت نفر از فعال‌ترین مخالفان دولت روحانی بوده‌اند. چهره‌های تندرو دیگر نظیر زاکانی، حسینیان، رسایی، کوچک‌زاده و ... نیز همواره درصف اول حمله به روحانی بوده‌اند اما از زمان خداحافظی با مجلس فعالیت‌شان کمتر شده و کمتر هم به چشم می‌آیند.
تندروهایی چون هفت مورد مذکور برای حمله به دولت کمتر تریبونی را از دست داده‌اند و بارها با انواع توهین و افترا و ادعای دروغ در سخنرانی‌ها و برنامه‌های تلویزیونی اتهامات سنگین به دولت زده‌اند و این رویه خصمانه با دولت را در سخت‌ترین شرایط شدت بخشیده‌اند. استراتژی آنان تخریب دولت و القای ناکارآمدی به هر قیمتی است و برای ناکامی دولت لحظه شماری می‌کنند.
کریمی قدوسی؛ یک مورد جالب نه عجیب
محمدجواد کریمی قدوسی، بیش از اینکه مورد عجیبی باشد، مورد جالبی است. آش قدوسی آنقدر شور شد که ادعاهای عجیبش رفته‌رفته به‌جای دردسر تبدیل به سرگرمی می‌شوند. تاکنون
همه ادعاهای کذب و اتهامات بی‌اساس کریمی‌قدوسی یا به سرعت تکذیب شده یا به مرور زمان کذب بودنشان ثابت شده است.
از مهمترین ادعاهای دروغین ثبت شده در کارنامه کریمی قدوسی می‌توان به چند مورد اشاره کرد؛
• ارتباط روحانی با MI۶/ اسفند ۹۷/ «روحانی از سازمان اطلاعاتی MI۶ انگلستان دستور می‌گیرد و در کشور اجرا می‌کند. سازمان اطلاعات سپاه شنود تلفنی مکالمه حسن روحانی با مأمور MI۶ را به خودش نشان داده است»/ این ادعا از سوی سخنگوی سپاه به صراحت تکذیب شد و صرفاً حق پیگیری اینگونه ادعاها را محفوظ دانست.
• استعفای ظریف و زنگنه/اسفند۹۷/ « ظریف 13 بار پیش از این نیز استعفا داده بود و حدود 2 ماه پیش نیز 9 روز خانه‌نشین شد و سر کار نرفت؛ انتظار داشت روحانی و واعظی به او زنگ بزنند ولی آنها زنگ نزدند چون وی در دولت دوازدهم چالش زیادی هم با دولت روحانی داشت ... استعفای ظریف قبول شده و قطعی است؛ رفتن زنگنه هم حتمی است یک دو وزارتخانه دیگر هم وجود دارد که در شرف استعفا و جابجایی هستند.
• شهریور ۹۶/ در مجموع 93 نفر مدیر دو تابعیتی در دولت یازدهم و دوازدهم شناسایی شدند.
• تیر ۹۷/ در مجموع اسامی مدیران دوتابعیتی به ۱۲۰ نفر رسیده است، اما این اسامی در گزارش نمی‌آید و به صورت محرمانه به دادستان کل کشور ارائه می‌شود و بعد از این مرحله پیگیری مصادیق دوتابعیتی‌ها با دستگاه قضایی خواهد بود.
سعید قاسمی و لمپنیسم به افراطی ترین شکل ممکن!
شاید از پرسروصداترین تندروهای مخالف روحانی، سعید قاسمی باشد. اگر کریمی قدوسی ادعاهای بی‌اساس و امنیتی مطرح می‌کند، ماجرا درباره سعید قاسمی یک وجه دیگر هم دارد، لمپنیسم به افراطی‌ترین شکل آن.
جنجالی‌ترین حملات لفظی این فرد با تهدید تلویحی رئیس‌جمهوری به قتل و آرزوی مرگ برای او، تمسخر سخن روحانی و همزمان اظهارات سخیف درباره همجنس‌گرایی و به زعم خودش «هجنس‌بازی»، فحاشی و ... بوده است. اما یکی از پرحاشیه‌ترین ادعاهای او مربوط به فروردین همین امسال است.
