روایت حسن روحانی از تصمیم سران نظام درباره تعلیق غنی سازی اورانیوم
جمهوريت: دكتر حسن روحانی دبیر اسبق شورای عالی امنیت ملی در گفت و گو با رادیو "صدای آشنا" به ادعاهای سال های اخیر مسوولین دولت نهم و رسانه های آنها به طور غیرمستقیم پاسخ داد. نماینده مقام معظم رهبری در شورای عالی امنیت ملی در این گفت و گو تعلیق غنی سازی اورانیوم در سال 1382 را حاصل خرد جمعی نظام خوانده و گفته است: صورت جلسه نشست سران نظام وجود دارد. حتی تصمیمهای مهم صرفا شفاهی نبوده و کتبی موارد وجود دارد. توجه داشته باشید که چنین تصمیمهای مهمی را هیچگاه فرد نمیتواند در کشور اتخاذ کند. همه تصمیمهای اتخاذ شده و اقدامهای انجام شده تصمیم جمعی سران نظام بوده است.
دكتر روحانی افزود: در بحث هسته ای دولت چندان دخالتی نداشت. تصمیمگیری در پرونده هسته ای چند لایه داشت. یک لایه کارشناسی بود که کارشناسان با هم بحث فنی میکردند. این تصمیمهای کارشناسی به جلسهای میآمد که من و جمعی از وزیران و برخی از شخصیتهای دیگر در آن حضور داشتند. تصمیمهای جلسه کارشناسی در این جمع مورد بحث و بررسی قرار میگرفت و بعد نتیجه این جلسه به جلسه سران نظام تقدیم میشد. در جلسه سران که مقام معظم رهبری، سران سه قوه و دیگران حضور داشتند تصمیم نهایی اتخاذ میشد. البته خود من هم در این جلسه حضور داشتم. همه تصمیمهای مهم در جلسه سران اتخاذ میشد و ما تنها مجری این تصمیمها بودهایم. گاهی اوقات ممکن بود که ما براساس بررسیهای کارشناسی پیشنهاداتی داشتیم. اما تصویب تصمیمهای مهم صرفا در جلسه سران نظام بوده است.
رئیس مركز تحقیقات استراتژیك مجمع تشخیص مصلحت نظام به وجود اختلاف نظرها درباره ارجاع پرونده هسته ای ایران به شورای امنیت اشاره كرد و گفت:البته خوب در آن زمان هم بحثهایی بود که بعضی به ما میگفتند اروپاییهای میگویند اگر به توافق نرسیم پروند به شورای امنیت سازمان ملل خواهد رفت، شما توجه نکنید. حرف اروپاییها صرفا بلوف سیاسی است. هیچگاه پرونده ما به شورای امنیت نخواهد رفت. حتی این بحثها در روزنامهها هم منعکس شد. حتی سرمقالهای تحت عنوان "بلوف سیاسی" هم در یک روزنامه کثیرالانتشار آن زمان منتشر شد.اما همان زمان من معتقد بودم که اگر ما حساب شده در اینباره عمل نکنیم، احتمال این که این پرونده به شورای امنیت برود قویا" وجود دارد و بلوف نیست. اما عدهای هم بودند که میگفتند، پرونده ما به شورای امنیت نخواهد رفت. ما هم آرزو میکردیم که چنین نشود و البته من هم دیگر در آن زمان در خصوص پرونده هسته ای مسوولیتی نداشتم. البته باز هم تصمیمها در جلسه سران بحث میشد و من هم در جلسه سران حضور داشتم ولی مسوولیت اجرایی به عهده دیگران بود.
روایت روحانی از آنچه در دوره تصدی وی در شورای عالی امنیت ملی گذشته چنین است:«در مجموع در بحث هسته ای ایران مظلوم است. تمام حرف در دنیا برای یک بخش از فعالیت هسته ای ما است یعنی "غنیسازی". برای این چرخه غنیسازی دنیا سرو صدای زیادی ایجاد کرد. ایران ابتدا سعی کرد که این چرخه غنیسازی را خریداری کند. ابتدا با روسها مذاکره شد که به ما نفروختند؛ بعد تلاش شد از برخی کشورهای اروپایی خریداری کنیم که توافقی حاصل نشد و نهایتا با چین صحبت شد و آنها آمادگی این کار را داشتند که آمریکاییها مانع شدند.
