"کودکی"....ترسناک است!
در اين شبهاي طولاني پاييزي، يك شب، به جاي ديدن تلويزيون و اينترنت بازي و حرف زدن در مورد سياست و گراني و اجاره خانه و... از كودك تان بخواهيد يك آدم بكشد، مطمئن باشيد به يك بار امتحان كردن و معطل شدنش، حتما ميارزد، وقتي نقاشي تمام شد، ببينيد سر آدمك را چطور نقاشي كرده؟ بزرگ يا كوچك؟
«سر بزرگ» يعني خود دوستداري، توسعه طلبي و ميل به رشد در «من» كودك، نشان تكبر و اعتماد به نفس عقلي و اخلاقي كودك، اما سر كوچك يعني ناارزندهسازي ، وجود زمينه افسردگي و مشكلات ارتباطي، اگر كودك سر را به صورت بيضي افقي ترسيم كند با مادي نگري ترسيم كننده مواجه هستيم. ترسيم سر بدون چانه كه مستقيماً به گردن وصل شده باشد نشان دهنده نوعي كندي رواني است. قطع جمجمه به وسيله يك خط افقي در كودكان عقب مانده ذهني يا آنهايي كه خود را كمهوش ميدانند ديده ميشود.
كوچيكه ، بچه اس، پس... «نميفهمه» اين قضاوت ماست، ولي به اين سوال مهم جواب نميدهيم كه اگر كودكي يعني نفهمي، پس چطور همه شخصيت ما درهمين اوج نفهمي شكل ميگيره؟ متنفرم از اين گفتن «ميدانيد؟ ميدانيد؟» ولي با عرض معذرت، ميدانستيد كه تا شش سالگي، خود خودمان شده ايم؟ كامل كامل؟ بقيه عمر تا مرگ، عملا ادامه همان شش سالگي است، «كودك درون» يك شوخي علمي است، «كودك برون» اسم واقعي ماجراي ما آدم بزرگهاست، كودكي بخش بسيار ترسناكي از زندگي ماست، فرشتههاي كوچكي كه همه چيز را ميفهمند، بي رحمانه هم ميفهمند، فيلم از اين ترسناكتر ميخواهي؟! ميدوني؟
نیوفولدر/ تهران امروز
ارسال نظر