اواخر فروردین ۹۸ هلال احمر درگیر سیل بود و با مشکل مسدود شدن حساب‌هایش مواجه شده بود، و به دلیل تحریم های آمریکا امکان واریز کمک‌های نقدی خارجی به حساب های ارزی هلال احمر وجود نداشت. همزمان دولت نومحافظه‌کار ترامپ در تلاش برای پرونده‌سازی درباره ارتباط ایران و القاعده بود. در همین اثنا سعید قاسمی در برنامه رودررو حاضر شد و از سابقه همکاری سپاه با این گروه تروریستی در پوشش هلال احمر خاطره تعریف کرد: « که در بوسنی در قلب اروپا اتفاقاتی افتاد، ما حضور پیدا کردیم ... اعضای سپاه پاسداران با پوشش نیروهای امدادی هلال احمر به بوسنی و هرزگوین رفته بودند و به تبع ما القاعده آمد. با القاعده‌ای‌ها با هم بودیم. استیل‌شان را از ما گرفتند… مجاهدین از سرتاسر دنیا آمدند و یک اتفاق جدید رقم خورد. یگان‌های جهادی مسلمان متشکل شدند ... مانند همین گروه هایی که در 6 - 5 سال گذشته در سوریه بوده اند.» این سخنان سعید قاسمی با بهره‌برداری رسانه‌های ضدایرانی همراه شد و از سوی مقامات رسمی وزارت خارجه و سپاه نیز نامعتبر خوانده شد.
اما از دیگر اظهارات جنجالی سعید قاسمی چند مورد زیر قابل ملاحظه است:
• روحانی قطعا جهنمی است ... می‌گویند مذاکره برد-برد! کجا بازی برد-برد وجود دارد؟ یک مورد مثال بزنید. در بازی یک طرف برنده و یک طرف بازنده است. فقط یک بازی برد-برد داریم آن هم همجنس بازی است. (و سپس تمسخر سخنان روحانی به زبان سرخه‌ای در جمع مردم سرخه)
• خطاب به روحانی: تاریخ مصرفت به اتمام رسیده ... با سرنگونی سر تو اول از همه بر دار خواهد رفت
اربعین ۹۷، باز هم خطاب به روحانی: اگر دستمان نرسد که محاکمه‌تان کنیم، قبلاً هم گفتیم «ان ربک لب‌الأستخر (مرصاد)» (اشاره به مرگ آیت‌الله هاشمی) ... با دعاهایی که مردم برایت می‌کنند خیلی بعید است تا عید دوام بیاوری».
نبویان و ادعایی کذب درباره دولت و سردار سلیمانی
محمود نبویان از دیگر مخالفان دولت است که چند بار با ادعاهایش برای دولت حاشیه‌سازی کرده است. یکی از خبرسازترین ادعاهای نبویان پیش از انتخابات ۹۶ درباره تعهد کتبی دولت یازدهم به آمریکا در قالب قراردادهای مربوط به اف‌ای‌تی‌اف برای تحویل دادن قاسم سلیمانی بود. او اردیبهشت ماه 96 معدی شد «گفته‌اند به شرطی رابطه بانکی را برقرار می‌کنیم که حاج قاسم سلیمانی را به ما تحویل دهید و رفته‌اند تعهد این کار را به آمریکا داده‌اند و برگشته‌اند». ظریف در واکنش به ادعای نبویان قول پیگیری داد اما هیچوقت خبری از برخورد با نبویان نشد.
حملات بی محابای حسن عباسی به روحانی و ظریف
حسن عباسی در بین اصولگرایان تندرو به عنوان استراتژیست شناخته می‌شود. عباسی انواع سخنان توهین‌آمیز و الفاظ تند از «زدن توی دهن رئیس‌جمهور» و «تف انداختن توی صورت رئیس‌جمهور» گرفته تا خطاب قرار دادن روحانی، ظریف و لاریجانی با عنوان کدخداپرست در سخنرانی‌هایش شنیده شده و همزمان نیز از ادبیات رئیس جمهور انتقاد می‌کند.
همسر روحانی هم از حمله دلواپسان در امان نماند
رحیم‌پور ازغدی، علی‌اکبر رائفی‌پور و علیرضا پناهیان هر یک به نوبه خود حملات لفظی علیه روحانی داشته‌اند هرچند با لحنی اندک ملایم‌تر از دیگر رفقای دلواپس‌شان.