در نهایت جمهوری اسلامی مجبور شد که خود به دنبال کسب فنآوری هسته ای برود که کار بسیار سخت و پیچیدهای بود. یعنی آغاز این فعالیت مربوط میشود به 21 سال پیش یعنی تقریبا مربوط میشود به آخرین سال نخست وزیر میرحسین موسوی و ریاست جمهوری آیتالله خامنهای. در زمان ریاست جمهوی آیتالله هاشمی رفسنجانی فعالیت بسیار گستردهای انجام شد تا بتوانیم به این توانایی دست یابیم و تقریبا همه مقدمات این کار فراهم شد. در زمان ریاست جمهوری خاتمی ما این فعالیت ادامه یافت و نهایتا در سال 1380 به این فنآوری دست یافتیم. یعنی به صورت محدود غنیسازی انجام شد. البته نه در همه مراحل ولی یک مرحله بسیار مهم را توانستیم انجام دهیم. چون در مرحله UF6 هنوز به نتیجه نرسیده بودیم. اما این که UF6 را به اورانیوم غنی شده تبدیل کنیم به نتیجه رسیده بودیم.
اصل این که یک کشوری دارای فنآوری غنیسازی باشد مشکلی نیست. با هیچ مقررات بینالمللی هم منافاتی ندارد. چون تنها ما نیستیم که غنیسازی میکنیم. چهل کشور در دنیا توان غنیسازی اورانیوم دارند. و خیلی از آنها غنیسازی انجام میدهند و برخی هم غنیسازی نمیکنند. یا چند کشور با هم به صورت کنسرسیوم کار غنیسازی را انجام میدهند.
تمام حرف آنها این است که شما میخواهید مخفیانه غنیسازی کنید. و چرا در زمانی که برای غنیسازی در حال فعالیت بودید به ما قبلا نگفته بودید. در حالی که ما بر اساس مقررات هیچ الزامی نداشتهایم که به کسی گزارش بدهیم. ثانیا ما تلاش کردیم که سانتریفیوژ را بسازیم. هر سانتریفیوژ حدود 94 قطعه بسیار حساس دارد و ما سالها به دنبال آن بودیم که چگونه این قطعات را بسازیم و مواد آن را به دست آوریم، مواد اولیه لازم و کارگاههای مناسب را فراهم کنیم. هیچ نیازی نبود که ما اینها را به دنیا اعلام کنیم که ما قصد داریم سانتریفیوژ بسازیم. آن چه که ما باید طبق مقررات اعلام کنیم آن است که زمانی که مواد هسته ای را وارد سانتریفیوژ میشود باید آن را اعلام میکردیم که حالا ممکن است چند ماهی تاخیر داشته باشد.
برخی از کشورها دارای این گونه موارد هستند که کمی دیرتر اعلام کنند که مواد هسته ای را وارد سانتریفیوژ کردهاند. یک هیاهوی بزرگی در دنیا بپا کردند در سال 1381 مبنی براین که ایران مخفیانه به دنبال غنیسازی است. بعد هم اعلام کردند که در زیرزمین، ایران در حال ساخت بمب هسته ای است. این بود که آژانس بینالمللی انرژی اتمی حساس شد و برای این که مساله حل شود از البرادعی دعوت شد تا از تاسیسات هسته ای در اصفهان و نطنز بازدید کند که پس از آن بازدید، گزارشی برای شورای حکام آژانس تهیه کرد. بعد از آن ظاهرا صداهای ایجاد شده پایان یافت. به محض این که آمریکا در عراق پیروز شدند یعنی فروردین در 1382 در خردادماه آن سال پرونده هسته ای ما را در آژانس فعال کردند و اولین گزارش علیه ایران در خرداد سال 1382، پخش شد. البته در آن زمان تنها سازمان انرژی اتمی ایران مسوول پیگیری پرونده بود. حتی سفیر ما در سازمان بینالمللی انرژی اتمی را هم سازمان انرژی اتمی ایران تعیین میکرد. پس از این گزارش در شهریور ماه 1382 یک قطعنامه بسیار شدید الحن علیه ایران تصویب شد که به ایران 50 روز فرصت میداد که به سوالات آنها پاسخ داده شود و فرمولی را مطرح
میکرد که پرونده به شورای امنیت برود.
