یاسین رامین چگونه اموال شرکت رشد را حیف و میل کرد؟

پارسینه: یاسین رامین نامی آشنا در پروندههای اقتصادی در سالهای اخیر است؛ کسی که اقداماتش در شرکت رشد وابسته به جمعیت هلال احمر باعث شد این شرکت که برای خرید دارو و تجهیزات دارویی در آلمان فعالیت میکرد، منحل شود.

ناگفته نماند که در این پرونده برای رامین از سوی شعبه ۱۰۵۸ دادگاه کیفری دو تهران ویژه کارکنان دولت اخیراً حکم صادر و این فرد جمعاً به ۱۷ سال حبس محکوم شده است که در صورت قطعیت، مجازات اشد یعنی هفت سال حبس اجرا میشود. نامبرده در گفتوگویی که اخیراً با بی بی سی داشته گفته «اتهامات من انتقال مال غیر و خیانت در امانت و مجموعاً ۸۸۸ هزار یورو است.»
بر اساس پرونده تشکیل شده برای رامین، اتهامهای او خیانت در امانت و دو فقره انتقال مال غیر است. طبق اسناد و مدارک رسیده به دست خبرنگار قضایی خبرگزاری تسنیم، در مطلب پیش رو تخلفات رامین در پرونده شرکت رشد را بررسی میکنیم.
یاسین رامین از کارمندان سابق پیمانی جمعیت هلال احمر بوده که در تاریخ ۲۴ دی سال ۸۶ از سوی مدیرعامل وقت سازمان تدارکات پزشکی هلال احمر به عنوان عضو هیئت مدیره شرکت رشد معرفی و در تاریخ دهم آگوست ۲۰۰۹ میلادی (۱۹ مرداد سال ۸۸) توسط مجمع عمومی فوقالعاده به عنوان مدیرعامل شرکت رشد انتخاب میشود.
قبل از مدیرعاملی رامین، جمعیت هلال احمر ۶۵ درصد از سهام شرکت رشد را در اختیار داشت و از اولین اقدامات او پس از تعیین به عنوان مدیرعامل، خرید ۳۵ درصد سهام باقیمانده و انتقال ۱۰۰ درصد مالکیت شرکت رشد به هلال احمر است.
با این اقدام، سهامداران محلی شرکت رشد که امانتداری خود را قبلاً برای جمعیت هلال احمر به اثبات رسانده بودند، از نظارت بر اقدامات رامین کنار گذاشته میشوند. بر اساس نظر کارشناسی یک موسسه حسابرسی آلمانی، ارزش شرکت رشد در بدو مدیرعاملی رامین، ۵۴۰ هزار یورو تعیین و بر اساس همین ارزیابی نیز ۳۵ درصد سهام باقی مانده نیز توسط شرکت رشد خریداری میشود.
یکسال بعد از تعیین رامین به عنوان مدیرعامل شرکت رشد در آلمان، مدیرعامل وقت سازمان تدارکات پزشکی طی نامهای از او میخواهد یک نسخه از صورتهای مالی شرکت را به این سازمان ارسال کند و این درخواست در تاریخ ۲۵ خرداد سال ۹۰ و ۲۸ تیر همان سال تکرار میشود.
وقتی وضعیت به اینجا میرسد، مدیرعامل وقت سازمان تدارکات پزشکی برای تعیین وضعیت شرکت رشد به رامین نامه مینویسدو میگوید: شایسته است در اسرع وقت نسبت به تعیین تکلیف داراییها، مالکیت و میزان بدهی، با هماهنگی معاون اجرایی سازمان (سازمان تدارکات پزشکی) اقدام کنید در غیر این صورت این سازمان هیچ گونه تعهدی در خصوص حمایت از آن شرکت را نداشته و برابر مقررات و ضوابط قانونی با شما برخورد میشود.
جالب اینکه رامین هیئت اعزامی سازمان تدارکات برای بررسی وضعیت شرکت رشد را نمیپذیرد و نهایتاً در تاریخ ۲۰ فروردین سال ۹۱، مدیرعامل وقت سازمان تدارکات پزشکی او را برای مشخص شدن وضعت نهایی شرکت به تهران فرا میخواند.
یاسین رامین که تا اینجای کار هیچ جوابی به مسئولان هلال احمر نمیداد، در تاریخ ۲۱ فروردین ۹۱ لب به سخن میگشاید و طی نامهای به مسائل فرعی و حاشیهای پرداخته و باز هم از دادن کوچکترین گزارش مالی به سازمان تدارکات خودداری میکند.
عدم همکاری رامین به عنوان مدیرعامل شرکت رشد با صاحب سرمایه اصلی یعنی سازمان تدارکات پزشکی جمعیت هلال احمر، منجر به این میشود که در تاریخ ۳۰ خرداد سال ۹۱ هلال احمر طی نامهای رسمی اعلام میکند رامین از هرگونه اقدام تجاری و اقتصادی در شرکت رشد ممنوع است و یک نفر نیز به عنوان نماینده سازمان تدارکات برای رسیدگی به اسناد و مدارک شرکت رشد معرفی میشود، ولی رامین به رغم حضور نماینده هلال احمر در آلمان، از همکاری با وی به منظور حسابرسی و بررسی اسناد و مدارک مالی خودداری میکند و حتی محل نگهداری اسناد را به او نمیگوید.
جالب این است که رامین در تاریخ دهم شهریور سال ۹۱ یعنی سه ماه پس از ممنوع شدن از فعالیت تجاری و اقتصادی در قالب مدیرعامل شرکت رشد، خودروی جگوار متعلق به شرکت را به ارزش ۱۸ هزار یورو میفروشد که البته مدعی است این خودرو را بابت پرداخت دیون شرکت فروخته است.