پناهیان همزمان با اربعین سال ۹۷ در تلویزیون بالغ بر ۲۰ دقیقه از آنتن زنده به حمله به دولت و مسئولان دولتی اختصاص داد و در بخشی از سخنانش گفت: دولت مثل انگلیسی‌ها عمل می‌کند و مردم را می‌پیچاند! در مرز مهران اجازه موکب ساختن نمی‌دهند و مردم را اذیت می‌کنند و ان‌شاءا... خداوند جوابشان را بدهد!
او یکبار هم در واکنش به سخنان روحانی که گفته بود در زمان جنگ با صدام مذاکرات مخفی داشتیم در صفحه توئیترش نوشت: «آن ذهن بیماری که مذاکره با صدام را با مذاکره با آمریکا مقایسه می‌کند، همان کسی است که از مقاومت عزتمندانه امام حسین(ع) درس مذاکره می‌گیرد. نمی‌دانم مردم را نادان تصور می‌کند یا خودش عقلش را از دست داده است. شورای نگهبان بیدار باشد، مجلس که خواب است.» یا روز دیگر در سخنرانی با طعنه نسبت به همسر رئیس‌جمهور گفت: آیا همسر روحانی این تعداد کتاب که همسر رئیسی نوشته را تاکنون خوانده؟
نیش و کنایه های تمام نشدنی رائفی پور و ازغدی
رحیم‌پور ازغدی نیز اخیراً جلسات شورای عالی انقلاب فرهنگی را برای طرح انتقادات خود به روحانی دستمایه قرار داد و گفت: آقای روحانی، رئیس جمهور دوگانه و متناقض با مردم حرف نمی‌زند، رئیس جمهوری اسلامی دروغ نمی‌گوید، رئیس جمهوری اسلامی وعده دروغ نمی‌دهد، رئیس‌جمهوری اسلامی مخصوصاً اگر آخوند و روحانی باشد در جلسه خارجی و داخلی 180 درجه متناقض حرف نمی‌زند و مسئولیت حرفهایش را به‌عهده می‌گیرد.
علی‌اکبر رائفی‌پور که در بین تندروها به عنوان نظریه‌پرداز شناخته می‌شود در اغلب سخنرانی‌های خود اگر روحانی و دولتش مستقیماً موضوع نباشند، دست‌کم نیش و کنایه‌ای نثارشان می‌کند. خرداد ۹۶ بود که روحانی در ضیافت افطاری با پزشکان گفت انتخابات هدیه دنیای غرب نیست و سپس اشاره کرد که امیرالمومنین مبنای ولایت و حکومت را نظر مردم و انتخاب مردم می‌داند. رائفی‌پور به سرعت هم در سخنرانی و هم در نامه سرگشاده به روحانی نوشت: « ای کاش حضرت زهرا (س) به اندازه رئیس جمهور محترم با عقاید و اندیشه های امام علی (ع) آشنا بودند و بی‌خود در مقابل کسانی که آمده بودند علی را با دستان بسته برای بیعت ببرند مقاومت نمی‌کردند و جان شریفشان را در مقابل انتخاب مردم و شورای سقیفه قرار نمی‌دادند! ... افسوس که امام حسین(ع) و یارانش هم به اندازه جناب روحانی با منظومه فکری امیرالمومنین (ع) آشنا نیستند و اِلا نه عاشورایی برپا میشد و نه کربلایی و نه آن همه خونریزی !!!»
صداوسیما پایگاه اصلی مخالفان دولت
طی این سال‌ها صداوسیما همواره پایگاه اصلی و رسانه‌ای مخالفان دولت بوده و به سختی می‌توان لحظاتی را یافت که محتوای برنامه‌ای در تقدیر و تمجید دولت روحانی بوده باشد. از سوی دیگر به نظر می رسد حاشیه امن مخالفان دولت برای ایراد انواع اتهام و دروغ عملاً امکان برخورد قانونی و غیرجانبدارانه با آنان را سلب کرده است. امروز شاید تنها برگ برنده دولت در برخورد با موج حملات مخالفان، سوابق نامطلوب و بی‌اعتباری طرف مقابل باشد.بی اعتباری که چندان هم از نگاه مردم دورنمانده است.
آن وعده ها عملی شدند درست همان وقتی که تصاویر زنده از وین بر قاب تلویزیون‌ها نشست و جواد ظریف در کنار فدریکا موگرینی پشت تریبون ایستاده و اعلام کرد:«امروز، یک روز تاریخی است»؛ درست همان روز تاریخ به احترام امید ما و تدبیر روحانی و ظریف ایستاد.