شرایط درآن زمان بسیار حساس بود. آمریکا خود را پیروز در میدان عراق تصور میکرد، بهانه هسته ای را نیز برای ایران یافته بود و در شورای حکام آژانس نیز قطعنامهای تند و کم سابقه را علیه ما تصویب کرده بودند. از آن پس در شورای عالی امنیت ملی کشور این بحث مطرح شد و در مهرماه سال 1382 در جلسه سران پیشنهاد وزیر امور خارجه وقت این بودکه مسوولیت این پرونده به عهده بنده (دبیر شورای عالی امنیت ملی در آن زمان) گذاشته شود که سران هم این پیشنهاد را تصویب کردند. البته من نپذیرفتم. پس از چند روز با اصرار رییسجمهور و با توصیه مقام معظم رهبری مسوولیت پرونده را برعهده گرفتم.
از آن پس تلاش کردیم راهی بیابیم که روند را به نحوی مهار کنیم. عملا قصد داشتیم که برای سوالات آژانس پاسخی را تهیه کنیم ثانیا میخواستیم این پرونده به شورای امنیت سازمان ملل نرود زیرا شرایط کشور حساس بود. ثالثا میخواستیم که فنآوری هسته ای خود را به یک نقطه مطلوب برسانیم. ضمن این که قطعنامه به ما گفته بود که باید کلیه فعالیتهای هسته ای و هر فعالیتی که مربوط میشود به مسائل هسته ای میشود را تعلیق کنیم که معنای آن این بود که تمام فعالیت هسته ای باید متوقف شود ولی ما نپذیرفتیم؛ چون هنوز کارهای زیادی داشتیم که باید انجام میشد.
همزمان با این مساله وزیران امور خارجه سه کشور اروپایی نیز برای وزیر امور خارجه ما نامه نوشتند و خواستار توقف فعالیت هسته ای ما شده بودند. یک روز بعد نیز وزیر امور خارجه روسیه نیز نامهای شبیه به آن را برای وزیر امور خارجه ارسال کرد. به هرحال تصمیم گرفته شد که من از سه وزیر امور خارجه اروپایی دعوت کنم که به تهران بیایند و با آنها مذاکره کنم. ما مذاکره سه، چهار ساعته داشتیم و ما به آنها اعلام کردیم که قطعنامه را نمیپذیریم، تعلیق کامل را نمیپذیریم، بخشی از تعلیق را میپذیریم آنهم داوطلبانه و نه به حکم قطعنامه. صرفا برای اعتماد سازی و مدت زمان تعلیق هم به عهده ما خواهد بود. در مصاحبه مطبوعاتی پس از آن جلسه نیز اعلام کردم که زمان تعلیق به عهده ما خواهد بود. کار که ما کردیم این بود که نطنز را ما تعلیق کردیم و اصفهان را ادامه دادیم. زیرا در اصفهان ما هنوز به نتیجه نرسیده بودیم و هنوز در حال نصب تجهیزات بودیم.
ما در سال 1382سه شیفت کار کردیم و درسال 1383 در اصفهان به نتیجه رسیدیم و توانستیم UF6 را تولید کنیم. تعلیق ساخت سانتریفیوژ را ما قبول نکردیم و آن را ادامه دادیم. چون تعداد سانتریفیوژ ما کم بود و نیاز به تعداد زیادی داشتیم. درعین حال اروپاییها قول قطعی دادند که در مقابل آمریکا خواهند ایستاد و به هیچ عنوان نگذارند این پرونده به شورای امنیت سازمان ملل متحد ارجاع شود. همچنین قرار شد ما با هم همکاری کنیم و در این همکاری از یک طرف ما به آنها اطمینان بدهیم که به دنبال سلاح هسته ای نیستیم و آنها هم متقابلا کمک کنند که در آژانس پرونده هسته ای به حل و فصل نهایی برسد.
