محمدرضا کائینی و تاکسیدرمی تاریخ
بدون دفتر و دستک، خدم و حشم و سایه و آب و هوای شمیران و جای امن و یار مهربان ، آمده سراغ تاریخ ، البته تاریخ هم آغوشش را گشوده برایش! با این موسسه و آن نهاد و این همایش و... همکاری میکند، اما «کارمند» جایی نیست و تاریخ را با روایت دل و عقیده اش روایت می کند-روایتی که می توانیم با آن مخالف یا موافق باشیم- اما روایتش به حکم «سربرگ» فلان اداره و موسسه و خوشایند بهمان مدیر، نه ...نیست!
زمانی یکی از درخشان ترین و آبرومندترین مجلات تاریخی کشور را برای بنیاد شهید-شاهد یاران-درمیآورد، از مصاحبه تا صفحهبندی را هم همه را خودش انجام میداد، روزنامهنگاری - برخلاف خیلی از روزنامه نگارها-برایش یک سبک زندگی نیست، خود زندگی است...
می گردد دنبال «قریب الموت» های سیاست و تاریخ ،قبل از اینکه خاطراتشان را به گور ببرند،پیدا یشان می کند و خاطرات و عکسها و حتی نگاتیو عکسهای قدیمی شان را می گیرد. یک نوع تاکسیدرمی تاریخی زنده زنده! او وقت تلف نمی کند و مرتب آرشیوش را غنی و غنی تر می کند. با این وجود، اما آرشیوش، مثل آرشیو خیلی از این موسسات -که با بیت المال تغذیه می شوند و خروجی شان نزدیک به صفر است- «مارشیو » نیست که هرکس خواست نزدیکش شود، نیشش بزند، بخش مهمی از آرشیو عکسهایش را خالصانه و مهربانانه(!) در شبکه های اجتماعی برای «همه » به اشتراک گذاشته است.
دو تا «محمدرضا کائینی» داریم، یکی مدیرکل امور اوقافی، سازمان اوقات و امور خیریه است و دیگری مورخی سی ساله، با اولی کاری نداریم، ولی دومین کائینی، حالا نه خیلی مشهور است نه خیلی گمنام. اما مطمئن باشید 10 سال بعد، یکی از مورخ های به نام این مملکت خواهد شد، حتی شاید توانست جای عمو خسرو معتضد را هم بگیرد.
نيوفولدر/تهران امروز
من به مطالب تاریخی و فلسفی علاقه دارم البته تاریخ باستان و انبیاء رو بیشتر تاریخ معاصر و نمیفهمم ولی ایران و آنچه که مربوط به ایران میشه رو دوست دارم
حاجی دلمون واست تنگ شده تاریخ شناس عزیزو دوست داشتنی 09397815896
مرحبا به کسی که زندگی اش فقط در کار خلاصه می شه مرحبا!
1
مگه میشه تاریخ رو با روایت دل و عقیده روایت کرد ؟ تاریخ یه حقیقتیه که اتفاق افتاده اگه کسی بخواد با عقاید خودش تعریفش کنه در واقع داره با عقاید خودش تحریفش میکنه . امیدوارم هیچ مورخی تاریخ رو تحریف نکنه و اتفاقات واقعی رو برای نسل بعد بازگو کنه