در همان روزها باز هم عده‌ای دلواپس این تدبیر دولت را برنتابیدند و تریبون پشت تریبون علیه دولت باز شد، فریادها بلندتر از قبل بر سر دولت زده می شد، تهمت و توهین یکی بعد از دیگری روانه روحانی و دولتمردانش می شد. دلواپس ها حتی تا آتش زدن برجام در صحن نهاد قانونگذاری پیش رفتند و آن روزی که ترامپ زنگ خروج از برجام را زد گویی روز امید آنها رسیده بود.
روزهای سخت روحانی در پاستور
پربیراه نیست اگر بگوییم پس از دوران جنگ هیچ دولتی با این همه معضل و بحران و فشار خارجی و داخلی دست و پنجه نرم نکرده که دولت روحانی درگیر آن بوده است. در دوران جنگ و دولت سازندگی با وجود اختلاف‌ها، دست‌کم مردم، دولت و دیگر مقامات در اغلب موارد کنار هم بودند. در دوران اصلاحات به رغم همه مشکل‌تراشی‌ها و بحران‌سازی‌های داخلی، فشارهای خارجی فروکش کرده بود. همچنین در بیشتر مقاطع نوعی تفاهم میان دولت و مجلس و مردم وجود داشت. دولت اول احمدی‌نژاد که در اوج شکوفایی پس از دوران اصلاحات آغاز به کار کرد، نه با مخالفت داخلی روبرو بود نه فشارهای خارجی شدت گرفته بود. راه‌ها باز و زمین هموار و بشکه‌های نفتی که بالاترین قیمت خود را تجربه می‌کردند. دولت دوم احمدی‌نژاد هم به رغم اعترضات پس از انتخابات ۸۸ در دو سال ابتدایی دردسر چندانی متوجهش نبود. حتی در دو سال پایانی که مورد تحریم خارجی قرار گرفت و در داخل مُهر بر انحرافی بودن اطرافیانش زده شد، باز هم دستش برای اعمال قدرت باز بود.
در آغاز دهه ۹۰، روحانی میراث‌دار ویرانه‌ای شد که بار ۸ سال جولان احمدی‌نژادیسم را به دوش می‌کشید. او از همان آغاز با فشار تحریم خارجی و تخریب داخلی مواجه بود. اما توانست کشور را مدیریت کند تا توافق هسته‌ای محقق شد. پس از امضای برجام، حالا پذیرش و اجرای آن خود به موضوع بعدی چالش‌آفرینی برای دولت بدل شد و کارشکنی‌های داخلی و تا حدی خارجی همچنان به قوت خود باقی ماند. خروج آمریکا از برجام، دولت همیشه در تنگنای روحانی را با سخت‌ترین چالش خود مواجه کرد، و در داخل نیز نه تنها از میزان کارشکنی‌ها و بحران‌تراشی‌ها هیچ کاسته نشد که دست تهی دلواپسان با بهانه‌ای ظاهراً موجه پر شد و سوخت لازم برای آتش به پا کردن‌شان فراهم آمد.
در همه این سال‌ها مخالفان تندرو دولت هیچ فرصتی را برای تضعیف دولت از کف ندادند و هرچه خواستند، از توهین و تهمت کلامی تا تخریب و کارشکنی عملی گفتند و کردند، بدون ضرورت پاسخگویی و اثبات ادعا و ارائه مستندات، و حتی بدون ذره‌ای حس احتیاط. گویی اتاق جنگ دلواپسان علیه دولت روحانی و امید مردم، امن‌ترین جای جهان است.
مرزهای نامحدود مخالفت با روحانی
در دوران روحانی محدوده نقد و توهین و اتهام و تخریب علیه رئیس‌جمهور و وزرا آنقدر گسترده شده که عملاً مرز پررنگی در این زمینه قابل ترسیم نبوده است. اصلاً مگر بیش از این می‌توان خصمانه علیه دولت سخن گفت؟ در زمینه نقد و حمله لفظی بیشتر از آرزوی مرگ، تهدید به قتل، اتهام جاسوسی و ... چه چیز بیشتری می‌توان متوجه دولت کرد؟ یعنی بیش از متهم کردن شخص رئیس‌جمهور به جاسوسی بدون ارائه یک خط سند قابل اعتنا، چه اتهام سنگین‌تری می‌توان به وی نسبت داد؟
هفتگانه‌های معروف و دلواپس
کافی است نام چند تن از شاخص‌ترین و فعال‌ترین مخالفان دولت را در گوگل سرچ کنیم تا با حجم انبوه و رنگارنگ توهین‌ها و اتهامات علیه دولت مواجه شویم. محمدجواد کریمی قدوسی، سعید قاسمی، محمود نبویان، علیرضا پناهیان، حسن رحیم‌پور ازغدی، حسن عباسی و علی‌اکبر رائفی‌پور، هفت نفر از فعال‌ترین مخالفان دولت روحانی بوده‌اند. چهره‌های تندرو دیگر نظیر زاکانی، حسینیان، رسایی، کوچک‌زاده و ... نیز همواره درصف اول حمله به روحانی بوده‌اند اما از زمان خداحافظی با مجلس فعالیت‌شان کمتر شده و کمتر هم به چشم می‌آیند.