به هرصورت این توافق فراز و نشیب فراوانی داشت. در نهایت ما با اروپاییها به یک توافق و چارچوبی رسیدیم. ما این چارچوب را در فروردین 1384 به اروپاییها تحویل دادیم. این یک طرح چند مرحلهای بود که ابتدا U.C.F اصفهان فعال میشد و بعد از چند ماه یک سایت کوچک در نطنز فعالیت خود را آغاز میکرد. در مرحله سوم ما به سه هزار سانتریفیوژ میرسیدیم و در مرحله چهارم 64 هزار سانتریفیوژ فعال میشدند. این طرحی بود که اجرای مرحله آن برای یکسال تنظیم شده بود.
اروپاییها این طرح را به عنوان طرحی که مورد مذاکره قرار بگیرد پذیرفتند، اما از قبول آن در آن جلسه امتناع کردند، مخصوصا در مورد تعداد سانتریفوژها بحث داشتند. اگر بیاد داشته باشید در فروردین 1384 خبرگزاری رویترز خبری را مخابره کرد و گفت که اروپاییها حاضرند با ایران توافق کنند که 500 سانتریفیوژ در ایران فعال شود. البته در جلسات، مقامات اروپایی میگفتند که 1000 سانتریفیوژ بیشتر نباشد، و بحثهایی از این قبیل داشتیم. در نهایت در خرداد سال 1384 در ژنو با وزیران امور خارجه و سولانا جلسهای داشتیم. چون اعلام کرده بودیم U.C.F اصفهان به زودی شروع به فعالیت خواهد کرد. در این جلسه آنها به ما گفتند که شما دو ماه صبر کنید تا ما یک طرح کامل به شما بدهیم؛ و ما هم گفتیم اگر در طرح پیشنهادی شما بحث غنیسازی نباشد ما پیشاپیش میگوییم که آن طرح را رد خواهیم کرد.
اروپاییها اواخر تیر یا اوایل مردادماه طرحی را به ما دادند که موضوعات مختلفی در آن مطرح شده اما بحث غنیسازی نبود و از ما خواسته شده بود که تعلیق را همچنان ادامه بدهیم.
بنابراین ما طرح پیشنهادی آنها را رد کردیم و من نامه تندی هم به سه وزیر اروپایی نوشتم. یک جمله آن این بود که طرح شما توهین به ملت ایران است و ما به هیچ عنوان آن را نمیپذیریم و اصفهان نیز به زودی فعال خواهد شد. و خبر فعالیت قریب الوقوع U.C.F اصفهان را هم در نامهای به آژانس اطلاع دادیم.
وزیران اروپایی پیغام دادند که کمی صبر کنید تا جلسه دیگری با هم بگذاریم. البته من نپذیرفتم ولی کارشناسان ما به اروپا رفتند و با آنها مذاکره کردند. حرف آنها این بود که چون زمان انتخابات ریاست جمهوری نزدیک است، مهلت بدهید تا ببینیم که دولت بعدی شما کیست. البته بیشتر بریتانیا به دنبال این بحث بود، ولی آلمان و فرانسه آماده بودند که با ما برسر طرحی به توافق برسند. آنها میگفتند که صبر کنید در شهریورماه به توافق خواهیم رسید. اما به هرصورت ما فعالیت تاسیسات اصفهان را مجددا در مردادماه آغاز کردیم.
البته بعد از آن که دولت تغییر کرد مدیریت این بخش هم تغییر کرد. بعد از آن بود که قطعنامه تندی از سوی شورای حکام آژانس صادر شد و سپس در مقطع بعدی مساله، پرونده ایران به شورای امنیت ارجاع و روند صدور قطعنامههای شورای امنیت شروع شد. البته از این طرف هم نطنز فعال شد، اول 164 سانتریفیوژ و بعد تا سه هزار سانتریفیوژ فعال شد. بعد هم بیشتر.»
