تاثیر نتیجه انتخابات پارلمانی اروپا بر خاورمیانه
پارسینه: مردم ۲۸ کشور عضو اتحادیه اروپا به تازگی به پای صندوقهای رای رفتند تا نمایندگان خود برای پارلمان جدید اروپایی را انتخاب کنند.
نتیجه این انتخابات، مسیر حرکت این اتحادیه طی پنج سال آینده و رهبری کمیسیون، شورا، سرویس اقدامات خارجی و پارلمان اروپا را تعیین میکند.
برخلاف ترس بسیاری و امید برخی، سونامی ملی گرایی - پوپولیستی که گمان میرفت اساس اتحادیه اروپا را تغییر دهد، هرگز واقعیت نیافت.
اگرچه احزاب راست افراطی در برخی کشورها به ویژه انگلیس، مجارستان، لهستان، ایتالیا و فرانسه قوی ظاهر شدند، نتیجه کلی که عایدشان شد، فاقد نقش تاثیرگذار این احزاب بر تصمیم گیریهای پارلمان اروپا است.
تضادهای داخلی و برنامههای ملی گرایانه این احزاب به منزله آن است که در گستره چهار گروه سیاسی در پارلمان اروپا پخش میشوند.
رای دهندگان اروپایی در عوض آینده اروپا را بر عهده احزاب جریان اصلی و موافق اروپا گذاشتند.
آنچه روی داد، موازنه مجدد قدرت در این کمپ طرفدار اروپایی بود. دو نیروی بزرگ (محافظه کاران راست میانه از حزب خلق اروپا و سوسیال دموکراتهای چپ میانه) که طی دههها بر سیاستهای اتحادیه اروپا تسلط داشتند، برای اولین بار اکثریت مشترکشان را از دست دادند.
در آن واحد، این انتخابات برای لیبرالهای میانه رو و سبزهای طرفدار محیط زیست، دستاوردهای بزرگی در بر داشت.
از اینرو، موازنه قدرت در میان احزاب طرفدار اروپا دستکم در زمینه آزادیهای مدنی و سیاست آب و هوایی، به سمت چپ متمایل شد، اگرچه هنوز موضوعات اقتصادی در این حیطه قرار ندارد.
این مساله، احتمال پیشرفت به سوی برعکس کردن تسلط دیرینه محافظه کاران بر نهادهای اتحادیه اروپا را فراهم میکند.
نتیجه انتخابات پارلمان اروپا اخبار بدی برای ائتلاف راستگرای رژیم صهیونیستی، عربستان و امارات متحده عربی دارد.
در حالی که دولت ترامپ به روی نقشههای رژیم صهیونیستی - سعودی - اماراتی در زمینه موضوع هایی، چون اسرائیل - فلسطین، ایران، قطر و اخوان المسلمین آغوش میگشاید، این بازیگران، اتحادیه اروپا را یک جدایی خواه تحریک آمیز میبینند که از موضع آنها فرمانبرداری نمیکند.
نتیجه انتخابات پارلمان اروپا موید این مساله است که اتحادیه اروپا به دنبال کردن تعامل با ایران ادامه میدهد.
همچنین این اتحادیه همچنان مخالف خاک کردن راهکار دو کشور مستقل اسرائیل - فلسطین، انزوای قطر و تروریستی نامیدن اخوان المسلمین خواهد بود.
این بدان معناست که راهبرد سعودی - اماراتی برای برقراری رابطه دوستی بین نیروهای راست افراطی و مخالفان با یکپارچگی اروپا، نتیجه معکوس داده است.
در واقع، سابقه انتخابات در پارلمان فعلی که پایان عمر خود را میگذراند، نشان میدهد که این نیروها جزو متحدان سرسختی بودند که با قطعنامههایی در محکومیت نقض حقوق بشر در دو کشور عربستان و امارات بعلاوه بحرین و همچنین تحریم تسلیحاتی ریاض و ابوظبی به دلیل نقش آفرینی در جنگ یمن مخالفت میکردند.
موقعیت عربستان و امارات با نتیجه بد به دست آمده برای حزب محافظه کار انگلیس، ضعیفتر شده است. این حزب به طور سنتی، از حامیان اصلی دو کشور در پارلمان اروپا بوده است.
با این همه، این شکستها الزاماً بدین معنا نیست که عربستان و امارات قادر به یافتن متحدان جدیدی در پارلمان اروپا نخواهند بود.
حزب «امانوئل مکرون» رئیس جمهوری فرانسه، بزرگترین هیات ملی در این بلوک لیبرال است.
حال باید دید که آیا اعضای حزب مکرون در پارلمان اروپا، موضع سنتی لیبرال انتقادآمیز این پارلمان را دنبال میکنند یا میکوشند این نهاد را به سوی سیاستهای همسو با سیاستهای پاریس ترغیب کنند.
اگر چنین وضعیتی به وجود آید، امارات بیش از عربستان از آن نفع میبرد، زیرا وجهه این کشور در اروپا از زهرآگینی کمتری برخوردار است.
از سویی، حضور مقتدرانه سبزها در پارلمان اروپا، لیبرالها و سوسیالیستها را تحت فشار قرار میدهد تا از تمرکز بر وضعیت حقوق بشر در خلیج فارس دور نشوند.
چالش اصلی برای پنچ سال آینده، تبدیل مواضع پارلمان اروپا به تغییرات سیاسی هدفمند در اتحادیه اروپا است.
اگرچه استقلال طلبان از بین راستیهای افراطی به موفقیتی در ملی کردن دوباره اتحادیه اروپا دست نیافتند، سیاست خارجی و امنیتی همچنان حافظ انحصاری کشورها خواهد ماند.
این مساله، زمانی که پای خاورمیانه به میان میآید، حائز اهمیت میشود. برای مثال، درخواست پارلمان اروپا از کشورهای عضو برای احترام به قوانین مشترک این پارلمان و توقف فروش سلاح و فناوری قابل استفاده در سرکوب داخلی، از سوی دولتهای ملی گرا و سرویس اقدامات خارجی اتحادیه اروپا نادیده گرفته شده است.
به نظر میرسد صنایع نظامی ملی، اعتبار اتحادیه اروپا به عنوان یک میانجیگر صادق در درگیریهای منطقهای را مخدوش و ضعیف میکند.
ارسال نظر