تندروهایی چون هفت مورد مذکور برای حمله به دولت کمتر تریبونی را از دست داده‌اند و بارها با انواع توهین و افترا و ادعای دروغ در سخنرانی‌ها و برنامه‌های تلویزیونی اتهامات سنگین به دولت زده‌اند و این رویه خصمانه با دولت را در سخت‌ترین شرایط شدت بخشیده‌اند. استراتژی آنان تخریب دولت و القای ناکارآمدی به هر قیمتی است و برای ناکامی دولت لحظه شماری می‌کنند.
کریمی قدوسی؛ یک مورد جالب نه عجیب
محمدجواد کریمی قدوسی، بیش از اینکه مورد عجیبی باشد، مورد جالبی است. آش قدوسی آنقدر شور شد که ادعاهای عجیبش رفته‌رفته به‌جای دردسر تبدیل به سرگرمی می‌شوند. تاکنون
همه ادعاهای کذب و اتهامات بی‌اساس کریمی‌قدوسی یا به سرعت تکذیب شده یا به مرور زمان کذب بودنشان ثابت شده است.
از مهمترین ادعاهای دروغین ثبت شده در کارنامه کریمی قدوسی می‌توان به چند مورد اشاره کرد؛
• ارتباط روحانی با MI۶/ اسفند ۹۷/ «روحانی از سازمان اطلاعاتی MI۶ انگلستان دستور می‌گیرد و در کشور اجرا می‌کند. سازمان اطلاعات سپاه شنود تلفنی مکالمه حسن روحانی با مأمور MI۶ را به خودش نشان داده است»/ این ادعا از سوی سخنگوی سپاه به صراحت تکذیب شد و صرفاً حق پیگیری اینگونه ادعاها را محفوظ دانست.
• استعفای ظریف و زنگنه/اسفند۹۷/ « ظریف 13 بار پیش از این نیز استعفا داده بود و حدود 2 ماه پیش نیز 9 روز خانه‌نشین شد و سر کار نرفت؛ انتظار داشت روحانی و واعظی به او زنگ بزنند ولی آنها زنگ نزدند چون وی در دولت دوازدهم چالش زیادی هم با دولت روحانی داشت ... استعفای ظریف قبول شده و قطعی است؛ رفتن زنگنه هم حتمی است یک دو وزارتخانه دیگر هم وجود دارد که در شرف استعفا و جابجایی هستند.
• شهریور ۹۶/ در مجموع 93 نفر مدیر دو تابعیتی در دولت یازدهم و دوازدهم شناسایی شدند.
• تیر ۹۷/ در مجموع اسامی مدیران دوتابعیتی به ۱۲۰ نفر رسیده است، اما این اسامی در گزارش نمی‌آید و به صورت محرمانه به دادستان کل کشور ارائه می‌شود و بعد از این مرحله پیگیری مصادیق دوتابعیتی‌ها با دستگاه قضایی خواهد بود.
سعید قاسمی و لمپنیسم به افراطی ترین شکل ممکن!
شاید از پرسروصداترین تندروهای مخالف روحانی، سعید قاسمی باشد. اگر کریمی قدوسی ادعاهای بی‌اساس و امنیتی مطرح می‌کند، ماجرا درباره سعید قاسمی یک وجه دیگر هم دارد، لمپنیسم به افراطی‌ترین شکل آن.
جنجالی‌ترین حملات لفظی این فرد با تهدید تلویحی رئیس‌جمهوری به قتل و آرزوی مرگ برای او، تمسخر سخن روحانی و همزمان اظهارات سخیف درباره همجنس‌گرایی و به زعم خودش «هجنس‌بازی»، فحاشی و ... بوده است. اما یکی از پرحاشیه‌ترین ادعاهای او مربوط به فروردین همین امسال است.