مسوولین دولت نهم طی سه سال اخیر بارها از تصمیم تعلیق غنی سازی اوانیوم انتقاد كرده و آن را "مرعوبانه" و "منفعلانه" خوانده اند.بنیاد باران 15 آبان 1386 درباره نقش دولت اصلاحات در تثبیت حق بهرهبرداری ایران از فناوری صلحآمیز هسته ای ایران توضیحاتی منتشر كرد كه در آن آمده بود:« در سپتامبر 2003 تعلیق غنیسازی اورانیوم برای ایران الزامی شد و ایران دو سال تعلیق غنیسازی را به اجرا در آورد؛ گو اینکه تنها گازدهی در نطنز تعلیق شده بود و دو بار نزدیك بود كه به هم بخورد و در مجموع تعلیق در اختیار ایران بود. مسوولان پرونده هسته ای ایران در دوره خاتمی- روحانی با افزودن قید « داوطلبانه» به تعلیق غنیسازی آن را از حیطه "اجبار" و "الزام" در آوردند و تعلیق غنیسازی اورانیوم عملی اختیاری و برای ارائه حسن نیت ایران و همکاریهای خارج از چارچوب ان.پی.تی بود.
در طول مذاكرات هسته ای، وزرای اروپایی به طرفین ایرانی میگفتند، شما اصفهان را راه اندازی كنید، نطنز را تا حدودی راه اندازی كنید تا مذاكره آغاز شود و حتی فرانسه و آلمان با راه اندازی یك پایلوت 164 تایی در نطنز موافقت کرده بودند و تنها انگلیس مخالف بود. هنوز دولت نهم بر سر کار نیامده بود که دولت جمهورى اسلامى ایران در نامهاى كه روز دوشنبه 23 مرداد 1384 به سفراى كشورهاى فرانسه، آلمان و انگلیس به عنوان كشورهاى طرف مذاكره كننده در پرونده هسته اى ارایه كرد، پیشنهاد اروپا درباره برنامه هستهیى را رد و آن را توهینآمیز و ناقض قانون بینالملل خواند. در همان روز محمد البرادعى، مدیر کل آژانس بینالمللى انرژى اتمى به اعضاى شوراى حكام ابلاغ كرد كه ایران امروز كار تغذیه خط فرآورى در یك مركز تبدیل اورانیوم (اصفهان) به اورانیوم خام را آغاز كرده است. به واقع تعلیق در دوره خاتمی شکست و در مدت تعلیق هم، ایران به توسعه فنی و ساختاری مراکز اتمی نطنز و اصفهان مشغول بود.»
دكتر روحانی مسول ارشد مذاكرات هسته ای در دوران اصلاحات در حالی به درخواست اروپایی ها برای فعالیت 1000 سانتریفیوژ در ایران اشاره می كند كه محمود احمدی نژاد رئیس جمهور بارها در سخنرانی های عمومی خود گفته كه اروپایی ها حتی با فعالیت 20 سانتریفیوژ هم مخالفت كرده اند.
احمدی نژاد در 12 شهریور 1386 گفته بود:« نظام سلطه همه حیثیت سیاسی و توان و قدرت دیپلماسی خود را با استفاده از ابزار رسانهای و ساختارهای بینالمللی برای جلوگیری از پیشرفت توانایی هستهای ایران به کار بست. این مسئله آن قدر برای آنها مهم بود که در قبل از این دولت حتی اجازه نمیدادند تاسیسات اصفهان فعال شود. در نشست پاریس حتی خواهان حذف رشتههای مرتبط با فناوری هستهای در دانشگاهها بودند و برای صدور مجوز 20 سانتریفیوژ 10 سال میخواستند کار را عقب بیندازند.»
وی همین گفته را در 25 مرداد 1387 هم تكرار كرد:« هشت سال پیش به ما گفتند برای اینكه شما بتوانید 20 سانتریفیوژ را فعال كنید، باید 10سال با ما مذاكره كنید تا شاید به شما چنین اجازهای بدهیم ،اما امروز كه چند هزار سانتریفیوژ در ایران فعالیت میكند، تنها از ما میخواهند كه برای مدتی تعداد این سانتریفیوژها را اضافه نكنیم. اما ملت ما مسیر خود را انتخاب كرده و ایستاده و به فضل الهی پیروز خواهد شد.»
ارسال نظر