ماجرا از این جا جالبتر میشود که معاون اجرایی وقت سازمان تدارکات پزشکی هلال احمر از شرکت رشد درخواست تحویل قالب پلانگر انسولین را میکند و متذکر میشود تمامی هزینههای ساخت آن (۸۷۳ هزار یورو) به طرف آلمانی پرداخت شده است، ولی رامین طی نامهای به سازمان تدارکات پزشکی اعلام میکند که این شرکت (رشد) بنا به نامه خودتان (سازمان تدارکات) تا اطلاع ثانوی از هرگونه فعالیت منع شده است و بعد هم مشخص میشود شرکت رشد به جای اینکه مبلغ مذکور را به طرف آلمانی پرداخت کند، به حساب ریالی خود در شعبه بانکی در کرج واریز کرده است.
سازمان تدارکات پزشکی که از رفتارهای رامین به تنگ آمده بود، در تاریخ پنج اسفند سال ۹۲ فرد جدیدی را به عنوان مدیرعامل شرکت رشد منصوب میکند. رامین که قرار بوده آبان سال ۹۳ با مدیرعامل جدید شرکت برای انجام مراحل نقل و انتقال مدیرعاملی در آلمان ملاقات کند، با اخذ پنج هزار یورو تنخواه و هزینه بلیت هواپیما به مبلغ سه میلیون و ۴۰۰ هزار تومان به آلمان میرود، اما سر قرار نمیرود و با استفاده از همین تنخواه دریافتی به آلمان رفته و در تاریخ هفتم خرداد ۹۳ سهام شرکت رشد را به نام خود منتقل میکند.
مسئولان سازمان تدارکات پزشکی معتقدند انتقال سهام شرکت رشد، آخرین ترفند رامین برای جلوگیری از دسترسی هلال احمر به اسناد و مدارک این شرکت بوده است و از این تاریخ به بعد، هلال احمر سمت خود را به عنوان صاحب سرمایه از دست میدهد و نهایتاً شرکت رشد در تاریخ دوم مهر سال ۹۵ به علت فقدان دارایی منحل میشود.
بر خلاف آنچه رامین گفته که فقط به ۸۸۸ هزار یورو محکوم شده، او از حیث ارتکاب بزه خیانت در امانت موضوع تصاحب ۸۷۳ هزار و ۸۸۷ یورو وجوه خرید پلانگر انسولین به سه سال حبس و رد مال، از حیث ارتکاب بزه خیانت در امانت وانتقال مال غیر (سهام شرکت رشد به ارزش ۵۴۰ هزار یورو) به جهت تعدد معنوی، علاوه بر رد مال به تحمل هفت سال حبس و پرداخت هفت میلیارد ریال جزای نقدی در حق صندوق دولت و از حیث ارتکاب بزه خیانت در امانت و انتقال مال غیر موضوع خودروی جگواربه لحاظ تعدد معنوی علاوه بر رد مال به تحمل هفت سال حبس و پرداخت دویست میلیون ریال جزای نقدی در حق صندوق دولت محکوم شده است.
والا اگر این ادم متقلب و خیانتکار را از بالای برج میلاد هم به پایین پرت کنند باز کمش است.
در ضمن معلوم نیست آیا دادگاه رد مال و یورو حیف و میل شده را به قیمت سال 91 حساب کرده یا به قیمت حالا که مورد انتظار مردم است.
شیر خشک هم توش بوده !!!!
یک مشت دزد دور هم خوشن
در دهه 60 در سازمانی نظامی که من در انجا کار میکردم کسی بود که در رعایت شئونات ظاهری یک بچه حزب الهی سنگ تمام می گذاشت و از اول صبح تا پایان ساعت حضورش در سازمان همواره تسبیح در دست در حال گفتن ذکر بود و در اوج گرمای تابستان هم حاضر نبود حتی یک دکمه از پیراهن یقه آخوندی اش را باز کرده تا کمی نفس بکشد و همیشه هم یک کتاب از شهید مطهری همراهش بود و میگفت در طول مسیر رفت و برگشت در سرویس آن را میخواند تا وقتش بیهوده تلف نشود و خلاصه طوری وانمود میکرد که همه فکر میکردند آدم بسیار معتقدی است اما بعد از چندی توسط حفاظت اطلاعات سازمان به جرم جاسوسی برای موساد شناسایی و با چند نفر از همدستانش دستگیر گردید.
این مورد و موارد مشابه دیگری که در طول دوران زندگی کاریم شاهد آن بودم برای من تجربه شد تا تنها به ظواهر رفتاری و گفتاری افراد توجه نکنم چون شاهد بودم هرکس خیلی جا نماز آب می کشد احتمالا ریگی در کفش دارد.
و با همین تجربه هر وقت صحبت های بسیار افراطی و غیر معقول پدر همین یاسین رامین که در دولت احمدی نژاد معاون مطبوعاتی وزارت ارشاد بود را در طرفداری از نظام و شخص رهبری میدیدم شک میکردم که این حرف ها پوششی است برای کارهای خلافی که بعدا گندش در خواهد آمد و اکنون مشخص شد که حدسم چندان بیراه نبوده و ایشان با اعمال نفوذ و سوء استفاده از موقعیت شغلی خود سبب شده پسرش به مدیریت عاملی شرکتی دولتی در المان منصوب شود تا این جوانک از خدا بی خبر به جای خدمت به کشور با دزدی از بیت المال بارش را ببندد.