اواخر فروردین ۹۸ هلال احمر درگیر سیل بود و با مشکل مسدود شدن حساب‌هایش مواجه شده بود، و به دلیل تحریم های آمریکا امکان واریز کمک‌های نقدی خارجی به حساب های ارزی هلال احمر وجود نداشت. همزمان دولت نومحافظه‌کار ترامپ در تلاش برای پرونده‌سازی درباره ارتباط ایران و القاعده بود. در همین اثنا سعید قاسمی در برنامه رودررو حاضر شد و از سابقه همکاری سپاه با این گروه تروریستی در پوشش هلال احمر خاطره تعریف کرد: « که در بوسنی در قلب اروپا اتفاقاتی افتاد، ما حضور پیدا کردیم ... اعضای سپاه پاسداران با پوشش نیروهای امدادی هلال احمر به بوسنی و هرزگوین رفته بودند و به تبع ما القاعده آمد. با القاعده‌ای‌ها با هم بودیم. استیل‌شان را از ما گرفتند… مجاهدین از سرتاسر دنیا آمدند و یک اتفاق جدید رقم خورد. یگان‌های جهادی مسلمان متشکل شدند ... مانند همین گروه هایی که در 6 - 5 سال گذشته در سوریه بوده اند.» این سخنان سعید قاسمی با بهره‌برداری رسانه‌های ضدایرانی همراه شد و از سوی مقامات رسمی وزارت خارجه و سپاه نیز نامعتبر خوانده شد.
اما از دیگر اظهارات جنجالی سعید قاسمی چند مورد زیر قابل ملاحظه است:
• روحانی قطعا جهنمی است ... می‌گویند مذاکره برد-برد! کجا بازی برد-برد وجود دارد؟ یک مورد مثال بزنید. در بازی یک طرف برنده و یک طرف بازنده است. فقط یک بازی برد-برد داریم آن هم همجنس بازی است. (و سپس تمسخر سخنان روحانی به زبان سرخه‌ای در جمع مردم سرخه)
• خطاب به روحانی: تاریخ مصرفت به اتمام رسیده ... با سرنگونی سر تو اول از همه بر دار خواهد رفت
اربعین ۹۷، باز هم خطاب به روحانی: اگر دستمان نرسد که محاکمه‌تان کنیم، قبلاً هم گفتیم «ان ربک لب‌الأستخر (مرصاد)» (اشاره به مرگ آیت‌الله هاشمی) ... با دعاهایی که مردم برایت می‌کنند خیلی بعید است تا عید دوام بیاوری».
نبویان و ادعایی کذب درباره دولت و سردار سلیمانی
محمود نبویان از دیگر مخالفان دولت است که چند بار با ادعاهایش برای دولت حاشیه‌سازی کرده است. یکی از خبرسازترین ادعاهای نبویان پیش از انتخابات ۹۶ درباره تعهد کتبی دولت یازدهم به آمریکا در قالب قراردادهای مربوط به اف‌ای‌تی‌اف برای تحویل دادن قاسم سلیمانی بود. او اردیبهشت ماه 96 معدی شد «گفته‌اند به شرطی رابطه بانکی را برقرار می‌کنیم که حاج قاسم سلیمانی را به ما تحویل دهید و رفته‌اند تعهد این کار را به آمریکا داده‌اند و برگشته‌اند». ظریف در واکنش به ادعای نبویان قول پیگیری داد اما هیچوقت خبری از برخورد با نبویان نشد.
حملات بی محابای حسن عباسی به روحانی و ظریف
حسن عباسی در بین اصولگرایان تندرو به عنوان استراتژیست شناخته می‌شود. عباسی انواع سخنان توهین‌آمیز و الفاظ تند از «زدن توی دهن رئیس‌جمهور» و «تف انداختن توی صورت رئیس‌جمهور» گرفته تا خطاب قرار دادن روحانی، ظریف و لاریجانی با عنوان کدخداپرست در سخنرانی‌هایش شنیده شده و همزمان نیز از ادبیات رئیس جمهور انتقاد می‌کند.
همسر روحانی هم از حمله دلواپسان در امان نماند
رحیم‌پور ازغدی، علی‌اکبر رائفی‌پور و علیرضا پناهیان هر یک به نوبه خود حملات لفظی علیه روحانی داشته‌اند هرچند با لحنی اندک ملایم‌تر از دیگر رفقای دلواپس‌شان.
پناهیان همزمان با اربعین سال ۹۷ در تلویزیون بالغ بر ۲۰ دقیقه از آنتن زنده به حمله به دولت و مسئولان دولتی اختصاص داد و در بخشی از سخنانش گفت: دولت مثل انگلیسی‌ها عمل می‌کند و مردم را می‌پیچاند! در مرز مهران اجازه موکب ساختن نمی‌دهند و مردم را اذیت می‌کنند و ان‌شاءا... خداوند جوابشان را بدهد!
او یکبار هم در واکنش به سخنان روحانی که گفته بود در زمان جنگ با صدام مذاکرات مخفی داشتیم در صفحه توئیترش نوشت: «آن ذهن بیماری که مذاکره با صدام را با مذاکره با آمریکا مقایسه می‌کند، همان کسی است که از مقاومت عزتمندانه امام حسین(ع) درس مذاکره می‌گیرد. نمی‌دانم مردم را نادان تصور می‌کند یا خودش عقلش را از دست داده است. شورای نگهبان بیدار باشد، مجلس که خواب است.» یا روز دیگر در سخنرانی با طعنه نسبت به همسر رئیس‌جمهور گفت: آیا همسر روحانی این تعداد کتاب که همسر رئیسی نوشته را تاکنون خوانده؟
نیش و کنایه های تمام نشدنی رائفی پور و ازغدی
رحیم‌پور ازغدی نیز اخیراً جلسات شورای عالی انقلاب فرهنگی را برای طرح انتقادات خود به روحانی دستمایه قرار داد و گفت: آقای روحانی، رئیس جمهور دوگانه و متناقض با مردم حرف نمی‌زند، رئیس جمهوری اسلامی دروغ نمی‌گوید، رئیس جمهوری اسلامی وعده دروغ نمی‌دهد، رئیس‌جمهوری اسلامی مخصوصاً اگر آخوند و روحانی باشد در جلسه خارجی و داخلی 180 درجه متناقض حرف نمی‌زند و مسئولیت حرفهایش را به‌عهده می‌گیرد.
علی‌اکبر رائفی‌پور که در بین تندروها به عنوان نظریه‌پرداز شناخته می‌شود در اغلب سخنرانی‌های خود اگر روحانی و دولتش مستقیماً موضوع نباشند، دست‌کم نیش و کنایه‌ای نثارشان می‌کند. خرداد ۹۶ بود که روحانی در ضیافت افطاری با پزشکان گفت انتخابات هدیه دنیای غرب نیست و سپس اشاره کرد که امیرالمومنین مبنای ولایت و حکومت را نظر مردم و انتخاب مردم می‌داند. رائفی‌پور به سرعت هم در سخنرانی و هم در نامه سرگشاده به روحانی نوشت: « ای کاش حضرت زهرا (س) به اندازه رئیس جمهور محترم با عقاید و اندیشه های امام علی (ع) آشنا بودند و بی‌خود در مقابل کسانی که آمده بودند علی را با دستان بسته برای بیعت ببرند مقاومت نمی‌کردند و جان شریفشان را در مقابل انتخاب مردم و شورای سقیفه قرار نمی‌دادند! ... افسوس که امام حسین(ع) و یارانش هم به اندازه جناب روحانی با منظومه فکری امیرالمومنین (ع) آشنا نیستند و اِلا نه عاشورایی برپا میشد و نه کربلایی و نه آن همه خونریزی !!!»
صداوسیما پایگاه اصلی مخالفان دولت
طی این سال‌ها صداوسیما همواره پایگاه اصلی و رسانه‌ای مخالفان دولت بوده و به سختی می‌توان لحظاتی را یافت که محتوای برنامه‌ای در تقدیر و تمجید دولت روحانی بوده باشد. از سوی دیگر به نظر می رسد حاشیه امن مخالفان دولت برای ایراد انواع اتهام و دروغ عملاً امکان برخورد قانونی و غیرجانبدارانه با آنان را سلب کرده است. امروز شاید تنها برگ برنده دولت در برخورد با موج حملات مخالفان، سوابق نامطلوب و بی‌اعتباری طرف مقابل باشد.بی اعتباری که چندان هم از نگاه مردم دورنمانده است.
منبع:
خبرآنلاین
ارسال نظر